مجید رفیعزاده، تحلیلگر ایرانی-سوری و پژوهشگر روابط بینالملل و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، در یادداشتی برای مردمک به روابط سهگانه روسیه، ایران و سوریه پرداخته است.
سوریه و ایران دو کشوری در خاورمیانه هستند که روسیه هنوز به غرب نباخته است. هرچند ساختارهای ایدئولوژیک و سیاسی این سه کشور به شکل قابلتوجهی متفاوت است، اما آنها توانستهاند روابط نزدیکشان را با یکدیگر حفظ کنند و به همکاری ادامه دهند.
در سال ۸۸، روسیه اولین کشوری بود که رسما محمود احمدینژاد را به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخت. در جریان دیدار سازمان همکاریهای شانگهای (SCO)، یک سخنگوی دولت روسیه، ناتالیا تیماکوا، گفت که «سران دولتهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای به آقای احمدینژاد انتخاب مجدد او را تبریک گفتهاند».
علاوه بر این معاون وزیر خارجه روسیه، سرگئی ریباکوف، انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ را به عنوان یک «مسئله داخلی» قلمداد کرد و گفت: ما از اینکه انتخابات برگزار شده خوشحالیم و از رئیس جمهوری ایران در خاک روسیه استقبال میکنیم و اینکه او در اولین سفرش پس از انتخابشدن، به روسیه آمده است را نمادین میبینیم. این مایه امید در پیشرفت روابط دوجانبه است.
روسیه از قرن ۱۹ میلادی چشم به نفوذ در ایران داشته است. خیلی از سیاست خارجی روسیه متمرکز بر حفظ روابط اقتصادی و تجاری با ایران بوده است. برای حفظ این روابط، روسیه در قبال مسئله غنیسازی اورانیوم در ایران و همینطور نقض حقوق بشر عمدتا ساکت بوده است.
با توجه به آمار سرویس آمار دولتی فدرال روسیه، صادرات این کشور به ایران پس از انقلاب سال ۵۷ مداوما رشد کرده است. صادرات به ۲۴۹ میلیون دلار در سال ۱۹۹۵، ۱. ۹ میلیارد در سال ۲۰۰۵، و ۳. ۳ میلیارد در سال ۲۰۰۸ رسیده و این رقم در سال ۲۰۱۱ بیشتر هم شده است.
ایران هم از این رابطه سود برده است. صادرات ایران به روسیه نیز پس از انقلاب ۵۷ مداوما افزایش داشته است. در سال ۱۹۹۵، تبادل تجاری بین این دو کشور ۲۷ میلیون دلار برای ایران عایدی داشته است. ده سال بعد این رقم به ۱۲۵ میلیون دلار و در سال ۲۰۰۸ به ۴۰۱ میلیون رسیده است.
در حال حاضر یکی از سازمانهای متنفذ روسی که سهم عمده صادرات به ایران را دارد، اتماسترویاکسپورت است؛ یک صادرکننده تجهیزات تولید برق هستهای. اتماسترویاکسپورت در حال احداث نیروگاه هستهای بوشهر است که از سال ۱۹۷۴ آغاز شده است. در ژانویه ۱۹۹۵، یک قرارداد برای تکمیل احداث بخش اول نیروگاه هستهای بوشهر بین ایران و روسیه امضا شد. در سال ۲۰۰۱ تامین تجهیزات اولیه این نیروگاه آغاز شد. این شرکت به دنبال عقد قراردادهای بیشتر در ایران است.
در دور اخیر تحریمها علیه ایران، روسیه نهایتا به نفع این تحریمها رای داد. از سوی دیگر روسیه علنا از حق ایران برای دستیابی به فنآوری صلحآمیز هستهای حمایت کرده و در تامین مواد و منابع لازم برای ساختن نیروگاه هستهای بوشهر کمک کرده است.
از نظر رهبران روسیه، برنامه هستهای ایران، تهدیدهای برنامه هستهای کره شمالی را ندارد. همچنان که رئیسجمهوری روسیه گفته است، برنامه ایران کمتر از برنامه کره شمالی نگرانکننده است «چون در حالی که ایران با جامعه بینالمللی در تماس است، کره شمالی واقعا همه تماسهایش را قطع کرده است».
با این حال رهبران ایران از موضع روسیه در پذیرش تحریمهای دور آخر علیه ایران ناراضیاند. این ایران را به جستوجوی منابع جایگزین برای نیروگاههای هستهایاش سوق داده است.
از سوی دیگر، نفت و گاز این کشورها را نزدیکتر کرده است. روسیه و ایران، به ترتیب اولین و دومین منابع گاز طبیعی و دومین و چهارمین رتبه تولید نفتی را دارند. این وفور منابع ملی این دو را تشویق کرده است که برای پالایش و صادرات نفت و گاز، با یکدیگر مشارکت اقتصادی داشته باشند.
روابط اقتصادی دیگر روسیه و ایران شامل سرمایهگذاری در کشاورزی و ارتباطات است. در ژانویه ۲۰۰۹ و پس از امضای یک توافقنامه کشاورزی در مسکو، وزیر کشاورزی روسیه ایران را یک «شریک استراتژیک» برای روسیه خواند.
برای روسیه همانقدر که ایران از نظر اقتصادی مهم است، سوریه از نظر استراتژیکی حتی مهمتر است. سوریه تنها کشور عربی است که به روسیه اجازه داده در دریای مدیترانه حضور نظامی داشته باشد.
تارتوس، دومین بندر بزرگ سوریه، در دست نوسازی است تا به عنوان پایگاه دائمی برای نیروی دریای روسیه در نظر گرفته شود؛ پایگاهی که به مسکو یک جاپای نظامی کلیدی در دریای مدیترانه میدهد.
با این حال الآن هم همکاری نظامی بین این دو کشور وجود دارد. چند دهه است که سوریه از روسیه اسلحه میخرد. سوریه در حال حاضر ۳ میلیارد دلار از معاملات تسلیحاتی روسیه را به خود اختصاص داه است. علاوه بر این دمشق ده میلیارد دلار دیگر بابت خریدهای تسلیحاتیاش در دوره شوروی به روسیه بدهکار است. مسکو این رقم را در ازای تعهد سوریه به ۲ میلیارد دلار دیگر خرید از روسیه بخشیده است.
برای بیش از سه دهه، هم ایران و هم سوریه، با وجود تضادهای ایدئولوژیک، قویترین متحدان روسیه در خاورمیانه بودهاند. این یعنی منافع استراتژیک و ژئوپلتیک، به تفاوتهای ایدئولوژیک بنیادین چربیدهاند.