اورن کسلر خبرنگار جروسلم پست از طریق اکانت تویتر خود از اتفاق نظر تحلیلگران کانال ۲ اسرائیل در مورد حمله قریب الوقوع این کشور به تاسیسات هستهای ایران خبر داده است.
آری شویت، خبرنگار روزنامه هاآرتص نیز گزارش کرده که یک مقام بلندپایه امینیتی، که نامش فاش نشده ولی نویسنده از او به عنوان «تصمیم گیرنده» یاد کرده، استدلال کرده است که اسرائیل به ساعت نهایی برای تصمیم گیری نزدیک میشود.
«اگر اسرائیل فرصتِ عمل کردن را از دست بدهد و روشن شود که دیگر نمیتواند کاری از پیش ببرد، در آن صورت احتمال اقدام آمریکاییها کاهش مییابد. بنابرین نمیتوانیم صبر کنیم و ببینیم چه کسی درست میگفته است. آنهایی که میگفتند احتمال اقدام آمریکاییها بالاست یا آنانی که میگفتند امکان آن کم است.»
آلوف بن، سردبیر روزنامه هاآرتص نوشته انگار دنیا قبول کرده که اسرائیل به زودی به ایران حمله خواهد کرد: تمامی علائم بیانگر این هستند که «جامعه بینالملل» یعنی قدرتهای غربی و آمریکا در راس آن، خود را با حرفهای اسرائیل در مورد حملهٔ نظامی وفق دادهاند، و هم اکنون به نتانیاهو فشار میآورند که پای حرفهای خود بایستد و بمب افکنهای خود را به ایران بفرستد. بازارهایِ بین المللی عموما تبعات حملهٔ نظامی اسرائیل را در نظر گرفتهاند و هم اکنون مترصد به وقوع پیوستن این امر هستند. و البته افرائیم هلوی رئیس سابق موساد اوایل همین ماه هشدار داد که «ایران باید نگران حملهٔ اسرائیل در طی ۱۲ هفته آینده باشد.»
من به دنبال گمانه زنی این نیستم که اسرائیل فردا، ماه آینده، سال آینده، یا اصلا هرگز به ایران حمله خواهد کرد یا نه. بر این باورم که اگر شرایط همین طور ادامه پیدا کند بسیار محتمل است که نتانیاهو و باراک در طول ۱۲ ماه آینده دست به چنین کاری بزنند. بی شک دولت اوباما بر این باور است که نتانیاهو و ایهود باراک بی صبرانه به دنبال صدور فرمان حمله هستند، در غیر این صورت چرا نیمی از اعضای برجسته شورای امنیت ملی را در طی چند هفته پیش به اسرائیل فرستاده؟
با وجود اینکه هیچ ایدهای ندارم که در چند هفته آینده چه اتفاقی میافتاد، به نظرم زمان مناسبتی است که یک بار دیگر تمامی دلایلم را مبنی بر اینکه حمله اسرائیل به ایران تصمیم اشتباهی است ذکر کنم.
باور کنید که استدلالهای نتانیاهو و باراک را برای حمله نظامی به ایران جدی میگیرم، اما بر این باورم که تبعات منفی آن بیش از تبعات مثبتش خواهد بود. برخی عواقب احتمالی حمله نظامی اسرائیل به شرح ذیل است:
۱) مردم بی گناه کشته خواهند شد. حتی حملهای محدود از جانب اسرائیل میتواند به کشته شدن ایرانیان بی گناه بیانجامد، و بدون شک حمله تلافی جویانه ایران به کشتار اسرائیلیهای بی گناه منجر خواهد شد.
۲) ممکن است اصلا به هیچ گونه موفقیتی نرسد. نیروی هوائی اسرائیل بسیار کارامد است اما قابلیت نیروی هوایی آمریکا را ندارد. فقط فرصت یک شلیک به تاسیسات هستهای ایران را خواهد داشت که ممکن است منجر به خسارات قابل ملاحظهای نشود. امکان از دست دادن خلبانان یا دستگیری آنان نیز وجود دارد.
۳) حتی اگر حمله به موفقیت بیانجامد صرفاً برنامه هستهای ایران را به تاخیر میاندازد و حتی شاید به آن سرعت هم ببخشد. هر گونه حمله پیشگیری کننده از سوی اسرائیل، ایرانیان- حتی ایرانیان مخالف حکومت- را به این نتیجه میرساند که کشورشان برای دفاع از خود به سلاحهای هستهای احتیاج دارد. مسلما بخش زیادی از جهان هم عقیده خواهد بود، و تحریمهای اعمال شده فرو خواهند ریخت. بنا بر این تسریع برنامه هستهای میتواند یکی از عواقب حمله اسرائیل باشد.
۴) حملهٔ اسرائیلی میتواند باعث همدردی سنیهای منطقه با ایران شود، که هم اکنون از این حکومت به دلیل حمایتش از بشار اسد بیزار هستند. در حال حاضر افکارِ عمومی ضد ایران و متحد لبنانیاش، حزبالله است. حمله اسرائیل میتواند منجر به معکوس شدن این شرایط شود، و مزیتهای دیگری هم برای اسد و حزبالله خواهد داشت. مسلما توجه بین المللی را از کشتار بی گناهان توسط دولت بشار اسد منحرف خواهد کرد. بر عکس، حمله اسرائیل برای گروههایی در سطح دنیا که به دنبال نفی و منزوی کردن اسرائیل هستند بسیار مفید واقع خواهد شد.
۵) حمله اسرائیل میتواند منجر به رویداد جنگی فراگیر و بی پایان شود (ایران مدتهاست در حال جنگ زیر زمینی با اسرائیل و آمریکا است، و اسرائیل و آمریکا هم از همین طریق پاسخ دادهاند) و حملهٔ موشکی متقابل ممکن است به شرایطی جداً هولناک ارتقا یابد. بنا بر این اساسا اسرائیل یک جنگ تئوریک در آینده را با یک جنگ واقعی فعلی مبادله میکند.
۶) حمله نظامی میتواند یک فاجعه برای رابطه آمریکا و اسرائیل باشد. شاید اینطور نباشد- در میان آمریکاییها همدردی زیادی با حکومت ایران وجود ندارد (به جز میان گروههای حاشیهای افراطی چپ و راست) و از آن طرف همدردی زیادی با اسرائیل وجود دارد. اما حمله نظامی میتواند منجر به عکسالعمل نظامی ایرانیان علیه اهداف آمریکایی شود. (چنین عکس العملی از جانب ایران بسیار غیر عقلانی است اما من روی عقلانی بودن حکومتها حساب نمیکنم.) به یاد داشته باشید که سربازهای آمریکا در دفاع از کویت و عربستان سعودی کشته شدهاند اما در دفاع از اسرائیل هرگز کشته نشدهاند. بعید میدانم که اسرائیل بخواهد در این شرایط جان آمریکائیها را در خطر بیاندازد و مسلما برای اسرائیل عاقلانه نیست که با رئیس جمهور آمریکا رو در رو شود.
۷) رئیس جمهوری فعلی آمریکا به شدت اصرار دارد که از هستهای شدن ایران جلوگیری کند. من معتقدم که او نهایتأ به زور متوسل خواهد شد (بدون شک موثرتر از اقدام اسرائیل) تا اینکه از هستهای شدن ایران پیشگیری کند. موقعیت او به مراتب متزلزل خواهد شد اگر اسرائیل عجولانه دست به حمله نظامی بزند. دوباره تاکید میکنم، عمیقترین نگرانی من از این است که حمله اسرائیل شرایطی را به وجود بیارد که ناخواسته موجب تسریع برنامه هستهای ایران شود.
*جفری گولدبرگ روزنامه نگار همکار نشریه آتلانتیک و نویسنده کتاب زندانیها: داستان یک دوستی و ترور است.