به موازی وضع و اعمال محدودیتها برای پوشش زنان که همواره اعتراضبرانگیز بوده است، زنان ایرانی نیز برای اینکه گیر ماموران انتظامی ناظر بر پوشش زنان نیفتند، به ترفندهایی رسیدهاند که متناسب با رفتار نیروهای انتظامی عوض میشوند.
بیش از سه دهه است که جمهوری اسلامی سیاستهای محدودکنندهای برای پوشش زنان اعمال میکند. هر سال تابستان این محدودیتها بالاتر میگیرد و حتی به بحثهای سیاسی راه پیدا میکند.
وجود گشت ارشاد در خیابانها دائمی است، حضور ونها و ماشینهای پلیس در خیابانها و میدانها تبدیل به پدیدهای روزمره شده است. زنان هم چارههای خود را برای مواجهه با آن پیدا کردهاند. حالا میتوانید زنانی را بیابید که افتخارشان این است که در این چهار سال حتی یک بار هم به تله گشت ارشاد نیفتادهاند.
در رقابتهای انتخاباتی سال ۸۸ که شعار «دولت گشت ارشاد، نمیخوایم نمیخوایم» هم سر زبان افتاده بود، خیلی از آنان که این شعار را میدادند امید داشتند که پس از انتخابات دیگر شاهد حضور گشت ارشاد در خیابانها نباشند اما این روزها رفتن آنها از خیابانها به خواسته و بیشتر آرزویی که چندان نمیشود به تحقق آن خوشبین بود تبدیل شده است.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و حوادث بعد از آن برای حدود یکسال خبری از ونهای گشت ارشاد در خیابانها نبود اما پس از فروکش کردن اعتراضات مردمی و تاکید مقامات جمهوری اسلامی بر رعایت «حجاب و عفاف» در جامعه، گشتهای ارشاد دوباره به صحنه بازگشتند و برای پاکسازی خیابانها از زنان و دختران بدحجاب بیشتر از پیش دست به کار شدند.
هرچند نیروی انتظامی مصادیق «مبارزه با بدحجاب» ی را از پیش اعلام کرده است اما در بسیاری مواقع ملاک و معیار مشخصی برای آنهایی که از سوی گشت ارشاد مورد تذکر و یا بازداشت قرار میگیرند در نظر گرفته نمیشود و به قول خیلی از شهروندان، «در این زمینه سلیقهای عمل میشود».
گاهی ممکن است تنها به دلیل رنگ لباسی که پوشیدهاید روانه ونهای گشت ارشاد شوید. ممکن است لباسی را امروز بپوشید و ماموران گشت ارشاد هم به شما تذکر ندهند اما فردا با همان لباس هنگام عبور از جلوی گشت ارشاد، خانمی صدایتان بزند: خانومم. گلم. یک لحظه تشریف بیاورید...»
علاج واقعه قبل از وقوع
این روزها خیلیها علاج واقعه را قبل از وقوع آن میدانند. محدودیت همیشه با خودش خلاقیتهایی را به همراه دارد. خیلی از زنانی که محدودیتهای پوششی حکومت را جدی نمیگیرند، میگویند نمیشود از ترس برخورد با گشت ارشاد هر روز خود را سانسور کرد و لباسهایی با سلیقه ماموران گشت ارشاد پوشید.
آنان سعی میکنند بیشتر از اینکه برای انتخاب لباسهایی که ممکن است کمتر «مسئله دار» باشد، وقت بگذارند راهی برای عبور از جلوی ونهای گشت ارشاد و سرو کار نداشتن با آن پیدا کنند.
مثلا زیاد پیش میآید خانمی در پیادهرو سراسیمه از خانمی دیگر سراغ میگیرد: از بالا که میآمدی گشت ارشاد بود؟ اگر جواب مثبت باشد، کسی که سوال پرسیده یا دستی به سر و روی خود میکشد و خودش را برای عبور از جلوی گشت ارشاد آماده میکند یا راههای جایگزین و طولانیتر را برای رسیدن به مقصد انتخاب میکند. اگر راه کمی طولانیتر شود بهتر از این است که از ساختمان نیروی انتظامی در خیابان وزرا سر دربیاورد. این گفته بسیاری از کسانی است که طولانی شدن مسیر را به جان میخرند تا با گشت ارشاد برخورد نکنند. مثلا کوچه را که معمولا در آن خبری از ماموران گشت ارشاد نیست به جای خیابان برای رسیدن به مقصد انتخاب میکنند.
هستند کسانی هم کهاز حضور گشتهای ارشاد ناراضیاند و سعی میکنند به آنهایی که با معیار و میزان خودشان ممکن است با تذکر یا بازداشت ماموران گشتهای ارشاد مواجه شوند هشدار دهند. این عده معمولا بدون اینکه کسی از آنها درباره حضور گشت ارشاد سراغ بگیرد، حضور یک ون گشت ارشاد را در نزدیکی هشدار میدهند و مثلا میگویند: روسریات را درست کن پایین میدان گشت ارشاد ایستاده.
به دلیل حضور بیشتر ونهای گشتهای ارشاد در اطراف میدانهای اصلی، دربست گرفتن از یک طرف میدان به طرف دیگر یا سوار شدن به اتوبوس قبل از میدان و پیاده شدن در سمت دیگر آن به یکی از راهکارهای عدم برخورد با گشت ارشاد تبدیل شده است.
ساناز. ج که در یک دندانپزشکی حوالی میدان ونک کار میکند میگوید: محل کارم جایی است که بیشتر وقتها ونهای گشت ارشاد ایستادهاند بنابراین بیشتر مواقع به جای پیاده رفتن مجبور میشوم از این سر میان تا آن سر میدان تاکسی سوار شوم و بیشتر وقتها چون دیرم میشود و رانندهها هم یک مسیر کوتاه را نمیبرند مجبور میشوم دربست بگیرم. از این سر میدان تا آن طرف میدان ۱۰۰۰ تومان. البته بستگی به انصاف راننده هم دارد.
ندا. ط که در یک شرکت کار میکند، درباره دربست گرفتن به منظور عبور بیخطر از گشتهای ارشاد میگوید: هر وقت به رانندهای میگویم که مسیرم آن سمت میدان است میپرسد: به خاطر گشت ارشاد؟ دیگر برای رانندهها هم عادی شده است که خانمها برای همچین موضوعی دربست بگیرند. به نظرم باید یک خط ویژه برای آنهایی که فقط میخواهند گشت ارشاد را رد کنند اختصاص دهند.
عدهای هم برای مصون ماندن از تذکر ماموران گشت ارشاد استفاده از چادر را بهترین گزینه و آسانترین آن میدانند. چادر را میگذاری در کیفت و چند قدم مانده به گشت ارشاد سرت میکنی.
مریم. الف دانشجوی برق دانشگاه امیرکبیر میگوید: چهارراه ولیعصر یکی از جاهایی است که ونهای گشت ارشاد از اول صبح در آنجا حضور دارند. صبحها وقتی میخواهم از مترو بیرون بیایم چون میدانم که ممکن است هر لحظه تذکر بدهند در مترو چادری را که در کیفم گذاشتهام سر میکنم. بعد که گشت ارشاد را پشت سر گذاشتم چادر را درمی آورم.
البته مواجه با گشتهای ارشاد تنها به گشتهای ثابت حوالی میدانها و خیابانهای اصلی ختم نمیشود. گاهی ممکن است همین که دارید در خیابان قدم میزنید و به خیالتان گشت ارشاد چند کیلومتر از شما فاصله دارد ناگهان به وسیله ونهای سیار آنها غافلگیر شوید. برای خیلیها آسانترین راه پنهان شدن پشت عابران یا پشت تابلوهای موجود در سطح شهر و یا رفتن ناگهانی به داخل مغازه هاست.
سارا. ب که سال سوم دبیرستان است میگوید: هر وقت ونهای گشت ارشاد را در خیابان میبینم سریع میروم داخل نزدیکترین مغازه. برای بیشتر مغازهدارها دیگر عادی شده اما من خجالت میکشم و ناچار میشوم یک چیزی حتی اگر لازم نداشته باشم از داخل مغازه بخرم.
عطیه. الف دانشجو نیز میگوید: یک بار با دوستم در خیابان ولیعصر قدم میزدیم، یک دفعه ون گشت ارشاد را دیدیم. مانتوهایمان کوتاه بود. سریع زانوهایمان را خم کردیم تا قدمان کوتاه شود و کوتاهی مانتو به چشم نیاید. اما ماموران فهمیدند و از ون پیاده شدند و دنبالمان آمدند ما هم تا آنجایی که نفس داشتیم دویدیم.
از دربست گرفتن تا پوشیدن چادر و با استرس و اضطراب در خیابانها قدم برداشتن، نمونههایی از هزینههای روزمرهای است که حضور گشتهای ارشاد بر دختران و زنان تحمیل کرده است.