سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس به نقل از مسئول پیگیری این کمیسیون درباره مرگ وبلاگنویس زندانی گفت که کبودیها عامل مرگ ستار بهشتی نبوده است.
حسین نقوی حسینی یکشنبه ۲۸ آبان گفت که مهدی دواتگری، عضو کمیسیون و مسئول پیگیری مرگ ستار بهشتی در گزارش خود از آخرین بررسیها به جای قتل، از عنوان «مرگ مشکوک» استفاده کرده است.
به گفته آقای نقوی حسینی در گزارش مسئول پیگیری آمده که کبودیها نمیتواند عامل مرگ باشد و به همین علت گزارش نمونهبرداری و آزمایشات پزشکی تاثیر بهسزایی در نتیجه بررسیها خواهد داشت.
ستار بهشتی ۳۵ ساله کارگر وبلاگنویسی بود که ۹ آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیسبوک» از سوی پلیس فتا بازداشت و پنج روز بعد به خانوادهاش اطلاع داده شد که جسدش را از زندان تحویل بگیرند.
مرگ ستار بهشتی از فعالان مدنی و وبلاگنویس ۱۶ آبان از سوی رسانههای مخالف دولت منتشر شد. این منابع گفتند که این زندانی «در جریان بازجویی» در اوین جان خود را از دست داده و شماری از زندانیان سیاسی اوین هم با انتشار نامهای شهادت دادند که بر بدن ستار بهشتی که شبی با آنها همبند بوده آثار شکنجه وجود داشت.
با انتشار خبر مرگ ستار بهشتی، معاون وزارات امور خارجه بریتانیا و سخنگوی وزارت خارجه نسبت به مرگ او حین بازجویی ابراز نگرانی کردند و فعالین و نهادهای حقوق بشری نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.
پس از این اعتراضها بود که احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس تاکید کرد که قوه قضائیه باید نسبت به مرگ این وبلاگنویس در زندان پاسخگو باشد به ویژه آن که این موضوع بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی داشته و واکنش مقامات کشورهای دیگر را هم برانگیخته است.
احمد توکلی قوه قضائیه را به سکوت بر سر مرگ این وبلاگنویس متهم کرد و گفت حتی اگر این وبلاگنویس فراخوان اعتراضی هم داده بود مگر چقدر میتوانست تاثیرگذار باشد؟
بالاخره شش روز پس از مرگ آقای بهشتی ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در بیانیهای وعده داد با مقصر یا مقصرین مرگ او در زندان «برخورد سریع، قاطع و بدون اغماض» خواهد داشت.
دوشنبه گذشته دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه تائید کرد که در پنج قسمت از بدن ستار بهشتی علائم کبودی وجود داشته است.
غلامحسین محسنیاژهای گفت که بعد از کالبدشکافی پزشکی قانونی مشخص شد که در پنج قسمت از بدن ستار بهشتی از جمله در ساق پا، دست، پشت کتف و ران او کبودی وجود داشت و تاکید کرد که با عوامل احتمالی مرگ او برخورد میشود.
به گفته او، آثار شکستگی، خونمردگی و مورد مشکوک از ناحیه گردن به پایین مانند قلب، ریه و اعضای تناسلی دیده نشده است.
یک روز پس از آن، دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که چند نفر در ارتباط با پرونده مرگ ستار بهشتی بازداشت شدهاند و تا ۱۰ روز آینده نتیجه تحقیقات اعلام خواهد شد.
پنجشنبه گذشته نیز احمد شهید و دیگر بازرسان ویژه سازمان ملل متحد در امر حقوق بشر لزوم تحقیق درباره این «جنایات مخوف» و اجرای عدالت در ایران تاکید کردند.
«فاجعهای بزرگتر از مرگ ستار بهشتی»
در خبری دیگر در همین رابطه عمادالدین باقی، موسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان روز شنبه، ۲۷ آبان به رئیس قوه قضائیه نامه نوشت و نسبت به عادی شدن حوادثی نظیر مرگ ستار بهشتی هشدار داد.
آقای باقی در این نامه که در وبسایت شخصیاش منتشر شده، گفته است «فاجعهای بزرگتر از مرگ ستار بهشتی این است که تکرار این حوادث عادی شود و حساسیت درخور نسبت به آن در سطوح مختلف جامعه و حکومت از میان برود.
موسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان چنین موضوعی را «نشانهای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی» ارزیابی کرده و نوشته است: این مساله زنگ خطری جدی است و اگر سریعتر تدبیری اندیشیده نشود چنین جامعهای حساسیت خود را نسبت به هر نوع تجاوزی از دست خواهد داد و نخستین گام التزام عملی متولیان امور به قانون است.
به نوشته این فعال مدنی، اگر ماموران دولتی احساس امنیت کنند و نوعی مصونیت برای خود ببینند و گمان کنند هیچگاه حکومت جانب یک شهروند معمولی را نمیگیرد و به خاطر او کارگزار خود را محکوم نمیکند تجری مییابند.
عماالدین باقی در پایان نامه خود نوشته است: اگر به راستی مسئولان خواستار پیشگیری از تکرار چنین فجایعی هستند و باور دارند که خونهای به ناحق ریخته هیچگاه ما را رها نخواهند کرد باید بر اجرای قوانین مذکور پافشاری کرده و نیز بدون پیچیده کردن مسئله به آن رسیدگی کنند و بدانند که تحت هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی نمیتوان قبول کرد که فردی بازداشت شود و چند روز بعد جسد بیجان او تحویل داده شود.
پیش از این رویدادهای مشابهی در زندانهای ایران رخ داده که منجر به مرگ زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی- کانادایی، امیدرضا میرصیافی، وبلاگنویس و زهرا بنییعقوب، پزشک همدانی شده است.
هدی صابر، محسن دکمهچی، منصور رادپور و محمدمهدی زالیه نقشبندیان، زندانی کرد، از دیگر زندانیان سیاسی هستند که در دو سال گذشته در زندان جان خود را از دست دادهاند.
پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که با بیسابقهترین اعتراضات همراه بود، تعدادی از معترضان کشته شدند و شمار زیادی از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامهنگاران هم بازداشت و با احکام سنگین زندانی شدند.