مصطفی خلجی، روزنامهنگار حوزه کتاب و فرهنگ، در این گزارش به سابقه نمایشگاه کتاب تهران در دوره جمهوری اسلامی پرداخته و برای آن آیندهای محدودتر از امروز، پیشبینی کرده است.
حکومت جمهوری اسلامی از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران چه میگوید؟ و قرائت رسمی از نمایشگاه کتاب با تمامی ویژگیهایش، چه ابعاد تازهای به این نمایشگاه داده است؟
بدیهی است وقتی دولت مسؤولیت برگزاری نمایشگاه کتاب را بر عهده دارد، در تمامی اظهارنظرهای مقامات دولتی تلاش شود آنچه در عمل اتفاق میافتد نه تنها مورد نقد قرار نگیرد، بلکه با توجه به شرایط موجود، بهترین ارزیابی شود.
مثلا به تازگی علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی و عضو هیأت مدیره انجمن قلم ایران درباره بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران گفته است که «افزایش تعداد بازدیدکنندگان داخلی و خارجی نشان میدهد که امور نمایشگاه کتاب به شکل نسبتا مطلوبی پیش میرود.»
همچنین شخص رهبر فعلی جمهوری اسلامی که تقریبا از تمامی دورههای نمایشگاه کتاب تهران بازدید میکند، همواره بر «خوب» برگزار شدن این نمایشگاه تأکید کرده است.
آیتالله خامنهای، بیست سال پیش، یعنی سال ۱۳۷۱ در بازدید از نمایشگاه کتاب تهران گفت: «نمایشگاه کتاب، خیلى خوب بود. امسال به گمان من، از سال گذشته، بهتر و جامعتر بود.» پنج سال بعدش هم یعنی سال ۱۳۷۶ گفت: «هر دفعه که من مىآیم و در این نمایشگاه شرکت مىکنم، مىبینم بهتر از گذشته شده است.» و دو سال پیش هم، از برگزاری نمایشگاه کتاب «ابراز رضایت» کرد.
محمود احمدینژاد هم که برخی او را مسؤول بسیاری از معضلات فعلی نمایشگاه کتاب تهران، نظیر جابهجایی مکان نمایشگاه کتاب که باعث بیاعتمادی شده میدانند، امسال در مراسم افتتاحیه نمایشگاه تهران امیدواری خود را برای تبدیل شدن این نمایشگاه به «یک جشنواره عظیم فرهنگی بین ملل جهان» بیان کرده است.
اما جدای از این اظهارنظرهای غلوآمیز، قرائت رسمی و دولتی از نمایشگاه کتاب، گاهی منجر به تحریف تاریخ نیز میشود.
به عنوان نمونه، در حالی که نمایشگاه کتاب تهران سال ۱۳۶۶ در زمان محمد خاتمی، وزیر ارشاد دولت میرحسین موسوی بنیان گذاشته شده، رسانههای نزدیک به حکومت در ایران طی سالهای اخیر تلاش دارند آیتالله خامنهای را که آن زمان در مقام ریاستجمهوری رابطه چندان خوبی هم با نخستوزیرش نداشت، به عنوان «پایهگذار نمایشگاه کتاب تهران» معرفی کنند.
در نمونهای دیگر، حمید قبادی از تلاش معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸ که مثل دیگر مسؤولان جمهوری اسلامی از آنها به عنوان «فتنه» نام میبرد، برای تأثیرگذاری منفی بر نمایشگاه کتاب تهران سخن گفته است.
مشاور سابق معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفته است: «در ابتدای سال ۸۹ و ۶ ماه پس از ایام فتنه نمایشگاه کتاب تهران در یک سطح گسترده به رغم همه تبلیغات منفی که رسانههای معاند بر علیه کشور و به خصوص بر علیه نمایشگاه به راه انداخته بودند، برگزار شد.»
وی همچنین این تحسین اغراقآمیز را بیان کرده است: «نمایشگاه کتاب هیچگاه به عقب بر نگشته و همواره طی این سالها گامهای بلندتری برداشته است.»
یکی از نکاتی که مقامات دولتی طی سالهای اخیر همواره برای بالا بردن اهمیت، و خوب برگزار شدن نمایشگاه کتاب بیان میکنند، تعداد بازدیدکنندگان از آن است.
طبق آماری که پایگاه اینترنتی نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرده، «پنج میلیون نفر» از این نمایشگاه بازدید میکنند؛ که از نظر مقامات دولتی این تعداد بازدیدکننده به آن «اعتباری ویژه» بخشیده است.
اولا، در حالی که تعداد بازدیدکنندگان نمایشگاههای بزرگ و مهم جهان در بیشترین حالت به چندصد هزار میرسد، عدد «پنج میلیون» برای نمایشگاه کتاب تهران کمی عجیب به نظر میرسد، ضمن آنکه طی این سالها هیچ سازمان یا نهاد غیردولتی، این آمار را تأیید نکرده و یا آمار جداگانهای را منتشر نکرده است.
ثانیا، بر فرض صحت این آمار، لزوما تعداد زیاد بازدیدکننده در نمایشگاه کتاب، نشاندهنده اعتبار آن نیست.
بر خلاف قرائت رسمی، تعداد زیاد بازدیدکننده از نمایشگاه کتاب تهران، نه تنها بیانگر خوب برگزار شدن این نمایشگاه نیست، بلکه ضعفهای دیگر در صنعت نشر ایران، مثل ضعف در توزیع کتاب را نشان میدهد.
از این نظر نمایشگاه کتاب تهران، بیشتر شبیه یک فروشگاه بزرگ فصلی است که از کارکرد اصلی یک نمایشگاه استاندارد به دور افتاده است.
به عنوان نمونه، آن چیزی که نمایشگاه کتاب تهران را در وهله اول از اعتبار انداخته، به رسمیت نشناختن حقوق مؤلف یا کپیرایت در این نمایشگاه است.
به عنوان نمونه مدیر مسئول غرفه انجمن فرهنگی اتریش در نمایشگاه کتاب سال گذشته اعلام کرد که رعایتنشدن کپی رایت در ایران سبب هراس ناشران خارجی شده و این ناشران حاضر نیستند آثار نفیس خود را در نمایشگاه کتاب تهران عرضه کنند.
خط قرمزها؛ ربع قرن تجربه در محدود کردن نمایشگاه کتاب
قرائت رسمی از نمایشگاه کتاب، همچنین بر بیان محدودیتهای این نمایشگاه نیز تأثیر گذاشته است.
وزیر ارشاد امسال در مراسم گشایش بیست و پنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، از تجربه دورههای قبلی این نمایشگاه برای «رونق بیشتر» سخن گفته، اما شواهد و قرائن مختلفی پیش از آغاز دوره جدید نمایشگاه کتاب تهران نشان میدهد که تجربه ربع قرن گذشته، فقط در زمینه «محدودیت و سانسور بیشتر» به دولت کمک کرده است.
همچنین آنچه محمد حسینی در حاشیه افتتاحیه نمایشگاه گفته است، به کلی انکار واقعیت در زمینه محدودیتهای تازه برای حضور ناشران در این نمایشگاه است.
وزیر ارشاد آنجایی هم که از «خط قرمزها» سخن میگوید، سخنش ناقص و گمراهکننده است.او در تشریح این خط قرمزها گفته که «خطوط قرمز در نمایشگاه امسال مورد توجه است و هر کس نمیتواند هر کتابی را به نام فکر و اندیشه در نمایشگاه عرضه کند. به عنوان مثال ما از به کارگیری برخی از اسامی جعلی درباره خلیج فارس جلوگیری خواهیم کرد.»
خط قرمز دیگر ذکر شده «افکار و اندیشههای تفرقهافکن» که مثلا موجب «عملیات انتحاری در شرق کشور» میشود است. یا «عرفانهای کاذب و ساختگی» که به گفته وزیر ارشاد «اجازه انتشار پیدا نمیکنند.»
اما مشخص نیست که آثار محمد بهشتی، از نزدیکان آیتالله خمینی و از مقامات جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب که به گفته احمد مسجد جامعی جایی در نمایشگاه امسال ندارند، جزو «افکار و اندیشههای تفرقهافکن» است که موجب عملیاتهای انتحاری میشود یا جزو «عرفانهای کاذب و ساختگی» است.
همچنین مقامات وزارت ارشاد حتی از پاسخگویی به مواردی مثل انتشارات «آهنگدیگر» نیز سر باز میزنند.
مدیر انتشارات آهنگ دیگر که بیشتر به چاپ شعر میپردازد، گفته است که این انتشارات، تخلف فرهنگی و پرونده قضایی ندارد، ولی با این حال به مسؤولان این انتشارات گفته میشود که صلاحیت حضور در نمایشگاه را ندارد. «حالا یک نفر به ما بگوید اینکه صلاحیت نداریم، یعنی چه!»
این اظهارات نشان میدهد که به هیچوجه مشخص کردن خط قرمزها از سوی دولت، موجب شفاف شدن شرایط برای ناشران و نویسندگان نبوده و علاوه بر مدیران انتشارات آهنگدیگر، بسیاری دیگر از ناشران ایرانی هم تکلیف خود را در این زمینه نمیدانند.به نظر میرسد بلاتکلیفسازی ناشران و نویسندگان، مهمترین پیامد قرائت دولتی از نمایشگاه کتاب است.
این آشفتگی و عدم شفافیت، در گذشته نیز سابقه داشته است؛ آنجایی که رسانهها از جمعآوری کتابها، حتی کتابهای خارجی خبر میدهند، مقامات وزارت ارشاد قرائت دیگری را از این جمعآوریها بیان میکنند.
به عنوان نمونه، معاون وزیر ارشاد در واکنش به خبرهایی که درباره جمعآوری کتابهای خارجی از نمایشگاه میشود، گفته است: «ما چنین برخوردی با ناشران خارجی نداریم و در فرودگاه جلوی هیچ کتابی را نمیگیریم.»
همچنین همواره دولت، ناشران و رسانههای مستقل را متهم به «جوسازی و ملتهب کردن فضا» میکند.
دو سال پیش، رییس وقت نمایشگاه کتاب تهران، محرومیت برخی از ناشران از حضور در بیست و سومین دوره نمایشگاه را «تقلا» و «مأموریت سیاسی» یک نفر برای ملتهب کردن فضا عنوان کرد.
ترس دولت در بیان واقعیات دیگر، مثل مشکلات مکان فعلی نمایشگاه کتاب تهران نیز وجود دارد.
ضوابط و مقررات برای شرکت در نمایشگاه کتاب مثل تقسیم غرفهها، سؤالاتی است که برای خود ناشران هم هنوز به طور واضح پاسخ داده نشده و برای همین هر سال ناشران را با سردر گمی و مشکلات فراوان روبهرو میکند.
پدیده نمایشگاههای غیررسمی در ایران
در مقابل برگزاری رسمی نمایشگاه کتاب، که روز به روز محدودیتهایش بیشتر میشود، برخی از ناشران مستقل چارهای نیافتهاند جز اینکه خود رأسا به برگزاری نمایشگاه غیررسمی کتاب در فروشگاههای خود اقدام کنند.
به عنوان نمونه، نشر چشمه، یکی از ناشران محروم از نمایشگاه کتاب تهران، خود نمایشگاه کوچکی همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در محل فروشگاه این انتشارات برگزار میکند.
موسسه فرهنگی انتشاراتی حیّان نیز که از حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران محروم شده، همین کار را میکند.
شاید اینطور که پیش میرود، در آیندهای نه چندان دور در ایران نیز همچون کشورهای دیگر با حکومتهای توتالیتر، «نمایشگاه زیرزمینی» هم به فهرست فعالیتهای زیرزمینی و غیررسمی اضافه شود.