افزایش نرخ ارز در ایران، فقط بر زندگی شهروندان داخل کشور اثر نگذاشته است. دانشجویان ایرانی که از نظر مالی به خانوادهشان در ایران وابستهاند، نگران صعود نرخ ارز هستند؛ از جمله در مالزی.
مالزی در سالهای اخیر به یکی از مقصدهای اصلی دانشجویان ایرانی خارج از کشور تبدیل شده است. با افزایش نرخ رینگیت، اغلب این دانشجویان به مخمصه خوردهاند. دلار ۲۰۰۰ تومان شده است، پوند ۳۰۰۰ تومان، و رینگیت مالزی به ۶۰۰ تومان رسیده است.
روزگاری مالزی به عنوان یک کشور با جاذبههای گردشگری فراوان، برای ایرانیها جذابیت زیادی داشت. خیلی زود دانشگاههای مالزی پر شدند از دانشجوهای ایرانی که هرجور حساب و کتاب میکردی، هزینه تحصیل در آنها کمتر از تحصیل در دانشگاه آزاد یا شبانه یا غیر انتفاعی ایران میشد.
در مدت چند سال، دانشجوهای ایرانی که دنبال ظرفیتهای بیشتر برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر و امکانات پژوهشی بهتر بودند، تبدیل به اکثریت قابل توجهی در میان دانشجویان خارجی مالزی شدند. در مالزی این فرصت فراهم بود تا در کنار تحصیل ارزان و مقرون به صرفه، زندگی دیگری را هم تجربه کنند و فرصت یادگیری زبان انگلیسی و بهره بردن از آزادیهای اجتماعی هم برایشان فراهم شود.
گرچه آمار دقیقی از تعداد دانشجوهای ایرانی در مالزی در دست نیست، اما گفته شده که دست کم ۱۷هزار دانشجوی ایرانی در مالزی زندگی میکنند که از مقطع کارشناسی تا دکتری، در دانشگاههای دولتی و کالجهای خصوصی درس میخوانند.
هرچند آنها آمده بودند تا دور از دغدغههای ایران، چند سالی را فقط درس بخوانند، اما زندگیشان دور از ماجراهای سرزمین مادری و تغییر و تحولهای اقتصادی آن نمانده است. بیشتر از هر چیز، نوسان در قیمت ارز تحصیل آنها و آیندهاش را تحت تاثیر قرار داده است.
مهدی MBA میخواند؛ یک رشته پرطرفدار بین ایرانیهای مالزی. با در نظر گرفتن زمانی که برای گرفتن مدرک زبان انگلیسی در مالزی گذرانده؛ ۲سال است اینجاست. اما حالا روی دیوار فیسبوکش نوشته: «خداحافظ مالزینشینها!»
او میخواهد تا آخر این ماه میلادی برگردد ایران. میگوید: دیگر صرف ندارد بمانم اینجا. اینطوری دستکم باید ۱۴میلیون دیگر خرج کنم تا مدرکم را بگیرم. نه خودم پولش را دارم، نه خانوادهام توانش را دارند به من کمک کنند.
عماد، وقتی ۴ سال قبل برای تحصیل به مالزی رسید، رینگیت ۲۵۰ تومان معامله میشد و این قیمت از همه لحاظ برای او مناسب بود. او تعریف میکند: خانهای که با ۲نفر از دوستانم اجاره کرده بودیم، ۳خوابه بود و ماهی ۱۷۰۰رینگیت. میشد حدود ۳۰۰ هزار تومان که وقتی بین خودمان تقسیم میکردیم سهم هر نفر ۱۰۰هزار تومان میشد. هزینه خورد و خوراکمان هم خیلی ارزان بود؛ با ماهی ۵۰۰هزار تومان حتی ولخرجی هم میشد کرد.
این هزینهها البته جدا از شهریه دانشگاه بود که آن هم بسته به نوع دانشگاه و خصوصی یا دولتی بودنش تفاوت داشت. اما در مجموع، دانشجوهای ایرانی چیزی حدود ۱۵۰۰رینگیت برای دانشگاههای خصوصی میپرداختند. خانواده عماد آن زمان تنها ماهی ۵۰۰هزار تومان برایش میفرستادند و شهریه دانشگاه را هم خودش قبلا در ایران پسانداز کرده بود.
«هزینهها ثابت است. پول ما ارزشی ندارد»
از ۳سال پیش تا حالا نرخ رینگیت ۲ برابر شده است. ابتدا آرام آرام گران میشد، حالا هر روز یک قیمت دارد. تنها در ۵ ماه گذشته، نرخ رینگیت از ۴۰۰تومان به ۶۰۰تومان رسیده و زندگی و آینده خیلی از دانشجوها را دچار بحران کرده است. دانشجوهای ایرانی که تا پیش از این خودشان را مرفه میدانستند، حالا باید دست به عصا خرج کنند تا آخر ماه کم نیاورند.
در مالزی کار کردن برای دانشجوها آسان نیست. فرصتهای شغلی معمولا به متقاضیان محلی میرسد و دانشجوهای ایرانی تنها امکان انجام کارهایی مثل تدریس خصوصی یا کارهایی که به شکل مستقیم به ایرانیان دیگر مرتبط است پیدا میکنند. در این شرایط بیشتر آنها از نظر مالی کاملا وابسته به خانوادههایشان هستند.
بنفشه، دانشجویی که بعد از دیپلم دبیرستان به مالزی آمده و حالا سال سوم تحصیلش را میگذراند، حتی توانسته بود در دومین سال تحصیلش یک ماشین هم بخرد: «آن ماشین را با حدود ۴میلیون تومان خریده بودم؛ اما حالا همان ماشین حدود ۸میلیون تومان است.» پدر بنفشه که او را از شیراز به مالزی فرستاده قبلا ماهی ۵۰۰هزار تومان برایش میفرستاد که برای زندگی خوابگاهی بنفشه زیاد هم بود. حالا پدر کارمند او دستکم باید یک میلیون تومان برایش بفرستد که میشود حدود ۱۷۰۰رینگیت.
این در حالی است که هزینهها در مالزی تغیری نکرده است. بنفشه میگوید: در این ۳ سال فقط یک بار دیدم چیزی گران شده و آن هم قیمت شکر بوده که به دلیل سیاستهای سلامت خودشان آن را گران کرده بودند. اجاره خانهها را هم به دلیل زیاد شدن تعداد ایرانیها در بعضی مناطق کمی بالا بردند. اما واقعیت این است که اینجا چیزی عوض نشده؛ تنها ارزش پول ما پایین آمده است.
بنفشه خودرویش را فروخته تا شهریه دانشگاهش را بدهد.
صف طولانی در کنسولگری برای «ارز دانشجویی»
کنسولگری ایران اما این روزها بیشتر از همیشه شلوغ است و در فضای نه چندان بزرگ آن، صف تشکیل میشود؛ صف طولانی مراجعانی که آمدهاند تا از یک امکان خاص برای دریافت ارز دانشجویی با قیمت ارز دولتی استفاده کنند و کمی از هزینههایشان کم شود.
از چند ماه قبل، وزارت علوم ایران، سایتی را به نام نشا (سامانه نرمافزاری اداره اعزام با هزینه شخصی) راه انداخته تا دانشجویانی که خارج از کشور مشغول به تحصیل هستند یا پذیرش برای ادامه تحصیل در خارج از کشور گرفتهاند، برای استفاده از خدمات دانشجویی و تسهیلات ارزی وزارت علوم، در این سایت ثبتنام کنند.
دانشجوهای ایرانی در مالزی، حالا باید ساعتها وقت صرف کنند تا مدارک لازم برای استفاده از این امکان را فراهم کنند. این کار با ثبتنام در سایت نشا و تکمیل مدارک آغاز میشود. آنها باید از دانشگاه محل تحصیلشان گواهی تحصیلی بگیرند و پرینت شهریههای پرداختی ۲ترم گذشته را هم از امور مالی دانشگاه دریافت کنند. بعد باید سفارت ایران در مالزی این مدارک را تایید کند و پس از آن، تصویر همه مدارک را در سایت نشا بارگذاری کنند.
پس از انجام همه این مراحل، خود دانشجو یا بستگان درجه یک او میتوانند با مدارک شناسایی و مدارک تایید شده سفارت به وزارت علوم بروند و نامه معرفی به بانک برای گرفتن دلار دولتی را بگیرند. ارز پرداختی، شامل هزینههای تحصیل و زندگی به میزان ۱۰۰۰ دلار برای هر ماه است. با وجود دردسرهایی که تهیه مدارک و تاییدشان به همراه دارد، بسیاری از دانشجوهای ایرانی ترجیح میدهند در صف کنسولگری بایستند.
بنفشه هم یکی از همین دانشجوهاست که با توجه به وضعیت خانوادگی و هشدارهای پدرش، تهیه مدارک را آغاز کرده و میگوید: من باید هر طور شده این پول را بگیرم. بالاخره هرچه باشد تفاوت ارز دولتی و آزاد به خانواده من فشار میآورد. اگر این پول را ندهند مجبورم قید تحصیل را بزنم.
راه آخر؛ برگشت به ایران
برخی دانشجویان ایرانی در مالزی به گرفتن ارز دولتی هم چندان خوشبین نیستند و معتقدند ممکن است به دلیل سیاستهای دولت ایران، هر آن این روند متوقف شود. در عین حال، ممکن است تغییرات دیگری هم باعث شود که رینگیت در مقابل ریال و دلار قدرتمندتر شود. به این ترتیب، هزار دلاری که دانشجوی ایرانی با قیمت دولتی هم دریافت میکند، رینگیت کمتری به او برخواهد گرداند.
این گمانهزنیها، دانشجویانی مانند عماد را برآن داشته تا دل یکدله کنند و به ایران برگردند. عماد میگوید: میدانم آنجا هم چیزی در انتظارم نیست. شرایط هر روز بدتر میشود اما فکر میکنم در این اوضاع، این فوق لیسانس هم چندان به کارم نمیآید. نمیتوانم بیشتر از این به خانوادهام فشار بیاورم.
بر اساس مصوبه اداره کل دانشجویان داخل وزارت علوم، انتقال دانشجویان خارجی تنها به دانشگاههای پیام نور، آزاد و علمیکاربردی امکانپذیر است. هرچند این آییننامه برای تشویق و تسهیل بازگشت دانشجویان مشغول به تحصیل در خارج از کشور تهیه شده، اما روند ارزیابی و تایید واحدهای گذرانده شده توسط دانشجو در خارج از کشور، دشواریهایی دارد که بسیاری از دانشجویان را از صرافت این کار میاندازد. کنسولگری ایران هم اعلام کرده برای انجام مراحل کار دانشجویان متقاضی بازگشت به ایران، آمادگی دارد، اما در شرایط اخیر، تسهیلات خاص و متفاوتی هم در نظر نگرفته است.
عماد هم زمزمههایی درباره امکان تطبیق واحدهای گذرانده در خارج از کشور با واحدهای تحصیلی داخل کشور شنیده و میگوید: ممکن است بتوانم مدرکم را داخل ایران بگیرم. اگر هم نشد، اصلا مهم نیست. در هر صورت، شهریه دانشجویان انتقالی ۲برابر شهریه دانشجوهایی است که در ایران پذیرفته شدهاند. تازه در آن صورت مدرکم را از دانشگاهی میگیرم که به اندازه دانشگاه فعلیام در مالزی معتبر نیست.
عماد با بلیتی که تخفیف کوچکی برای دانشجوها دارد، به تهران برمیگردد. روی دیوار فیسبوکش نوشته: خداحافظ رینگیت ۶۰۰ تومانی... اما من تا آخرین روزی که در مالزی هستم همینجا میمانم. آنجا دیگر اینترنت و فیسبوک به این راحتیها گیرم نمیآید!