مساله اساسی غرب با برنامه هستهای جمهوری اسلامی، دستیابی به توانایی غنیسازی اورانیوم است و به این ترتیب هیچ تفاوتی از منظر این دولتها میان فنآوری صلحآمیز و غیرصلحآمیز تهران وجود ندارد.
در حالی که برنامه هستهای ایران تبدیل به موضوعی حل نشدنی در عرصه بینالمللی شده است، رهبران اروپا و آمریکا ادعا میکنند که مخالفتی با دستیابی ایران به فنآوری هستهای صلحآمیز نداشته و حتی حاضرند به جمهوری اسلامی در زمینه تحقیقات هستهای کمک کنند.
نیکولا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه و مقامهای آمریكایی به طور مثال تاکید کردهاند که مخالفت آنها با تحقیقات هستهای ایران تنها به جنبه نظامی آن باز میگردد و فعالیتهای هستهای در عرصه صلحآمیز را حق کنوانسیونی ایران میدانند.
با این حال باید گفت نگاهی به رویکرد اساسی آمریکا و اروپا به برنامه هستهای ایران نادرست بودن این مواضع را آشکار میکند.
مساله اساسی غرب با برنامه هستهای جمهوری اسلامی، دستیابی به توانایی غنیسازی اورانیوم است و به این ترتیب هیچ تفاوتی از منظر این دولتها میان فنآوری صلحآمیز و غیرصلحآمیز تهران وجود ندارد.
از منظر فنآوری، فاصله میان اورانیوم مورد استفاده در صنایع غیرنظامی و نظامی به اندازه غنی شدن آن بستگی دارد.
در صورتی که این توانایی برای غنیسازی اورانیوم تحقق یابد، رساندن آن به سطح غنی شده برای ساخت بمب اتمی به زمان بستگی پیدا خواهد کرد.
این آستانهای است که در آن به سختی میتوان میان فعالیت هستهای نظامی و غیرنظامی فرق گذاشت.
برای نمونه، ژاپن در چنین وضعیتی به سر میبرد. این کشور رسما به عنوان کشور هستهای به شمار نمیرود، اما مرحلهای از دانش هستهای رسیده است که میتواند در مدت زمان کوتاهی، بمب اتمی بسازد و آن را آماده استفاده کند.
دقیقا چنین وضعیتی است که دولتهای اروپایی و آمریکایی تلاش میکنند ایران در آن قرار نگیرد و در نتیجه این تلاش عملا به عدم پذیرش دانش هستهای برای ایران میانجامد.
اروپا و آمریکا که نمیخواهند انحصار دانش هستهای از دستشان بیرون آید، نکته دیگری را به مساله فعالیتهای هستهای ایران اضافه میکنند.
آنها میگویند اساسا به جمهوری اسلامی اعتماد ندارند و نگرانند که بمب هستهای که در ایران تولید شود، به دست گروههای تروریستی بیفتد.
موضوع عدم اعتماد به جمهوری اسلامی، ضمن آنکه گریزی از توخالی بودن ادعای به رسمیت شناختن فعالیت صلحآمیز هستهای ایران است، دلیل محکمتری برای مقابله با آن است.
با این حال این سخن روی دیگری داشته و پرسشهای بیشتری را درباره ناعادلانه بودن رویکرد اروپا و آمریکا به برنامه هستهای ایران پیش میکشد؛ این که با توجه به پیشینه تاریخی روابط ایران با آمریکا و اروپا، چگونه این دولتها انتظار دارند ایران هم به آنها اعتماد داشته باشد.
غرب نمیخواهد ایران کشور قدرتمندی در منطقه و حتی در دنیا شود در صورتی که ایران روز به روز به قدرت نزدیک تر میشود. حتی تکنولوژی نظامی هسته ای نیز (به طور غیر رسمی) حق مسلم ایران است.