به دلیل مخالفت رئیس شورای شهر تهران، پیکر احسان نراقی در قطعه «نامآوران» به خاک سپرده نشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، صبح چهارشنبه ۱۵ آذر پیکر احسان نراقی پس از تشییع از مقابل بمارستان جم، در قطعه عادی ۲۳۳، ردیف ۸۰ و شماره ۵۰۱ «بهشت زهرا» به خاک سپرده شد، در حالی که قبلا اعلام شده بود که وی در قطعه هنرمندان دفن خواهد شد.
براساس خبر مهر، در شرایطی که علی اسماعیلی، سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با خاکسپاری آقای نراقی در قطعه نامآوران، موافقت کرده بود، رئیس شورای شهر تهران مانع از انجام این کار شد.
به گفته آقای اسماعیلی، معمولا خانواده هنرمندان برای به خاک سپردن امواتشان در قطعه هنرمندان از معاونت هنری و خانواده نویسندگان و اصحاب فرهنگ هم برای خاکسپاری امواتشان در قطعه نامآوران از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد درخواست میکنند.
سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد به مهر گفت: در مورد آقای احسان نراقی هم خانواده ایشان از ما خواسته بودند که با به خاک سپردن پیکرش در قطعه نامآوران موافقت شود که این موافقت را طی نامهای به آنها اعلام کردیم.
اما در شرایطی که احمد مسجد جامعی و معصومه ابتکار دو عضو شورای شهر تهران موافق خاکسپاری احسان نراقی در قطعه نامآوران بودند، مهدی چمران با این امر مخالفت کرد.
احسان نراقی، جامعهشناس و پژوهشگر ایرانی ۱۲ آذر پس از یک دوره بیماری در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
او که دو بار برنده نشان لژیون دونور، بالاترین نشان فرانسه شده بود، سال ها در سمت مشاور بخش جوانان سازمان یونسکو فعالیت کرده بود.
این نویسنده اهل کاشان که در دارالفنون تحصیل کرده بود، پس از گذراندن دوره دو ساله در رشته حقوق دانشگاه تهران و دوره کارشناسی جامعهشناسی در دانشگاه ژنو در سوئیس، از دانشگاه سوربن فرانسه با مدرک دکترا فارغالتحصیل شد.
احسان نراقی در اوایل دهه سی با همکاری علیاکبر سیاسی، رئیس دانشگاه تهران و غلامحسین صدیقی که در آن زمان رئیس دبیرخانه دانشگاه تهران بود، «موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» را بنیان گذاشت و به مدت ۱۲ سال آن را مدیریت کرد.
به گفته خودش تحقیقی که در سال ۱۹۶۵ درباره فرار مغزها از کشورهای جهان سوم به غرب برای سازمان ملل انجام داد، بازتاب گستردهای داشت.
او همچنین در دهه پنجاه به علت فشارهای سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک)، ایران را به مدت شش سال ترک کرد.
در جریان انقلاب اسلامی در ایران، این پژوهشگر سه بار بازداشت و راهی زندان شد و به گفته خودش «عاقبت دادگاه انقلاب حکم برائت کامل از کلیه اتهامات را داد.»
او در کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» خاطرات خود را از حضور در دربار شاه ایران مینویسد که به گفته خودش «پیوندهای فکری و خویشی نزدیکی» با ملکه وقت ایران، فرح داشته است تا زمانی که پس از انقلاب گرفتار زندان شد.
در این کتاب گزارش هشت دیدار احسان نراقی با محمدرضا پهلوی پیش از خروجش از ایران آمده است که آخرین دیدار در ۲۴ دیماه ۱۳۵۷ صورت گرفته است.
بخشی از این کتاب به خاطرات دوران زندان او باز میگردد. احسان نراقی سه بار به زندان افتاد. یک بار در اواسط فروردین ۵۸ چند روزی را در اوین بود و بعد از آن، از دی ماه ۵۸ تا اردیبهشت ۵۹ و از تیرماه سال ۶۰ تا مهر ماه ۶۲ را در زندان اوین گذراند.
غربت غرب، پایان یک رویا، علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن، آئین جوانمردی، اقبال ناممکن، آنچه خود داشت، جامعه، جوانان، طمع خام و نظری به تحقیقات اجتماعی از دیگر آثار او است.