نارضایتی حکومت از فروش عروسک باربی و همینطور جا افتادن ولنتاین به عوان یک مناسبت سالانه در تقویم جوانان ایرانی، مایه تشدید محدودیتهایی شده که دستکم به اندازه جمهوری اسلامی عمر دارد.
دولت ایران میکوشد هرچیزی را که رنگ و بوی غربی داشته باشد، محدود و ممنوع کند اما «دارا و سارا»، «سپندارمذگان» یا همان روز عشق ایرانی و روز عشق اسلامی، هیچکدام نتوانستهاند مردم ایران را وادار کنند «باربی» و «ولنتاین» را کنار بگذارند. به نظر میرسد هرچه خواست حاکمیت به سمت دور کردن مردم از سبک زندگی جهانی میرود، در مقابل مردم هم از اشتراکات مذهبی و حتی ملی خود دوری میکنند.
یک ماه قبل، پلیس نظارت بر اماکن عمومی به فروشندگان عروسکهای باربی اعلام کرد: «فروشگاههایی که اقدام به فروش این عروسکها کنند از نظر پلیس متخلف هستند و با آنها برخورد میشود.»
این اقدام پلیس ادامه اجرای طرحی است که بر اساس آن، با «مظاهر غربی و ترویجدهنده بیبند و باری» برخورد میشود. ممنوع شدن فروش عروسکهای باربی یکی از بخشهای این طرح است. برای اجرای این طرح، پلیس، اسباببازیفروشیها و عرضهکنندگان محصولات فکری را بازرسی میکند و اگر باربی داشته باشند جمع میکند. منبعی در پلیس امنیت گفته است که تاکنون دهها مغازه فروشنده عروسک باربی پلمپ شده و اجرای این طرح ادامه دارد.
در ایران، کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان مسوول تعیین مصداق عروسکها و اسباببازیهای غیرقابل فروش است. محمدباقر آدوسی، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، دلیل ممنوعیت فروش باربی را اثرات تخریبی و بدآموزی آن عنوان کرده؛ هرچند دلیل مشخصی برای برخورد با باربیها نیاورده است. حالا معلوم شده علاوه بر باربی، «خانواده سیمپسونها» و تمام عروسکهایی که اندام بزرگسال دارند، فروششان ممنوع است. در کنار آنها، عروسکهای نوزادی که اندام جنسی مشخصی داشته باشند، اسباببازیهای دارای موزیک غربی و سرویسهای آشپزخانهای که گیلاس نوشیدنی داشته باشند، ممنوع هستند. به این ترتیب اسباببازیهای ممنوع، گروه بزرگی از اسباببازیها را در بر میگیرند.
باربی مروج برهنگی، اسپایدرمن یار مظلومان
محمدحسین فرجو، دبیر شورای نظارت بر اسباببازی در گفتوگو با «شرق» اعلام کرده که با توجه به تنوع اسباببازیها، «اقلامی که وارداتشان ممنوع است، برای واردکنندگان مشخص شده و در دفترچه راهنمای واردات اسباببازی آمده است.» این مقام مسوول این اسباببازیها را ترویجکننده فرهنگ غربی و مغایر فرهنگ ایرانی میداند و «باربی» را به دلیل نوع پوشش و آرایشش، مروج فرهنگ برهنگی معرفی میکند. البته او درباره اینکه چرا داشتن اندام جنسی در عروسکهای نوزاد مروج فرهنگ غرب است، توضیحی نمیدهد.
آقای فرجو درباره نحوه تشخیص مغایرت فرهنگی اسباببازیها، گفته است: «شاید برای خیلیها سوال باشد که آیا عروسکهایی مثل اسپایدرمن و سوپرمن ممنوع است؟ ما برای تعیین این موضوع جوانب را بررسی میکنیم. اینها عروسک فیلمهای آمریکایی هستند اما شخصیتهایی هستند که به مظلومان کمک میکنند و نمود مثبتی دارند. حتی این فیلمها در ایران پخش شده است. بنابراین ممنوعیتی ندارد.»
این اظهار نظر در حالی است که چند سال قبل، قربانعلی دری نجفآبادی، دادستان وقت کشور، در نامهای خطاب به پرویز داوودی، نوشته بود: «ظاهر شخصیتهای عروسکی مانند باربی، بتمن، اسپایدرمن و هری پاتر زنگ خطر به مقامات در زمینه فرهنگی است.» او با اعلام اینکه ایران سومین کشور واردکننده اسباببازی است، واردات این نوع اسباببازیها را تهدیدی علیه «شخصیت و هویت» نسل آینده کشور دانسته بود.
البته عروسکهای باربی در دولت قبلی هم ممنوع بودند و ریاستجمهوری وقت، بخشنامهای به گمرکات ابلاغ کرده بود که در آن، در کولهپشتی، لوازمالتحریر و بشقاب و هر چیزی که برای بچهها وارد میکردند، نباید از تصاویر باربی استفاده میشد. در ایران هم کارشناسان آموزش کودک و بسیاری از خانوادهها، باربی را دوست ندارند. فرشته زرگر، کارشناس ارشد روانشناسی کودکان که مادر یک دختر ۶ساله هم هست به مردمک میگوید: «دختر خود من علاقه شدیدی به باربی دارد. مجموعه کاملی از باربی و ملزوماتش فراهم کرده اما من خودم نگران الگوهای به شدت جنسی و زنانهاش هستم. باربی مدام بیشتر و بیشتر میخواهد و شبیه یک زن معمولی نیست. از طرفی، زندگی باربی اصلا شبیه زندگی یک زن ایرانی نیست. او آزاد و مستقل است اما دختر من معلوم نیست چنین شرایطی را تجربه کند و آن را در تناقض با محیط اطرافش میبیند.»
حذف زنانگی
هرچند باربی در زادگاه خود آمریکا هم منتقدانی دارد، اما به نظر میرسد حساسیتهایی که در ایران درباره این اسباببازی وجود دارد از جنس دیگری است. آییننامهای که معیارهای مجاز بودن ورود اسباببازیها را به ایران مطرح میکند، رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از اشاعه موارد غیراخلاقی، پرهیز از بدآموزی و پرهیز از به کار بردن اسامی، عبارات و نمادهای همجهت با اهداف فرهنگی بیگانگان را از موارد مهم در اجازه ورود اسباببازیها به ایران میداند. رویترز هم در گزارشی به غربستیزی ایران اشاره کرده و نوشته است: «در حالی که غرب، تحریمها را علیه ایران افزایش میدهد و بحران برنامه هستهای تهران تشدید میشود، ممنوعیت فروش باربی در ایران، بخشی از برنامهای است که حکومت این کشور، آن را مقابله با جنگ نرم توصیف میکند.»
اما به نظر میرسد سیاستگذاران حوزهاسباببازی، در تعیین مصداقهای بدآموزی و اخلاق، علاوه بر جنبههای غربستیزانه، به شکل ویژهای، پوشش زنان و اندام آنها را نشانه رفتهاند.
از زمانی که هر تصویری از زن در مجلهها یا روی بستهبندی کالاها و اسباببازیها با ماژیک سیاه پوشانده میشد، زمان زیادی نگذشته و هنوز هم اگر تصویر زنی روی یک کالا وجود داشته باشد تا حد ممکن سانسور میشود و آن را مغایر اصول اخلاقی و باعث به خطر افتادن سلامت جامعه میدانند. هر تجسمی از بدن زن، در نگاه مذهبی، عرفی و مردسالار جامعه ایران غیراخلاقی است تا جایی که ماموران پلیس حتی به مانکنهای بیجان پلاستیکی هم رحم نمیکنند و نه تنها سینه و برآمدگیهای آن را از بین میبرند و دستور میدهند سر مانکنها نیمه بریده شود، بلکه آنها را مقید به حجاب هم میکنند. استفاده از تصویر زن در تبلیغات کالاها یا روی جلد مجلات ممنوع است و این درست روی دیگر همان سکهای است که زن را تبدیل به یک ابژه جنسی میکند.
فرشته زرگر میگوید: «در کشورهای دیگر اسلامی هم سعی کردهاند عروسکهای باحجاب تولید کنند. به نظر من، سانسور کردن تن زن به همان اندازه سوژه کردن اوست که عریان کردنش. به علاوه، وقتی تاکید بر دیده نشدن اندام جنسی در عروسکها وجود دارد به این معنی است که مفهوم جنسیت با بیاخلاقی یکی دانسته شده است. به خاطر همین است که من برای حذف کردن باربی از زندگی دخترم زیاد اصرار نکردم.»
ابراز عشق، غربی است
یک سال پیش در چنین روزهایی، چاپ کالاهای تبلیغاتی به مناسبت روز ولنتاین ممنوع اعلام شد. اتحادیه چاپخانهداران بخشنامهای برای چاپخانهداران فرستاد و در آن اعلام کرد که چاپ هرگونه کالای تبلیغاتی به مناسبت این روز ممنوع است.
در بخشنامه اتحادیه چاپخانهداران آمده بود: «با توجه به نزدیک شدن روز ولنتاین، چاپ و تهیه هر نوع کالای مرتبط با این روز اعم از انواع پوستر، بروشور، جعبه و کارتهای تبلیغاتی با نمادهای قلب، نیمقلب، گل رز قرمز و غیره و هرگونه فعالیت مبنی بر اطلاعرسانی در مورد این روز، ممنوع بوده و از سوی مراجع ذیصلاح با واحدهای مختلف برخورد قانونی بهعمل خواهد آمد.»
این خبر علاوه بر اینکه در ایران بازتاب گستردهای داشت، در رسانههای خارجی هم مطرح شد. روزنامه لیبراسیون، روز ۲ژانویه ۲۰۱۱، در مطلبی به این خبر پرداخت و نوشت: «محبوبیت روز ۱۴ فوریه یعنی روز والنتین، در حالی بین جوانان ایران رشد داشته است که حکومت اسلامی ایران، از ابتدای دهه ۸۰ در حال مبارزه با چیزی است که آن را نشانههای نفوذ فرهنگ غربی میخواند.»
مخالفت با برگزاری مراسم ولنتاین علاوه بر ایران در کشورهای دیگر اسلامی هم سابقه دارد. عربستان، کویت و مالزی کشورهایی هستند که در آنها با این مراسم مخالفت شده است اما به نظر میرسد مخالفت این کشورها تنها جنبه مذهبی داشته اما در ایران، گفتمان مخالفت با غرب به عنوان یک گفتمان غالب، بر بسیاری پدیدهها اثر میگذارد و به آنها جنبه سیاسی میدهد. بر همین اساس، مناسبتهای جهانی مانند کریسمس هم با خشم و بیتفاوتی نهادهای رسمی حکومت ایران مواجه میشود.
در ایران عدهای از مخالفان برگزاری ولنتاین، گوشه چشمی به ابراز عشقهای خارج از ازدواج دارند و آن را باعث رواج فساد و بیبند و باری میدانند. به باور حکومت ایران، ابراز عشق به یک مناسبت غربی که حالا از همه پیشینههای مذهبی و جغرافیایی هم خارج شده و شکلی جهانی پیدا کرده، نشاندهنده عمق نفوذ فرهنگی است که میتواند آینده این حکومت را تهدید کند.
با وجود همه محدودیتها مردم ایران همچنان از این مناسبتها استقبال میکنند. به نظر میرسد نسل جوان جامعه ایران، چندان به آموزههایی که با تبلیغات رسمی حکومت به آنها ارائه میشود، معتقد نیست و تلاش میکند با جریانهای روز جهانی همراه شود. تلاش ایرانیان برای شبیه کردن سبک زندگیشان به زندگی مردم جهان، تلاشی است که حکومت و ساختارهای فرهنگی و مذهبی، همچنان در مقابل آن مقاومت میکنند.