موضوع نامزدی میرحسین موسوی که از حمایت طیف گستردهای از طرفداران در میان اصلاحطلبان و برخی گروههای اصولگرا برخوردار است، از هنگامی که نامزدی خاتمی در ابهام فرو رفت، جدی شد.
سخنان سیدمحمد خاتمی درباره نامزدی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، آرایش قطعی انتخاباتی اصلاح طلبان را پیرامون دو محور خاتمی و میرحسین موسوی ترسیم کرده است.
سیدمحمد خاتمی برای نخستین بار از نامزدی خود یا میرحسین در انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته است و از توان مدیریتی موسوی به عنوان نخست وزیر دوران جنگ تقدیر کرده است.
خاتمی در ایلام با احترام به همه کسانی که کاندیداتوری خود را اعلام کرده یا خواهند کرد، گفته است که یا میرحسین موسوی یا خود او نامزد ریاست جمهوری خواهند شد.
رایزنی دو نامزد احتمالی
این درحالی است که این دو کاندیدای احتمالی جبهه اصلاحات به تازگی با یکدیگر ملاقات کرده و درباره مسایل سیاسی روز و انتخابات ریاست جمهوری دهم به بحث و تبادل نظر پرداختهاند.
براساس برخی گزارشها، خاتمی نقش عمدهای در قانع کردن میرحسین موسوی برای کاندیداتوری داشته و در این راستا با او رایزنی کرده است.
اصلاحطلبان میگویند انتخاب میان این دو گزینه به تحولات سیاسی در هفتههای آینده و وضعیت درونی جناح اصولگرا مرتبط خواهد بود، اما قطعا یکی از این دو نامزد نهایی جبهه اصلاحات خواهد شد.
علی مزروعی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت تاكید كرده است که تنها یک کاندیدا از سوی جناح اصلاحطلب معرفی خواهد شد که میتواند خاتمی یا میرحسین موسوی باشد و هر دو گزینه مورد قبول این گروه هستند.
دلیل تاخیر خاتمی در تصمیمگیری
موضوع نامزدی میرحسین موسوی که از حمایت طیف گستردهای از طرفداران در میان اصلاحطلبان و برخی گروههای اصولگرا برخوردار است، از هنگامی که نامزدی خاتمی در ابهام فرو رفت، جدی شد.
تاخیر خاتمی در اعلام نظر خود درباره نامزدی ریاست جمهوری، گمانههایی را به همراه داشت.
برخی فعالان سیاسی میگویند که خاتمی به دنبال رسیدن به اطمینان از این است که مانع رسمی برای حضورش در انتخابات وجود ندارد.
خاتمی بر این باور است که اگر کسانی در مدیریت نظام تصمیم بگیرند که مانع از حضور وی در عرصه انتخابت شوند، تکلیف از دوش او برداشته خواهد شد.
تاکنون برخی رسانههای نزدیک به دولت محمود احمدینژاد تهدید کردهاند که شواری نگهبان صلاحیت خاتمی را برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری رد خواهد کرد.
نخست وزيری که در دوران صدارتش، با قتل عام زندانيان سياسی در سال ۶۷، بزرگترين جنايت در تاريخ ايران مدرن صورت پذيرفته است. مسئول اولِ دولت در نظامی که سال ها-از آزادی خرمشهر در خرداد ۶۱ تا تا پذيرش قطنامه یِ ۵۹۸ در تابستان ۶۷- در سودای صدور انقلاب بر طبل جنگ بی حاصل و ويرانگر کوبيده است، انگار نه نگار مسئوليتی در آنچه بر اين مردم و کشور رفته است در اين ميان متوجه خود و دولتش می بيند.