به تازگی جمهوری آذربایجان روش ساخت و نواختن ساز تار را در فهرست امسال میراث معنوی یونسکو به نام خود ثبت کرده، رویدادی که گروهی از موسیقیدانان ایرانی و اهالی هنر آن را «جعل تاریخی و یک فاجعه» میدانند و معتقدند باید به این موضوع اعتراض کرد.
ثبت تار به نام آذربایجان در حالی روی داده که به گفته مسعود علویانصدر، معاون میراث فرهنگی ایران، در این اجلاس یداله پرمون، مدیر مرکز منطقهای میراث معنوی یونسکو در آسیای مرکزی و غربی و محمدحسن طالبیان، مدیر دفتر تدوین پروندههای ثبت جهانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران نیز حضور داشتند.
داریوش پیرنیاکان، سخنگوی خانه موسیقی ایران یکی از افرادی است که به ثبت تار در میراث معنوی یونسکو به نام آذربایجان اعتراض دارد و مسئولان میراث فرهنگی حاضر در اجلاس را در این جریان مقصر میدانند.
اما او میگوید که یدالله پرمون این اعتراض را به جا نمیداند و گفته است که ایران در این اجلاس صرفا به عنوان ناظر حضور داشته و نمیتوانسته اعتراض کند.
به گفته آقای پیرنیاکان خانه موسیقی در اعتراض به این رویداد حتی با نماینده پیشین ایران در یونسکو هم تماس گرفته اما او تاکید کرده که نماینده فعلی ایران در یونسکو باید نسبت به این ثبت اعتراض میکرده است.
تار ایرانی و تار آذربایجانی
تار، ساز زهی که با زخمه نواخته میشود، یکی از قدیمیترین سازهایی است که تصویر آن بر روی پیکرههای گلی تمدنهای ماقبل کورش نقش بسته است. پیکرهای از دوره عیلامی میانه، اواخر هزار دوم پیش از میلاد که در شهر شوش کشف شده و حالا در موزه لوور نگهداری میشود.
ساز تار، ساز زهی که دل بسیاری از عارفان و صوفیان را برده، صدایی گرفته و کاملا شرقی دارد و شهرت و اعتبار خود را مرهون نواختههای نوازندگان سرشناس ایرانی چون آقا حسیقلی، میرزا عبدالله، غلامحسین درویش (درویش خان)، علینقی وزیری، علی اکبر شهنازی، و لطفالله مجد از نسلهای پیشین و نوازندگان سرشناسی همچون جلیل شهناز، فرهنگ شریف، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، داریوش طلایی، محسن نفر، داریوش پیرنیاکان، شهرام میرجلالی، حمید متبسم و بسیاری دیگر است.
تار همواره به عنوان سازی مشترک بین ایران و کشورهایی مانند ارمنستان، آذربایجان، تاجیکستان، گرجستان و ... معرفی شده است. اما اهالی هنر معقتدند این ساز آنقدر ایرانی است که بدون تغییر نام در سایر کشورها مورد استفاده قرار میگیرد و شکل امروزیاش را هم مرهون یکی از اساتید موسیقی ایران است.
غلامحسین درویش از اساتید موسیقی دوره قاجاریه، به دلیل مهارتی که در نواخت سه تار داشت، تار را از سازی با پنج رشته سیم (دو سیم سفید، دوسیم زرد، و یک سیم بم) به سازی با شش رشته سیم و شکل امروزی آن ارتقا داد و هنوز هم ساز تار به همین شکل در موسیقی اصیل ایرانی و کشورهای دیگر نقش آفرینی میکند.
برخی از کارشناسان از جمله بهروز وجدانی، پژوهشگر موسیقی معتتقد است که تار آذربایجان با تار ایرانی از نظر شکل ظاهری، تعدا سیم و شیوه نوازندگی تفاوتهای اساسی دارد.
موضوعی که یدالله پرمون نیز تاکید کرده و گفته است که تار آذربایجان یا همان «تار ترکی» از نظر ابعاد، شیوهی ساخت، تعداد سیمها، پردهبندی، شیوهی اجرا و الحانی که با آن نواخته میشود، با تار ایرانی تفاوت چشمگیری دارد.
هر چند که برخی دیگر از جمله داریوش پیرنیاکان، سخنگوی خانه موسیقی چیزی به نام تار آذربایجانی را قبول ندارد. او میگوید که تبدیل شدن تار ایرانی به ترکی یک جعل تاریخی است.
به گفته آقای پیرنیا این ساز از ایران به جمهوری آذربایجان رفته و با برداشتن ربع پردهها و کمی تغییر شکل، عنوان ساز ترکی گرفته است اما حالا که ساز ترکی است چرا باید از دستگاههای موسیقی ایرانی استفاده کند.
او میگوید مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد این ساز متعلق به جنوب ایران است و در قدیم هم به تار شیرازی معروف بوده اما چطور سر از شمال ایران و آذربایجان درآورده جای سوال دارد.
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز نظری مشابه دارد و معتقد است که تار سازی صد در صد ایرانی است و ربطی به آذربایجان ندارد.
تار آذربایجانی ثبت شد، ایران هم تار ایرانی را ثبت کند
با وجود تمام جنجالهای به پا شده، آذربایجان اعتراض ایران را قبول ندارد. مقامات آذربایجانی معتقدند چیزی که در سازمان یونسکو به ثبت رسیده تنها «تار آذربایجانی» است و ایران هم میتواند جداگانه برای ثبت تار ایرانی اقدام کند.
از جمله واصف عیوض زاده، مدیر روابط بینالملل و برنامههای فرهنگی وزارت فرهنگ و گردشگری آذربایجان گفته است که بر اساس مقررات کنوانسیون میراث جهانی، ایران میتواند تار ایرانی را به یونسکو ارسال کند اما باید پیش از این اقدام با طرف آذربایجانی گفتوگو و مذاکره داشته باشد.
به گفته آقای عیوضزاده، بر اساس یکی از مواد کنوانسیون حفاظت از میراث جهانی، اگر کشوری عنصر فرهنگی خاصی را به این کمیسیون معرفی کند، آن عنصر فرهنگی مشخصا از طرف همان کشور و به نام آن کشور درفهرست یونسکو معرفی و ثبت میشود وکشورهای دیگری که بخواهند همان عنصر فرهنگی را به ثبت برسانند، باید با کشوری که پیش از همه اثر را ثبت کرده مذاکره کنند.
او همچنین گفته است که در جریان ثبت تار، هیچ ادعایی علیه هیچ کشوری نشده و این در سند به اجرای تار در برخی کشورها ازجمله ایران، ترکیه و عراق اشاره شده است.
این در حالی است که برخلاف گفتههای آقای عیوضزاده، نام ایران به عنوان مبداء پیدایش تار در مدارکی که جمهوری آذربایجان برای ثبت به یونسکو داده به چشم نمیخورد.
بهروز وجدانی، پژوهشگر موسیقی به خبرگزاری ایسنا گفته است که اشکال این کار در یک پسوند است. به گفته او این پرونده از سوی جمهوری آذربایجان به یونسکو ارائه شده، در حالی که پیش از پدید آمدن کشوری به نام جمهوری آذربایجان، ایران «تار» داشت، بنابراین این ساز باید با نام «تار آذربایجانی» به ثبت میرسید، در حالی که در فهرست میراث معنوی، تنها از عنوان «تار» استفاده شده است. موضوعی که آقای پرمون نیز بر آن تاکید دارد.
او میگوید: جمهوری آذربایجان بدون تردید تار آذربایجان را ثبت کرده است. اما اگر کشوری یک پرونده را در مقوله میراث ناملموس ثبت جهانی میکند، به معنای این نیست که کشوری دیگر حق ندارد، برای ثبت جهانی همان میراث یا شبیه آن اقدام کند.
به گفته آقای پرمون ایران حالا دو راه در پیش دارد؛ یا میتواند پرونده را به طور مستقل و به نام «تار ایرانی» به یونسکو ارائه دهد، یا میتواند در قالب یک پرونده چند ملیتی با جمهوری آذربایجان و کشورهای دیگری که چنین سازی دارند شریک شود.
او همچنین معتقد است که بهتر است در مورد ساز کمانچه اقدام کنیم و این ساز را پیش از آنکه آذربایجان به برای ثبت آن اقدام کند به ثبت برسانیم.
در همین حال، خانه موسیقی ایران نیز کوتاه نیامده و به تازگی اعلام کرده که در حال پیگیری و تشکیل پروندهای است تا با ارسال آن به سازمان یونسکو به تصمیم اخیر این سازمان برای ثبت ساز تار به نام کشور آذربایجان اعتراض کند.
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار معتقد است مسئولان اقدامی برای ثبت جهانی تار به نام ایران نکردهاند و به همین خاطر نباید با دیده تعصب به اقدام کشور آذربایجان نگاه کنیم.
مشکلات و محدودیتها بسیاری که در سالهای اخیر در عرصه موسیقی و برای فعلان این حوزه ایجاد شده کار را به جایی رسانده که برخی کارشناسان موسیقی، وضعیت و مشکلات موسیقی در ایران را قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نمیدانند.
ممنوعیت برگزاری کنسرتها و مشکلات صدور مجوز برای انتشار آلبوم تنها بخشی از محدودیتهایی است که عرصه را بر فعالان موسیقی در داخل ایران تنگتر میکند.
محدودیتهایی که حتی در مورد موسیقیهای محلی که در آنها بیشتر از سازهای سنتی و زهی استفاده میشود نیز اعمال شده و در مواردی حتی جلوی برگزاری کنسرتهای سنتی گرفته می شود.
موضوعی که ادامه کار و فعالیت هنرمندان عرصه موسیقی را با شک و شبهههایی همراه کرده است.
در عرصه جهانی نیز ظاهرا مشکلات به قوت خود باقی است؛ حالا تار هم به فهرست دیگر آثاری پیوسته است که ایران برای اثبات مالکیت آن و به نتیجه رسیدن شکایتش راه طولانی در پیش دارد.