نمایشنامه خوانی «پیکر زن، همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» به عنوان اختتامیه بازخوانی مجموعه نمایشنامههای «دور تا دور دنیا» که زیر نظر تینوش نظم جو و توسط نشر نی منتشر شدهاند، در خانه هنرمندان بازخوانی شد.
خانه هنرمندان ایران در روز نخست بهمن ماه میزبان نمایشنامهخوانی «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» نوشته ماتئی ویسنییک، نمایشنامه نویس رومانیایی بود.
نمایشنامه «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» توسط تینوش نظم جو به فارسی برگردانده و کارگردانی شده است.
اجرای این نمایشنامه خوانی به صورت تلفیقی از صدای دو نقشخوان، هدا ناصح و گلناز برومندی، با تصاویر کنار هم چیده شده و غیرمتعارف از این دو بازیگر و همچنین تصاویری منتخب از جنگ بوسنی، فضاسازی و کارگردانی شده است.
تینوش نظم جو، کارگردان و مترجم و ماتئی ویسنییک که برای شرکت در بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر به ایران سفر کرده است، با بازخوانی بخشهایی از این نمایشنامه به دو زبان فارسی و فرانسوی، این اجرا را همراهی کردند.
تصاویر این پروژه توسط زهرا امیرابراهیمی برداشته شده و صدابرداری آن را محمد مرآتی برعهده داشته است.
این نمایشنامه به عنوان اختتامیه بازخوانی مجموعه نمایشنامههای «دور تا دور دنیا» که زیر نظر تینوش نظم جو و توسط نشر نی منتشر شدهاند، در خانه هنرمندان بازخوانی شد.
تماشاگران، این نمایشنامهخوانی را به طور همزمان در دو سالن ناصری و بتهوون دیدند و شماری از تماشاگران هم آن را نشسته بر روی زمین دنبال کردند.
نمایش «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» پیشتر اجراهای مختلفی داشته است که از جمله آنها میتوان از اجرای سال 84 با بازی مهشاد مخبری و فریبا کامران نام برد.
«جنگ بیش از هر چیز روی زنها تاثیر میگذارد»
نمایشنامه «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» براساس رویدادهای جنگ بوسنی نوشته شده که «دورا» شخصیت اصلی آن است.
به گفته ویسنییک، جنگ را همیشه از زبان مردها روایت میکنند و همین موجب میشود که کودکان و زنان هرگز نشان داده نشوند.
این نویسنده رومانیایی برای روایت جنگ، زاویه دیگری را انتخاب میکند چرا که معتقد است جنگ بیش از هر چیزی روی زنها تاثیر میگذارد.
«کیت» و «دورا» شخصیتهای این نمایشنامه از پشت تصاویر درباره جنگی میگویند که در آن دوست بر روی دوست تفنگ کشید، تجاوز کرد، خون ریخت، مادران را بیهمسر کرد، پدران و برادان را در گورهای دستجمعی خواب کرد و بازماندگانی گذاشت تا همچون نهال کوچکی بر ویرانهها بزرگ شوند و راوی دردهای بشری باشند.
کیت به عنوان یک روان درمانگر با استفاده ازشیوههای روان کاوی فرویدی، دورا را که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و به تنهایی و سکوت پناه برده است، به سخن گفتن وا میدارد تا عقدههای فروخوردهاش سر باز کند و آرامش پیدا کند.
دورا از مردی که نمیداند کیست، باردار است و میخواهد کودکی را که حاضر نیست به فرزندی قبولش کند، از بین ببرد چرا که فکر میکند، جنگ باید پدر کودک باشد.
در هنگام اجرای نمایشنامه، دورا با فرو رفتن در شخصیتهای مختلف، چهره واقعی مردمان سرزمینش را که از نژادهای مختلفی تشکیل شدهاند، نشان میدهد.
سرزمینی که اکنون دیگر بر روی هیچ نقشهای وجود ندارد و بسیاری از ساکنانش در اثر جنگ به دیگر کشورها پناه بردهاند.
در این روایت، دورا سرانجام تصمیم میگیرد کودکی را که باردار است به عنوان بازمانده جنگ بوسنی نگه دارد تا ظلمهایی که بر او رفته است، فراموش نشود.
ماتئی ویسنییک با بیانی استعاری به مخاطب میگوید که بخش بزرگی ازجنگهایی که در اروپا یا در جهان شکل گرفتهاست، ناشی ازعقده فروخورده اقوامی است که هیچگاه سرزمینی برای خود نداشته و قدمت تاریخی ندارند.
در این نمایشنامهخوانی، تماشاگران با کمک تصویرها، همراهی موسیقی و تغییر لحن دورا، در فاصله زمانی کوتاهی شادی و اندوه را همزمان لمس میکردند و برخی اشک میریختند.
تماشاگران در پایان نمایشنامهخوانی و هنگام ترک تالار نمایش، نامهای از دورا دریافت میکنند که در آن خبر ازسلامتی کودکش میدهد.
به نظر میرسد تینوش نظم جو به عنوان کارگردان، قصد دارد بازخوانی را در این اجرا به پایان نرساند و به مخاطب اجازه دهد تا با خواندن نامه دورا، برای او و کودکش آیندهای بسازد، چیزی که نویسنده این اثر هم بر آن تاکید دارد.