نسخه آرشیو شده
سهم ایران در اقتصاد

سیاست‌هایی برای خانه نشین کردن زنان
از میان متن

  • این طرح و طرح‌های مشابه دیگر که در دولت محمود احمدی‌نژاد ارائه شده است بیشتر به منظور زمینه سازی و عادی سازی اشتغال نیمه وقت زنان و حذف تدریجی آن‌ها از بازار کار با دو هدف صورت می‌گیرد.
نسرین افضلی
پنج‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۰ | کد خبر: 69889

نسرین افضلی، فعال حقوق زنان و دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی، در این یادداشت به سیاست‌های دولت درباره استخدام زنان پرداخته و آثار آن را بر شمرده است.

پیشنهاد جدید دولت این است: دو برابر شدن استخدام زنان در سازمان‌های دولتی، در عوض نیمه وقت بودن این استخدام‌ها.

پیشنهاد بالا که تقریبا هیچ واکنشی را در میان فعالان مدنی برنیانگیخت با استقبال برخی از روزنامه نگاران اقتصادی روبرو شد. روزنامه دنیای اقتصاد در مقاله‌ای، با اشاره به آمار بالای بیکاری زنان در استان‌های مختلف، از ضرورت طرح‌های اینچنینی برای کاهش نرخ بیکاری زنان صحبت کرده و می‌نویسد: «در چنین وضعیتی، ارائه طرح‌هایی مانند «تسهیل شرایط دورکاری برای زنان» و یا طرح «استخدام نیمه‌وقت کارکنان زن در دستگاه‌های دولتی»... نشان‌گر درک مناسب مدیران ارشد کشور نسبت به شدت معضل بیکاری زنان است. نوشته دیگری ازآثار مثبت این طرح مانند افزایش کیفیت و کمیت تولید، کاهش ترافیک، در کنار افزایش اشتغال زنان گفته است.

پروین پایدار در کتاب خود با نام زنان در فرایند سیاسی قرن بیستم فصلی را به مبحث اشتغال زنان پس از انقلاب اسلامی اختصاص داده است و در آن به موارد گوناگون سیاست‌ها و رویه‌های جاری پس از انقلاب که منجر به افول شدید نرخ اشتغال زنان شد اشاره کرده است. آماری که هنوز پس از سی سال نسبت به آمار اشتغال زنان پیش از انقلاب افزایش چندانی پیدا نکرده است.

توصیه به خانه نشینی و بچه داری گرفته تا اخراج تعداد زیادی از زنان به دلیل مخالفت با حجاب اجباری، راندن یا کاهش شدید در استخدام زنان در مشاغلی مانند قضاوت، منع استخدام زنان در وزارت خانه‌هایی مانند وزارت دفاع و راه و ترابری بخشی از سیاست‌های جمهوری اسلامی در این زمینه بوده است.

در سال‌های بعد سیاست حذف زنان از عرصه اشتغال با سیاست سهمیه بندی جنسیتی دانشگاه‌ها و منع تحصیل زنان در رشته‌های به اصطلاح «مردانه» تعقیب شد.

با نگاهی به عناوین خبری مرتبط با اشتغال زنان در سال گذشته (۱۳۹۰) متوجه رویکرد منفی سیاستمداران و سیاست گزاران نسبت به اشتغال زنان می‌شویم. عزت الله دهقان به نمایندگی از چهار نماینده​ دیگر درباره اشتغال زنان به استناد آیه «الرجال قوامون علی النساء» اظهار داشت: مرد می‌​تواند بگوید من تو زن را اختیار کرده​ام، مخلصت هم هستم، اما دوست ندارم منشی فلان شرکت خصوصی باشی! وی افزود: بعد از عروسی حضرت زهرا و امیر المومنین، کارهای داخل خانه مربوط به حضرت زهرا بود و کارهای بیرون مربوط به حضرت علی.

خبرگزاری زنان (وفا) در مطلبی که منتشر کرده آورده است «روی آوری زنان به مشاغل بیرون از محیط خانواده که با اختصاصات وجودی او ناسازگار باشد، می‌تواند عوارض زیادی بر جسم و روان او داشته باشد.»

در  ادامه این نوشته از ناتوانی زنان در فعالیت‌های اجتماعی یا شکست‌هایی که باعث بیماری‌های روانی می‌شود به عنوان عوارض اشتغال اشاره شده است.

مسعود عادلی رئیس کمیته امداد امام خمینی جیرفت با تشریح طرح «پالایش زنان مطلقه» گفت: «با توجه به مقدس بودن ازدواج... از این پس زنان مطلقه به عنوان مددجو زیر پوشش کمیته امداد قرار نمی‌گیرند. ولی در صورت ازدواج مناسب وام خوداشتغالی به همسران آن‌ها تعلق می‌گیرد.

از بازخرید اجباری ۳۰ زن راننده اتوبوس‌های بی‌.آر.تی خبر داده است.

حجت الله حافظی رئیس سازمان تامین گفته است: اگر به زنان یک حقوق پایه داده شود، آنان ترجیح می‌دهند در خانه بنشینند و بچه‌شان را تربیت کنند.

هاشمی تختی استاندار هرمزگان گفته است که «اعتقادی به اشتغال زنان ندارم... پیشنهاد می‌کنم تا زنان شاغل در محیط خانه و در نقش واقعی خود که همانا همسرداری و تحکیم بنیان خانواده است بپردازند و ماهیانه از دولت حقوقی معادل ۳۰۰ هزار تومان دریافت کنند و مشاغل ایجاد شده در اختیار جوانان بیکار که چرخ اقتصادی خانواده را می‌چرخانند قرار بگیرد.

محمود احمدی‌نژاد گفته است «اگر اشتغال و معیشت به گونه‌ای باشد که اصل خانواده را دچار خلل کند و برای آن مشکل ایجاد کند، به چه درد می‌خورد. ثروت و درآمد باید در خدمت گرمی و استحکام خانواده باشد و اگر در جهت سستی خانواده عمل کند چه فایده‌ای دارد؟... (زن‌ها) علاوه بر کار بیرون، وظایف و کارهای خانه را نیز بر عهده دارند و خانم‌های کارمند خیلی زود‌تر فرسوده می‌شوند؛ چرا باید اینگونه باشد؟

از مجموع مطالب بالا و سیاست‌های حکومت ایران به ویژه پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد دو رویکرد کلی در ارتباط با اشتغال زنان دیده می‌شود، نخست تجلیل و تقدیس وظایف خانه داری و بچه داری زنان برای جلوگیری از افزایش تقاضای اشتغال در زنان (چنان که یکی از نمایندگان زن مجلس تقاضا کرده بود که زنان خانه دار هم به عنوان نمونه معرفی شوند تا احساس نکنند چیزی از زنان شاغل کم دارند. نقل به مضمون)؛ و رویکرد دوم تدوین سیاست‌هایی است که به تدریج زنان را از چرخه اشتغال حذف کرده یا دست کم آن‌ها را به حاشیه و مشاغل کم درامد سوق دهد، طرح‌هایی که به ظاهر به نفع زنان است ولی در بلندمدت منجر به کاهش تمایل نسبت به استخدام زنان می‌شود مانند افزایش مرخصی زایمان، دورکاری و بازنشستگی پیش از موعد.

طرح جدید نیز با ادعای افزایش اشتغال زنان مطرح می‌شود در حالی که با این ابهام روبروست که چه تضمینی وجود دارد که گفته معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌های معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس‌جمهور، به حقیقت بپیوندند و واقعا به جای استخدام یک زن، در واقع دو زن به صورت نیمه‌وقت استخدام شوند  ولی در واقع منجر به سنت شدن استخدام پاره وقت زنان نشود؟

این طرح و طرح‌های مشابه دیگر که در دولت محمود احمدی‌نژاد ارائه شده است بیشتر به منظور زمینه سازی و عادی سازی اشتغال نیمه وقت زنان و حذف تدریجی آن‌ها از بازار کار با دو هدف صورت می‌گیرد، نخست حفظ الگوی سنتی زن (وابسته به مرد و خانه نشین)، و دگیر افزایش اشتغال مردان (برای کاهش معضلات شدید ناشی از بیکاری مردان و نیز استحکام الگوی خانواده مردسالار).

سیاست‌ها و طرح‌های دولت ایران کاملا با ایدئولوژی آن (استحکام خانواده مردسالار) مطابقت دارد اما آنچه اهمیت دارد نحوه واکنش متخصصان و فعالان حقوق زنان است. از کار‌شناسان اقتصادی انتظار می‌رود که بی‌طرفانه و بدون دیدگاه جنسیتی تحلیل و نظر خود را درباره این گونه طرح‌های اقتصادی دولت ارائه دهند. اما چاشنی کردن دیدگا‌های مردسالارانه در تحلیل‌های اقتصادی این امید را ناامید می‌کند.

در مقاله‌ای که در دنیای اقتصاد منتشر شده است نویسنده معتقد است: «برای غلبه پایدار بر این معضل (بیکاری زنان)، لازم است سیاست‌های مناسبی در پیش گرفته شود تا تدریجا ساختار مشاغل به شکلی تغییر کند که ورود زنان به بازار کار را تسهیل نماید و به عبارت دیگر مشاغل مناسب برای زنان (با توجه به ساختار خاص فرهنگی واجتماعی جامعه ایرانی)، سهم بیشتری از کل مشاغل کشور را به خود اختصاص دهند.»

و دومی می‌نویسد: «پیش و بیش از هر چیز، این طرح نوعی ارزش‌گذاری و اعلام اهمیت وضعیت زنان و خانواده در جامعه است. زنان به عنوان نیمی از ثروت انسانی، و خانواده به عنوان نهادی که تأمین‌کننده‌ سلامت و ثبات روانی جامعه است، بدون شک جای ارزش‌گذاری و توجه بسی بیش از این طرح‌ها دارد. این قدم می‌تواند امیدبخش برای مراحل بعدی توجه به این مهم باشد.»

در هر دو مورد وظایف و جایگاه سنتی زن در خانواده در اولویت قرار داده شده و اهداف شخصی و میل به پیشرفت و کمال زنان نادیده گرفته شده است. زنان در خدمت خانواده و جامعه هستند و از آن‌ها انتظار می‌رود که در مقایسه با مردان علاقه کمتری برای پیشرفت کاری و ارتقای شغلی داشته باشند.

اشتغال زنان سالهاست که هدف سیاست‌های تحدید کننده است. زنان ایران با چنگ و دندان سعی در بقا دارند. و این روز‌ها جنبش زنان ایران هم در برابر این حمله‌های پیاپی رمقی ندارد؛ خود را مچاله کرده و هر از گاهی نگاهی می‌اندازد که ببیند ضربه بعدی قرار است به کجا برخورد کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی