هفتهنامه پنجره در پروندهای به احتمال کاندیدا شدن اکبر هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری پرداخته و نوشته اصلاحطلبان و طرفداران دولت «در آرزوی کاندیداتوری هاشمی» هستند.
در شماره ۱۶۱ هفتهنامه پنجره که نزدیک به اصولگرایان طیف جبهه پایداری است، در مقالهای با عنوان «دو روی یک سکه» در مورد احتمال کاندیداتوری آقای هاشمی آمده است که همگامی اصلاحطلبان و جریان دولت در مطرح کردن این «مطلب غیرواقعی» دو روی سکهای است که با اهدافی خاص دنبال میشود.
به نوشته ناصر ایمانی، روزنامهنگاری که در مورد مسائل سیاسی ایران مینویسد، رسانههای دولت اعتقاد دارند آقای هاشمی در فرایند بعد از سال ۸۴، اگرچه آسیب جدی دیده اما هنوز به طور کامل از میدان بیرون نشده و میتوان از او برای برپایی دوقطبی جدیدی بهره گرفت.
در انتخابات سال ۸۴ به ویژه در دور دوم انتخابات، تلاش شد میان «احمدینژاد و هاشمی» دوقطبی تشکیل شود. در سال ۸۸ نیز دو قطبی به صورت «احمدینژاد - مخالفین احمدینژاد به سرکردگی هاشمی» شکل گرفت. احمدینژادی که این روزها خود را به صراحت فردی غیراصولگرا میداند، به نظر میرسد در انتخابات آینده، به دنبال دوگانه «جریان احمدینژاد -مخالفین جریان احمدینژاد» آن هم در ابعادی بزرگتر است، گسترهای که میتواند از هاشمی و اصلاحطلبان شروع شده و منتقدین اصولگرای دولت را نیز در بر بگیرد.
به اعتقاد نویسنده «دو روی یک سکه» هواداران دولت هدف دیگری را هم از مطرح کردن خبر کاندیداتوری اکبر هاشمی مطرح میکنند: جریان دولت با طرح هاشمی به عنوان یک خطر بالقوه در نظر دارد تا کاندیداهای احتمالی خود نظیر اسفندیار رحیم مشایی، غلامحسین الهام، علی نیکزاد و .. را در شرایطی که هنوز تنور انتخابات داغ نشده، از معرض دید خارج کند.
«جریان انحرافی» به اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر محمود احمدینژاد و همفکران او در دولت آقای احمدینژاد گفته میشود که به گفته منتقدانشان، قصد دارند آقای احمدینژاد را از آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و «آرمانهای انقلاب» دور کنند.
روی دیگر سکه از نگاه نویسنده مقاله، «بازگشت با طناب هاشمی» است که به استقبال اصلاحطلبان از آقای کاندیداتوری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برمیگردد. در این مقاله آمده: برخلاف جریان دولت، نه تنها با کاندیداتوری آقای هاشمی مخالف نیستند بلکه معتقدند اگر بر فرض محال هم هاشمی نامزد انتخابات آینده شود، در صورت رای آوردن وی، میتوانند در فضای مطلوبتر از گذشته - البته به زعم خود - ادامه حیات دهند. روشن است که قطعا رییسجمهوری هاشمی، نان و آب بیشتری برای اصلاحطلبان دارد تا ریاست جمهوری یکاصولگرا.
«هاشمی در ایستگاه آخر؟»
در گزارشی انتقادی درباره شایعه کاندیداتوری اکبر هاشمی آمده: «آنهایی که فکر میکردند شکست تاریخی هاشمی رفسنجانی از محمود احمدینژاد در سوم تیر ۸۴، پایان تاثیرگذاری سیاسی اوست، اشتباه میکردند، همانگونه که بعدها کنارهگیری هاشمی رفسنجانی از سمت امام جمعه موقت تهران، پایان ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان رهبری، پایان ریاست عبدالله جاسبی بر دانشگاه آزاد اسلامی و به تبع آن پایان قدرت خانواده هاشمی در این دانشگاه و حتی دستگیری مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی هم نتوانست «ستون سابق انقلاب» را نسبت به انتخابات بیتفاوت یا حداقل بیتاثیر کند.»
علی رجبی، نویسنده این گزارش با نگاهی منتقدانه نوشته که در ذیل اجرای دو طرح «انتخابات آزاد» و «دولت وحدت ملی»، اطرافیان و رسانههای نزدیک به هاشمی، او و افکارش را در حد یک منجی بالا بردهاند. مصاحبههای پی درپی هاشمی و فرزندانش، دیدارهای متعدد آیتالله و همچنین مصاحبههای متعدد سیاسیون نزدیک به هاشمی حکایت از این راهبرد دارد. به طور مثال علی مطهری در مصاحبه با روزنامه اعتماد در تاریخ ۲۷ آبانماه میگوید: «حضور هاشمی رفسنجانی در یک دورهی چهارساله میتواند کشور را از مشکلات خارج کند».
اما نویسنده «هاشمی در ایستگاه آخر؟» تحرکات انتخاباتی پیرامون آقای هاشمی را به عنوان پایان احتمالی سیاستورزی او محسوب کرد و نوشت: باید برای پاسخش تا پایان رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری آینده صبر کرد: «آیا روند پایان عصر هاشمی رفسنجانی که از خرداد ۸۴ آغاز شده در خرداد ۹۲ به ایستگاه آخر خود میرسد؟»
نظر یاسر هاشمی درباره شایعه کاندیداتوری پدرش
یاسر هاشمی، عکس از فارس
در حالی که در هفتههای اخیر و در غیبت فائزه و مهدی هاشمی، اکنون فرزند کوچکتر اکبر هاشمی رفسنجانی پاسخگوی سوالات درباره خانواده هاشمی است. هفتهنامه پنجره نیز درباره احتمال کاندیداتوری رئیس دولتهای پنجم و ششم با فرزند کوچک وی، یاسر هاشمی مصاحبه کرده است.
یاسر هاشمی گفته است که در شرایط امروز بعید بهنظر میرسد که پدرش شخصا بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری سال آینده حضوری داشته باشد.
او درباره اینکه اطرافیان دولت با چه هدفی بحث کاندیداتوری آقای هاشمی را مطرح میکنند، گفت: دولت کنونی از همان ابتدا تلاش داشته است تا فضا را گلآلود کند و در شرایط مبهم و گلآلود به اهداف و نتایج خود برسد. این دولت شیوه مدیریتاش بهنحوی است که فقط میتواند در فضای گلآلود فضا را کنترل کند. در انتخابات قبلی نیز با ایجاد همان بیاخلاقیها و التهابآفرینی در جامعه توانست به پیروزی دست یابد و اگر فضا به سمت آرامش و اعتدال و عقلانیت برود، مشکلات و نواقصش آشکار میشود.
یاسر هاشمی همچنین گفت: «اگر فضا بهسمتی برود که نیازی به حضور پدرم در صحنه انتخابات نباشد، برای کشور نیز بهتر خواهد بود. اینطور نیست که بهغیر از حاج آقا کس دیگری در کشور توانایی مدیریت نداشته باشد و حتما نیاز باشد که مجددا ایشان در رأس دولت قرار بگیرند. در کشور نیروهای جوان زیادی هستند که اگر شرایط برایشان فراهم شود میتوانند کشور را به خوبی مدیریت کنند و خللی نیز در امور کشور ایجاد نخواهد شد. به همین دلیل بازهم نظر من این است که اگر پدر کاندیدا نشود بهتر است.»
در عین حال او با اشاره به اینکه «مشکلات امروز ناشی از مدیریت نامناسب است» گفت در این وضعیت تجربه و توان امثال آیتالله هاشمی در کشور بسیار مورد نیاز است تا بسیاری از مشکلات کنونی برطرف شود.
«افسانه دولت سازندگی»
اما حرف آخر پرونده پنجره درباره احتمال کاندیداتوری اکبر هاشمی، نوشتهای سراسر انتقادی درباره عملکرد آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش است.
فرشاد مهدیپور، نویسنده این یادداشت با برشمردن «داعیههایی» از آقای هاشمی نظیر آنکه «آمریکا در اواخر جنگ، مقابل ایران نرم شده بود» (تیر ۹۰) یا «در دولت من، بستن روزنامهها تابو بود» (فروردین ۹۱) یا «بنزین از ۵ تومان به ۳۰ تومان رسید، اما آب از آب تکان نخورد» (بهمن ۹۱) آنها را از جمله مواردی دانسته که گرداگرد آنها هالهای از تقدس و کارآمدی «افسانهای» در قبال اولین دولت پس از جنگ ایجاد میشود.
نویسنده در مقابل آنچه «ادعاهای» آقای هاشمی خوانده، تاکید کرده که در وصف آن سیاستها باید از جهش سه برابری قیمت دلار در یک روز یاد کرد و ماجرای تروریست اقتصادی خواندن دلالان ارز و تثبیت امنیتی قیمتها در مرز ۳۰۰ تومان و یا شورشهای خیابانی در چندین شهر کشور که هیچ آمار و سندی هم دربارهاش اجازه انتشار پیدا نکرد.
نویسنده «افسانه دولت سازندگی» در ادامه انتقاد از آقای هاشمی نوشته است: در اثبات ناکارآمدی سیاستها و واژگونی نتایج مورد انتظار دولت سازندگی همین بس که انسداد سیاسی و فرهنگی نیمه اول دهه هفتاد، دوم خرداد ۷۶ را رقم زد.
او با انتقاد از «بازخوانی جانبدارانه» اکبر هاشمی از تاریخ ۲۰ سال پیش مینویسد: «دولت افسانهای سازندگی (که حتما از خدماتش در حوزه زیرساختی نمیتوان چشمپوشی کرد) مسیر پیشرفت کشور را مشخص کرد و هر لوکوموتیوی که از پس او بر این ریل جای گرفت، اول یا آخر، همان راه را رفت و اگر از رییس دولت فعلی بسیار انتقاد میشود، بخش قابل توجهی از آن ناشی از بازگشت به همان راه و یا تقلید از آن رفتارهای ناصواب است.»