نسخه آرشیو شده

شاهد عینی؛ همه مردان شیخ
از میان متن

  • سوالات صریح و انتقادی کرباسچی و ابطحی از کروبی درباره عملکرد رهبر ایران که در طول ضبط این برنامه مطرح شده بود کروبی را وادار کرد که درخواست حذف این قسمت‌ها را از برنامه کند. او معتقد بود پخش این انتقادهای بی‌پرده تیم او را در جریان انتخابات با مشکلات جدی در برابر رهبری روبرو خواهد ساخت.
حسن سربخشیان
چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۸ | کد خبر: 71160

حسن سربخشیان ماجرای عکاسی از پشت صحنه تولید فیلم تبلیغاتی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ را روایت کرده است.‏

غلامحسین کرباسچی، بهروز افخمی، و محمدعلی ابطحی در گرد مهدی کروبی / عکس از حسن سربخشیان

شیخ برای مبارازات انتخاباتی سال ۸۸ با شعار «‬تغییر‪«‬ آمده بود (همان شعاری که در آبان ۱۳۸۷، ‌اوباما را اولین رییس جمهور سیاه پوست آمریکا کرد) تیمی از حرفه ای‌های سیاست و هنر را با خود همراه کرده بود تا بتواند با تکیه بر حزب تازه تاسیس خود، بنیان‌های اولیه دموکراسی مبتنی بر احزاب را پایه ریزی کند.

الگوی شیخ یک شباهت دیگر هم به سیستم انتخابات امریکا داشت؛ او از ابتدا معاون اول خودش را انتخاب کرده بود،‌‌ همان کاری که در انتخابات آمریکا مرسوم است و در طول ۳۰ سال انتخابات ایران برای اولین بار اتفاق می‌افتاد. این فرد کسی نبود جز غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران که بسیاری او را مهم‌ترین فرد در پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات به یاد ماندنی دوم خرداد ۱۳۷۶ می‌دانند.

افراد دیگری نیز گرد شیخ بودند؛ محمدعلی ابطحی، نزدیک‌ترین فرد به خاتمی که چهار سال ریاست دفتر او را بر عهده داشت اینبار بر خلاف رئیس سابقش که موسوی را بر کروبی ترجیح داده بود، در حمایت از شیخ به میدان آمده بود.

شیخ که در دوره پیش به طنز گفته بود که خواب نا‌غافل دو ساعته او را از عرصه دست یابی به ریاست جمهوری بازداشت، این بار اعلام کرده بود که تا صبح چشم بر هم نخواهد گذاشت تا آرای ملت دستکاری نشوند.

سه سال پیش در همین روزها بود که از ضبط پرسش و پاسخ تیم کروبی که برای برنامه اختصاصی تلویزیون ایران تهیه می‌شد با خبر شدم. سریع خودم را به ساختمانی در خیابان سازمان آب رساندم و خواستم از این برنامه ویژه عکاسی کنم. درخواست من با مخالفت پسر کروبی روبرو شد. آن‌ها نمی‌خواستند به هیچ وجه برنامه پرسش و پاسخ را رسانه‌ای کنند.

اما با پا در میانی غلامحسین کرباسچی که مرا از قبل می‌شناخت توانستم تمام برنامه را عکاسی کنم. در این میان در حین ضبط برنامه، وقتی بحث به محاکمه مدیران ارشد شهرداری تهران و عدم حمایت سید محمد خاتمی از آنان رسید شاهد اشک‌های کرباسچی بودم که از کروبی می‌پرسید: «‌ در آینده شما نیز با مدیرانتان چنین خواهید کرد؟»

سوالات صریح و انتقادی کرباسچی و ابطحی از کروبی درباره عملکرد رهبر ایران که در طول ضبط این برنامه مطرح شده بود کروبی را وادار کرد که درخواست حذف این قسمت‌ها را از برنامه کند. او معتقد بود پخش این انتقادهای بی‌پرده تیم او را در جریان انتخابات با مشکلات جدی در برابر رهبری روبرو خواهد ساخت.

به نظر می‌رسید کروبی از قبل بخشی از اتفاقات و درگیری‌های بعد از انتخابات را پیش بینی می‌کرد. در دوره قبل که احمدی‌نژاد پیروز انتخابات شد، کروبی گفته بود مجتبی خامنه‌ای، ‌پسر رهبری با تکیه بر نیروهای بسیجی او را از رسیدن به مقام ریاست جمهوری باز داشته است. وی به وضوح نسبت به حساسیت بیت رهبری نسبت به خویش آگاه بود.

اما شیخ نمی‌دانست این بار تنها مجتبی خامنه‌ای در مقابل او صف آرایی نکرده است؛ بلکه پدرش، سپاهی‌ها و یک جریان کودتا روبروی مرد «‌ تغییر» صف کشیده‌اند.

البته شیخ با تکیه بر تجربیات خود با استفاده از افراد هنرمندی چون بهروز افخمی، که خود تجربه نمایندگی مجلس ششم شورای اسلامی زیر مدیریت شخص کروبی را داشت اقدام به تاسیس تلویزیون خصوصی حزب خود، اعتماد ملی نمود که این کار با قانون اساسی مباینت داشت. وقتی افخمی برای راه اندازی اولین برنامه سوار هواپیما به مقصد دوبی می‌شد تا این تلویزیون را در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران راه اندازی کند با حضور ماموران وزارت اطلاعات پای پله‌های هواپیما مواجه شد و نتوانست هیچ‌گاه این تابوی انحصار رسانه‌ای را بشکند.

افخمی اما کارگردانی برنامه‌های انتخاباتی کروبی را بر عهده گرفت تا این برنامه‌ها با بهره گیری از هنر سینما تاثیر بخشی بیشتر و جدی تری بر روی مردم داشته باشد.

سرنوشت افراد حاضر در این تصویر شاید درس عبرتی شد برای آنان که شعار «‌تغییر» در سیستم بسته‌ای چون ایران را ‌می دادند؛ شیخ که رای‌هایش از آرای باطله کمتر شده بود «فتنه‌ای» لقب گرفت که نهایتا در خانه خود زندانی شد. ابطحی را روانه زندان کردند. او در طی دو ماه زندانش چندین کیلو وزن کم کرد و در برابر دوربین‌های رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران به گناهان خود اعتراف نمود و توبه کرد تا بتواند در سایه این توبه اولین فردی باشد که در حین بازداشت، «وب نوشت» خود را از زندان به روز کند. کرباسچی در سکوتی غیر قابل تصور و مشکوک که برازنده معاون اول فردی که شعار «‌تغییر» ‌می داد نبود به دفترش در مقابل باغ سفارت انگلیس بازگشت و به تجارت خصوصی خود پرداخت.

افخمی پایش را از گلیم سیاست بیرون کشید و گویا به هنر به مثابه هنر دل بست و دیگر جایی در کنار سیاست مداری آستین برای فیلم سازی بالا نزد. این عکس به تاریخ پیوست و آدم‌هایش فقط سایه‌های بازیگران خاموش داستان «‌تغییر» روی صحنه سیاست شدند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی