به باور مالکوم ریفکیند، این نگرانی وجود دارد که طرف ایرانی باهدف به درازا کشیدن گفتوگوها سر میز وارد شود و همزمان فعالیتهای هستهای خود را ادامه دهد و به غنیسازی اورانیوم بپردازد، بدون این که نگران تحریمهای سازمان ملل یا حمله احتمالی آمریکا باشد.
مالکوم ریفکیند، سیاستمدار محافظهکار و نماینده پارلمان بریتانیا در تحلیلی در روزنامه اینترنشنال هرالد تریبون، اوباما را برای پیشنهاد مذاکره مستقیم و بیقید و شرط با ایران تحسین کرده است.
چند روزنامه آمریکایی از جمله نیویورک تایمز و هرالد تریبون به بررسی پیشنهاد باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران در سایه مسائل هستهای پرداختهاند.
آنها اوباما را برای پیشنهاد مذاکره بیقید و شرط با ایران تحسین میکنند.
ریفکیند در تحلیل خود نوشته است، اکنون که جورج بوش توانسته روابط ایالات متحده با لیبی را با وجود پیشینه تیره روابط دو کشور عادی کند، چرا اوباما نتواند به نتیجه مشابه با ایران برسد.
با وجود این، نخستین و مهمترین مشکل در راه مذاکره ایران و آمریکا، همان مساله همیشگی تعلیق غنیسازی اورانیوم در تاسیسات هستهای ایران است.
معمر قذافی، رییس جمهوری لیبی نگران حمله احتمالی آمریکا به کشورش بود و در مذاکرات با دولت بوش همکاری کرد، اما برخی از مقامهای ایرانی چنین خطری را به شدت لیبی حس نمیکنند و در نتیجه ممکن است که با آمریکا همکاری نکنند.
مالکوم ریفکیند با توضیح این مساله میافزاید که حتی برخی از مسئولان ایرانی از عنوان «شیطان بزرگ» برای توجیه سیاستهایشان در منطقه بهره برده و در واقع به این دشمن نیاز دارند.
ریفکیند تاکید کرده است که حتی افراد میانهرویی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی هم ممکن است به آغاز گفتوگو و عادیسازی روابط بین دو کشور خوشآمد بگویند، اما حاضر نیستند از آرزوی ایرانیان برای دستیابی به موفقست هستهای که او آن را ساخت سلاح میداند، بگذرند.
به درازا کشاندن مذاکرات، راهی برای ادامه غنیسازی
به باور مالکوم ریفکیند، این نگرانی وجود دارد که طرف ایرانی باهدف به درازا کشیدن گفتوگوها سر میز وارد شود و همزمان فعالیتهای هستهای خود را ادامه دهد و به غنیسازی اورانیوم بپردازد، بدون این که نگران تحریمهای سازمان ملل یا حمله احتمالی آمریکا باشد.
ریفکیند برای حل این مساله به آمریکا پیشنهاد کرده است که به ایرانها به روشنی بگوید که اگر پیششرط تعلیق غنیسازی را نمیپذیرند، آمریکا هم این پیششرط را که تحریمهای شدیدتری علیه ایران وضع نکند، نمیپذیرد.
او همچنین پیشنهاد کرده است که آمریکا مقابله با مساله هستهای ایران را به سازمان ملل واگذار کند و خود با ایران درباره مسائلی که این دو کشور را برای سالها از هم جدا کرده است و منافع مشترک هر دو در آن گره خورده است، مانند عراق و افغانستان، گفتوگو کند.
تغییر سیاست براندازی، راهی برای قانع کردن ایران
وزیر پیشین امور خارجه بریتانیا پیشبینی کرده است که تغییر در سیاستهایی مانند براندازی دولت ایران در آمریکا، از بدبینی و نگاه منفی حاکم بر روابط دو کشور میکاهد و روی برنامه هستهای ایران هم اثر میگذارد.
مالکوم ریفکیند در مقاله خود مینویسد این که آمریکا چه زمانی وارد این مذاکرات شود، اهمیت فراوان دارد چون باراک اوباما نمیخواهد محمود احمدینژاد را به پروسه گفتوگوها وارد کند.
آغاز گفتوگوی آمریکا با ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بر اعتبار احمدینژاد میافزاید، هرچند ریفکیند با توضیح روابط او با آیتالله خامنهای میگوید که هرچند احمدینژاد رییس جمهور ایران است، اما تصمیم گیرنده نیست.
ریفکیند توصیه کرده است که هرگونه تلاش برای بازسازی و از سر گیری روابط ایران و آمریکا باید آرام و متعادل باشد و موفقیت آن برای خاورمیانه و جامعه بینالملل ارزشمند است.
بهترین کار برای ایران این است که با تاکید بر عدم صداقت آمریکا در رابطه با ایران و ایرانیها و ادامه ی دشمنی آنها (ضمن بر شمردن مصادیق بارز این دشمنی از جمله محاصره ی نظامی ایران، حمایت مداوم از تروریستها و تجزیه طلبان، بدرفتاری و تحقیر مداوم ایرانیان خارج و مسافران ایرانی، تسهیل ترافیک مواد مخدر به داخل ایران از مرزها، انجام مانورهای نظامی تهدیدآمیز در مرزهای ایران به همراهی وابستگانش در منطقه، تحریمهای اقتصادی و تکنولوژیک و ...) هر گونه گفتگو را بی حاصل اعلام کرده و تن به آن ندهد.
هدف آمریکا از گفتگو با ایران چیست؟ اینکه ایران را بدینوسیله به زانو در آورد. آمریکا می خواهد با به بن بست کشاندن گفتگوی احتمالی وفاق بین المللی لازم برای حمله به ایران را ایجاد کند. آمریکا با اقدامات روزانه ی خود سوء نیت خودش رو در رابطه با ایران هر روز به اثبات می رساند ولی عوامفریبانه دم از تمایل به گفتگو می زند. بهترین انتخاب برای ایران حذر کردن از ورود به دام گفتگو با آمریکاست. اگر ایران وارد این به اصطلاح گفتگو شده ولی تن به تحمیلات آمریکا ندهد امکان دارد آمریکا به ایران حمله کند. اگر هم اصلا به این دام وارد نشود چیزی تغییر نمی کند چون باز نهایت کاری که آمریکا ممکن است بکند حمله است. پس فرقی بین شرکت نکردن با شرکت کردن و تن ندادن به تحمیلات آمریکا از نظر عواقب وجود ندارد. تنها شقی که باقی میماند این است که ایران در این به اصطلاح گفتگو شرکت کند و زیر بار تحمیلات آمریکا برود که این هم گزینه ای خواهد بود که مخالف خواست ملت ایران و به زیان منافع ملی ایران است.