حسین ستوده در یادداشتی برای مردمک به بهانه راهاندازی شبکههای تلویزیونی «رسا» و «بنیاد ایران ندا» به بررسی مدل رسانه موفق پرداخته است.
راهاندازی یک شبکه تلویزیونی با هدف اطلاعرسانی از جمله دغدغههای سالهای اخیر منتقدان داخلی حکومت ایران بوده، هر چند که تاسیس شبکه تلویزیونی از ابتدائیترین کارهای مخالفان دولت جمهوری اسلامی در خارج از ایران به حساب میآمده است.
شاید بتوان گفت که مهمترین مشکل منتقدان داخلی برای تاسیس یک شبکه تلویزیونی نخست تامین منابع مالی و در ادامه پایبندی آنها به رعایت قوانین داخلی ایران بوده که در عمل مانع ایجاد و راهاندازی چنین شبکهای شده است. حال آنکه شبکههای تلویزیونی مخالفان دولت ایران که خارج از چارچوب قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکنند همچنان به دلیل شیوه تامین منابع مالیشان متهم به وابستگی به دولتهای خارجی هستند.
در این میان دو تشکل مجزا به قصد راهاندازی شبکههای تلویزیونی به دنبال آن هستند تا خارج از چاارچوب قوانین نظارتی جمهوری اسلامی و همزمان عدم وابستگی به منابع مالی دولتهای خارجی، جای خالی یک رسانه تلویزیونی منتقد را پرکنند.
منطقا هر گونه پیش داوری در زمینه شیوه عملکرد و کیفیت اجرایی شبکه تلویزیونی «رسا» که مراحل اولیه و پخش آزمایشی از طریق اینترنت را میگذراند و «بنیاد ایران ندا» که هنور در حد طرح و مباحث اولیه است، میتواند خارج از نظام نقد و داوری منصفانه باشد اما تطبیق دادن بدیهیات مرتبط با تاسیس یک شبکه تلویزیون با امکانات این دو گروه میتواند پیش فرض مناسبی را به تصویر بکشد.
تاثیرگذاری و گروه گسترده مخاطب یک شبکه تلویزیونی از جمله خاصیتهایی است که هر گروه و تشکیلاتی را به سمت ایجاد یک شبکه تلویزیونی سوق میدهد هرچند بسیاری از گروهها و افراد موسس شبکههای تلویزیونی به دلیل آشنایی نداشتن با تکنولوژی و نیازمندیهای یک رسانه تصویری به نتیجهای وارونه دست مییابند. بهعبارتی آنچه از دید چنین گروههایی مخفی میماند، نیازمندیهای خاص یک شبکه تلویزیونی برای موفقیت است که در گرو مدیریت تخصصی و فعالیت گروهی و منابع مالی مناسب است.
بر اساس اطلاعات موجود از برنامهریزی و شیوه فعالیت دو گروه یاد شده به نظر میرسد که تلویزیون رسا به دنبال ارايه یک شبکه خبری تحلیلی و بنیاد ایران ندا در پی ارائه یک مدل فراگیر فرهنگی، اجتماعی در محدوده رسانههای تصویری است.
در این میان باید در نظر داشت که با توجه به تنوع و تعدد شبکههای تلویزیونی فارسی زبان و ارتقای روزانه سطح نیاز مخاطب از یک رسانه تصویری، روش ارائه محتوا و رعایت استانداردهای تلویزیونی از ملزومات اولیه هر شبکه تلویزیونی است که بدون توجه به آن رقابت در چنین فضایی با موفقیت انجام نمیشود.
آنچه از پخش آزمایشی تلویزیون رسا به دست میآید، حرکت به سوی یک رسانه پروپاگاندای سیاسی است که خارج از آیینها و لازمههای یک شبکه تلویزیونی به سطح یک رسانه مصور حزبی برای اطلاعرسانی کاهش پیدا میکند. این همان روشی است که در طول 31 سال گذشته بارها آزمایش شده و عدم موفقیش به عنوان یک شبکه تلویزیونی به تجربه ثابت شده است. بهعبارتی محتوای فعلی موجود در شبکه رسا چیزی فراتر از محتوای متنی یک وبسایت خبری نیست که با صدا و تصویر تزئین شده است.
در همین حال بنیاد ایران ندا که شاید به دلیل نداشتن منابع مالی مناسب بر جذب همکاری مخاطب در تولید محتوا نظر دارد، در صورت راهاندازی به سوی شبکهای غیر حرفهای گرایش پیدا خواهد کرد که همانند شبکههای مشابه در کشورهای دیگر دچار جذابیتهای مقطعی و مخاطب محدود خواهد بود.
استفاده از واژهها و اسامی پرطمطراق به خودی خود نیازها را رفع نمیکند و الزاما گذاشتن نام تلویزیون بر یک پروژه نمیتواند باعث تاسیس و موفقیت یک رسانه باشد اما در عین حال استفاده بهینه از تجربیات موفق و ناموفق دیگران میتواند چراغ راه کسانی باشد که با انگیزه و نیاز ضروری به دنبال راهاندازی یک رسانه موفق و تاثیرگذار هستند. گاهی یک وبسایت موفق از یک تلویزیون ناموفق بهتر است .