نسخه آرشیو شده

گفتگوهای صمیمانه در تهران
نشست وزرای امورخارجه اجلاس جنبش عدم تعهد / عکس از مجید عسگری‌‌پور، مهر
از میان متن

  • تصور اینکه علی‌ خامنه‌ای، رهبر ایران و محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری این کشور میزبان چنین گردهمایی بین المللی باشند موجب نارضایتی شدید دولت‌های غربی شده است.
چهارشنبه ۰۸ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۴:۳۶ | کد خبر: 72980

این هفته ایران فراتر از کشوری است که زیر فشار تحریم‌های سازمان ملل سختی می‌کشد. فراتر از هدف احتمالی‌ حمله نظامی اسرائیل است. چیز دیگری جز یک حکومت مذهبی است که مدام از طرف سازمان‌های مدافع حقوق بشر مورد انتقاد می‌گیرد.

روز یکشنبه ایران میزبان شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد شد، و دوره سه ساله ریاستش را بر این گروه شروع کرد.

ده‌ها تن‌ از رهبران جهان و وزرای خارجه کشورها، که بر اساس گزارش‌ها شامل دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی‌ مون، رئیس جمهوری تازه مصر، محمد مرسی، نخست وزیر هند مان موهان سینگ، رئیس جمهوری پاکستان آصف علی‌ زرداری و، هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا هستند، راهی‌ ایران خواهند شد.

عمر البشیر، رئیس جمهوری سودان و محکوم دادگاه کیفری بین المللی نیز در این اجلاس شرکت خواهد داشت، اما بعید به نظر می‌رسد که او تهران را با دستبند ترک کند. کره شمالی، کیم یونگ نام، رئیس صوری دولت را به جای رهبر جدید این کشور کیم جونگ یون می‌فرستد. انتظار می‌رود در مجموع حدود هفت هزار نماینده در اجلاس شرکت داشته باشند. 

تصور اینکه علی‌ خامنه‌ای، رهبر ایران و محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری این کشور میزبان چنین گردهمایی بین المللی باشند موجب نارضایتی شدید دولت‌های غربی شده است.  آمریکا آشکارا به بان کی‌ مون در مورد شرکت در این مجلس هشدار داد و از کشورهای دیگر هم خواست از حضور در این اجلاس خودداری کنند.

یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این زمینه اظهار داشت: «ما معتقدیم که ایران مستحق میزبانی چنین مقام‌های بلندپایه‌ای نیست.»

شکی نیست که ایران به دنبال نادیده گرفتن فشار بین‌المللی است و بر آن است که حمایت دیپلماتیکی را که نزد برخی‌ کشورهای جهان برخوردار است، نمایش دهد. مقام‌های ایرانی‌ خبر از بازدید‌های علمی‌ با هدف نشان دادن اقتدار علمی‌ و همچنین اهداف صلح آمیز این کشور داده‌اند.

حک ایران مخاطبانی غالباً هم عقیده خواهد داشت. اکثر کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نسبت به آنچه استاندارد دوگانه‌ای تلقی‌ می‌کنند که تنها به برخی‌ کشورها اجازه بهره برداری از سلاح‌های اتمی‌ می‌دهد ناخرسندند.

بیانیه آخرین اجلاس عدم تعهد به دلیل «کمبود پیشرفت... در خلع کامل سلاح‌های اتمی‌» کشورهای دارای سلاح هسته‌ای را مورد حمله قرار داد. در سال ۲۰۰۶ این گروه بیانیه‌ای منتشر کرد که طی‌ آن از همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ تقدیر شد و نسبت به هرگونه حمله به تاسیسات صلح آمیز هسته‌ای ایران هشدار داده شد.

در سال جاری نیز توسعه اقتصادی برابر، ایجاد اصلاحات در نهادهای مهم بین المللی، و مناقشه اسرائیل و فلسطین- موضوعی دائمی در اجلاس‌های جنبش عدم تعهد- خواهند بود.

رهبرانی که گرد هم آمده‌اند به طور قطع مساله سوریه را نیز مورد بحث قرار خواهند داد، حکومتی که ایران سرسختانه از آن حمایت می‌کند. طبق گزارش‌ها، نماینده روسیه در پیامی به اجلاس عدم تعهد، اظهار امیدواری کرده که اجلاس «به راه حلی سیاسی برای بحران سوریه برسد».

این امری نامحتمل به نظر می‌رسد و بحران سوریه مبحثی دشوار برای میزبانان اجلاس خواهد بود. نخست وزیر سوریه، وائل الحلقی و وزیر خارجه این کشور، ولید المعلم در اجلاس حضور خواهند داشت، اما اکثر کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به محکومیت سوریه در سازمان ملل رای داده‌اند.

تأثیر اجلاس تهران بر موضوعات اساسی‌ احتمالاً ناچیز خواهد بود، اما برای خود جنبش عدم تعهد پر اهمیت است.

در چند دهه اخیر این سازمان دچار یک بحران هویت بوده است. این سازمان در اوائل جنگ سرد و به منظور تامین حمایت دیپلماتیک برای کشورهایی که به طور کامل با آمریکا یا اتحاد جماهیر شوروی هم مسیر نبودند، تشکیل شد. بیانیه اجلاس ۱۹۵۵ باندونگ، که در میان مسائل دیگر اعضای این جنبش را تشویق کرد که به دنبال «تامین منافع خاص هر کدام از دو قدرت نباشند» پایه رویکرد ایدئولوژیکی این جنبش بود.

اجلاس ۱۹۶۱ بلگراد نیز به تشکیل رسمی‌ این سازمان انجامید. بازیگردانان ابتدایی آن دوره رهبران نامی‌ کشورهای پرجمعیت غیر غربی بودند: جواهرلال نهرو رهبر هند، سوکارنو اولین رئیس جمهوری اندونزی، جمال عبدالناصر مصر، و ژسیپ بروز تیتو رهبر یوگسلاوی.

در حالی که جنبش استبداد زدایی در حال سرعت گرفتن بود، جنبش عدم تعهد به مجموعه‌ای از کشورهای متنوع و با حضور پررنگ کشورهائی آسیایی و آفریقایی بدل شد. به ویژه در سازمان ملل دارای تأثیری دیپلماتیک بسزائی شد.

این جنبش در گسترش شورای امنیت سازمان ملل به ۱۵ عضو در سال ۱۹۶۵ نقشی‌ کلیدی ایفا کرد. در اوائل دهه ۷۰ میلادی جنبش عدم تعهد، به دنبال استقرار برنامه «نظم جدید اقتصاد جهانی‌» بود که بر مسئولیت کشورهای استعمارگر سابق در توزیع ثروت به کشورهای نیمکره جنوبی تاکید می‌‌کرد.

با گذشت زمان، واشنگتن نگاهی‌ مظنونانه به جنبش عدم تعهد پیدا کرد که علی‌رغم  هیاهوی استقلال طلبانه، بیشتر متمایل به مسکو بود. میزبانی کوبا در سال ۱۹۷۹ نگاه بد بینانه آمریکا را تقویت کرد.

پایان جنگ سرد و به طبع آن چیدمان‌های دیپلماتیکی که این گروه خود را در جدال با آنها می‌‌دید، یک چالش حیاتی برایش پدید آورد. در اجلاس ۱۹۹۲ این جنبش در جاکارتا، اعضای کلیدی آن ادعا کردند که پایان جنگ سرد نشان‌دهنده حقانیت جهان بینی‌ این گروه بود، اما آنها همچنان متوجه شدند که این سازمان نیاز به یک مبنای موجودیت تازه دارد.

سوهارتو رئیس جمهوری اندونزی در این باره گفت: «جنبش عدم تعهد نمی‌تواند رویکردی انفعالی اتخاذ کند.»

او دلیلی‌ برای نگرانی نداشت. سارمان‌های بین‌المللی معمولا بعد از آن هم که هدف تشکیل‌شان پایان می‌یابد، دوام می‌آورند (عملیات پس از جنگ سرد ناتو برای مثال). دقیقا در زمان مناسب این گروه مبنای موجودیت خود را در مقابله با قدرت غیر متناسب نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک غرب پیدا کرد. از خیلی‌ جهات موضع این گروه از اعلام بی‌‌طرفی‌ در در جنگ سرد به اظهارات انتقاد‌آمیز علیه هژمونی و سیاست‌های دخالت‌جویانه آمریکا تغییر پیدا کرد.

اعضای جنبش عدم تعهد حمله هوایی‌ آمریکا به عراق در اوآخر دهه ۹۰ و حمله تمام عیار این کشور در سال ۲۰۰۳ را محکوم کردند. در سال ۲۰۰۴ معاون وزیر خارجه آفریقای جنوبی در یک گردهمایی جنبش عدم تعهد حاضرین را تشویق به «ارتقا آگاهی‌ از تهدیدات ناشی‌ از یک جانبه گرایی» کرد،  به این منظور که جنبش را وادار به اتخاذ چاره‌ای عملی‌ کند.

به رغم تنوع اعضای این گروه، اعلامیه‌های رسمی‌ جنبش عدم تعهد معمولا در برگیرنده دیدگاه‌های گوناگونی هستند که بازتاب دهنده نظرات کشور‌های متنوع عضو این سازمان است؛ بیانیه اخیر جنبش عدم تعهد بیش از ۱۰۰ صفحه بود.

با این حال یک جهان بینی‌ مشخص و منسجم در میان لفاظی‌ها یافت می‌شود: اعضای جنبش عدم تعهد همچنان با سوظن به قدرت‌های غربی می‌‌نگرند، نسبت به وقوع اشکال مختلف استعمارگری و سیاست‌های نژادپرستی نگران هستند، غالباً ضد سیاست‌های اسرائیل هستند، و محرک آنها وجود اختلاف شدید بین افراد فقیر و ثروتمند جهان است.

در اجلاس این هفته تهران چالش‌های تاکتیکی خاصی‌ متوجه این جنبش است. نه تنها بحران سوریه اختلافات جدی بین اعضا جنبش ایجاد خواهد کرد، بلکه برخی‌ دیپلمات‌های غربی پیش بینی‌ کرده‌اند که برخی‌ از کشور‌ها از این که به عنوان ابزاری در مناقشه ایران و غرب استفاده شوند خشنود نخواهند بود.

اما یک سوال عمیق‌تر این است که آیا صحبت از عدم تعهد در برهه زمانی‌ که به بر باور بسیاری قدرت آمریکا و غرب در مقایسه با قدرت هند، آفریقای جنوبی و چین (کشور ناظر در اجلاس) در حال رکود است، معنی‌ دارد؟

این کشور‌ها به اشکالی کوچک اما قابل ملاحظه دارای جایگاه‌هایی‌ در سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی‌ و صندوق بین المللی پول شده‌اند. آمریکا حتی از تلاش هند برای دستیابی به صندلی‌ دائم در شورای امنیت حمایت کرده است. 

جنبش عدم تعهد همواره ادعا کرده که صدای مردم ضعیف و به حاشیه رانده شده دنیا است. اما قرار دادن کشور‌هایی‌ مانند هند و اندونزی در این دسته کاری بیش از پیش دشوار است. چه اتفاقی‌ می‌افتد هنگامی که برخی‌ از مهم‌ترین بازیگردانان جنبش عدم تعهد، خود بخشی از تشکیلات حکمرانی دنیا باشند؟

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی