نتایج یک نظرسنجی که به تازگی از سوی موسسه آمریکایی «پیو» منتشر شده حاکی از موافقت اکثریت مردم در 16 کشور جهان با اقدام نظامی علیه ایران است. این نظرسنجی در نوع خود بیسابقه است چرا که تاکنون هیچ موسسه معتبری برای نشان دادن نظر مردم مناطق مختلف جهان نسبت به احتمال حمله نظامی علیه ایران دست به افکار سنجی مشابهی در این سطح نزده است.
نظر سنجی موسسه «پیو» در میان مردم 22 کشور جهان انجام شده و جامعه آماری آن 24 هزار نفر بوده است. بنا به ادعای تدوین کنندگان این پروژه، اکثریت یا گروههای بزرگی از مردم در غرب و برخی از کشورهای عربی، راه حل قهر آمیز را برای مواجهه با برنامه هستهای ایران مناسب تشخیص دادهاند و تصویر عمومی از دولت ایران نزد افکار عمومی این کشورها نیز تصویری منفی و توام با بدبینی بوده است.
انتشار نتایج این نظرسنجی بازخوردهای متفاوتی در داخل و خارج کشور به همراه داشته است. گروهی هدف این نظرسنجی را زمینهسازی افکار عمومی جهان برای انجام حمله به ایران میدانند، گروهی آن را عاملی برای توجیه استراتژی غرب در تحریمهای بینالمللی علیه ایران ارزیابی میکنند و گروهی دیگر نیز با دفاع از نتایج این نظرسنجی معتقدند سیاست خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی بدبینی جهانی نسبت به نیات هستهای ایران را به شدت افزایش داده است.
بیشتر تحلیلگران اما اتفاق نظر دارند که نظرسنجی موسسه پیو فراتر از یک اقدام تبلیغی است. این نظرسنجی بیسابقه پیامهای مهمی با خود دارد و مهمترین پیامش این است که ناکامی قدرتهای جهانی در یافتن راه حلی دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران بار دیگر شبح جنگ را در آسمان خاکستری روابط بینالملل به پرواز درآورده است.
نتایج بیطرفانه!
بر اساس نتایج موسسه افکارسنجی پیو 66 درصد آمریکاییها، 59 درصد فرانسویها،51 درصد آلمانیها، 50 درصد اسپانیاییها، 48 درصد انگلیسیها، 55 درصد مصریها، 53 درصد اردنیها، 44 درصد لبنانیها، 29 درصد ترکها، 35 درصد چینی، 34 درصد ژاپنیها و 71 درصد نیجریهایها حامی اقدامهای قهر آمیز علیه برنامه هستهای ایران بودهاند که این ارقام در صورت صحت، زنگ خطری برای جمهوری اسلامی خواهد بود.
با این حال باور چنین آماری برای کارشناسان و افکار عمومی چندان ساده نیست. بسیاری از کارشناسان اغراض سیاسی را در پس چنین نظرسنجیهایی میبینند و اعتقاد دارند اینگونه سنجش افکار معمولا به سفارش سرویسهای امنیتی انجام میشود و حاوی جانبداریهای آشکاری است.
تجربه نظرسنجیهایی که پیش از تصمیم ایالات متحده به انجام جنگ با افغانستان و عراق انجام شد گمانهها درباره جانبدارانه بودن نظرسنجی اخیر موسسه پیو را تقویت کرده است.
پیش از آغاز آن دو جنگ نیز موسسههای نظرسنجی معتبر به پرسش از مردم کشورهای مختلف میپرداختند و هر چه موعد جنگ نزدیکتر میشد نظرسنجیها هم خبر از موافقت بخش بیشتری از افکار عمومی با چنین اقدامی میدانند.
این در حالی بود که دولت وقت ایالات متحده برای آغاز جنگ با عراق خود را حتی نیازمند کسب نظر مساعد شورای امنیت سازمان ملل متحد ندید و با آن که برخی از مهمترین قدرتهای اروپایی یعنی فرانسه و آلمان مخالف حمله به عراق بودند جنگ با این کشور را آغاز کرد.
دولت دموکرات باراک اوباما اما اکنون رویکرد همکاری با سایر قدرتهای جهانی در حل بحرانهای بینالمللی را مبنای استراتژی سیاست خارجی خود قرار داده و در این رویکرد سنجش افکار عمومی شهروندان، متغیر موثری بر روند دیپلماسی ایالات متحده خواهد بود.
به عقیده ناظران، ایالات متحده حتی اگر قصدی برای مواجهه نظامی با جمهوری اسلامی داشته باشد با درسهای فراگرفته از تجربه جنگ عراق و افغانستان بیگدار به آب نخواهد زد و جوانب بیشتری را میسنجند.
باراک اوباما در بحبوحه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری گفته بود که دیپلماسی گاو چرانی جرج بوش را ادامه نخواهد داد و سربازان آمریکا را از عراق و افغانستان آرام آرام به خانه میفرستد. او احیای وجهه مخدوش شده آمریکا پس از عملیاتهای جنگی را سرلوحه دیپلماسی خود قرار داد و در مناسبات با ایران نیز ایده مذاکره بدون پیش شرط را به میان آورد.
با این حال شکست مذاکرات برای رسیدن به توافقی درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی تغییرات محسوسی در استراتژی کاخ سفید ایجاد کرده است. آنها به تازگی بانی تحریمهای گروهی و یکجانبه جدیدی علیه ایران بودهاند و سوال غالب محافل دیپلماتیک این است که اگر تشدید تحریمها نیز تهران را به عقب نشینی وادار نکند گزینه بعدی آمریکا چه خواهد بود؟ تحریمهای شدیدتر یا حمله نظامی؟
تکنیک پاسخهای متوالی
تردیدی نیست که سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بدبینی جهانی به حکومت ایران را تقویت کرده است. طبق آن چه موسسه پیو گزارش داده حدود 86 درصد نظرسنجی شوندگان در آلمان، 81 درصد در فرانسه و 75 درصد در ژاپن دیدگاهی منفی نسبت به ایران دارند و از میان جامعه آماری 22 کشوری در این نظر سنجی تنها در دو کشور اندونزی و پاکستان وجهه دولت ایران مثبت بوده است.
با این حال موسسه نظرسنجی پیو پرسش درباره نگره افکار عمومی نسبت به حکومت ایران را در خدمت پرسش کلیدی خود یعنی موافقت با گزینه نظامی علیه برنامههای هستهای جمهوری اسلامی قرار داده است؛ به گونهای که پرسش شونده پس از آن که نظر خود را درباره دولت جمهوری اسلامی اعلام میکند مقابل این سوال قرار میگیرد که برای مواجهه با برنامههای هستهای ایران آیا گزینه نظامی را گزینه مناسبی تشخیص میدهد یا خیر؟
به عقیده برخی کارشناسان افکار سنجی، وقتی پرسش شونده در مقابل یک سوال نظر مثبتی را ابراز میکند در مقابل سوالی که منطبق با سوال قبلی است نیز معمولا پاسخی مشابه خواهد داد. این قاعده احتمالا درباره نظرسنجی موسسه پیو پیرامون به کارگیری اقدام نظامی علیه ایران نیز صدق میکند؛ به این معنی که پرسش شوندگان پس از آن که نگاه منفی خود نسبت به دولت ایران را ابراز کردهاند به پرسش درباره به کارگیری گزینه نظامی علیه برنامه هستهای این کشور نیز پاسخ مثبت دادهاند.
واقعیت پنهانی نظرسنجی پیو
دولت ایران هنوز واکنشی رسمی به نظرسنجی موسسه آمریکایی پیو نشان نداده است، اما واکنش ایران در مجموع قابل پیشبینی است. آنها احتمالا نتایج این نظرسنجی را به طور کامل رد میکنند و مدعی میشوند که دولت ایران نزد ملتهای مختلف از محبوبیت بالایی برخوردار است.
این در حالی است که همین چند ماه پیش وقتی موسسه پیو نتایج یک نظرسنجی درباره رشد اسلامگرایی در دنیا را منتشر کرد و از افزایش جمعیت مسلمانان در دنیا خبر داد بسیاری از رسانههای حکومتی ایران به استقبال آن رفتند و از موسسه پیو به عنوان یکی از معتبرترین موسسههای بینالمللی افکار سنجی یاد کردند.
ناظران مستقل موضع دولت ایران درباره محبوبیت میان افکار عمومی کشورهای جهان را ابدا قبول ندارند اما در عین حال پیرامون آن بخش از نظرسنجی موسسه پیو که مدعی حمایت 16 کشور جهان از حمله نظامی به ایران شده نیز تردیدهای اساسی دارند.
به عقیده ناظران، موج اعتراضهای ضد جنگ که پس از حمله ایالات متحده به عراق و افغانستان به شکل بیسابقهای بروز کرد هنوز فروکش نکرده و تقریبا غیرممکن است که در چنین فضایی افکارعمومی برخی از کشورهای تاثیرگذار جهان دیدگاهی مثبت به یک تقابل نظامی تازه داشته باشند.
اثرات غیرقابل پیشبینی درگیری نظامی با ایران برای قدرتهای بزرگ و کشورهای منطقه دلیلی کافی است تا افکار عمومی این کشورها نسبت به درستی حمله علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی ابراز تردید کنند. حتی با این پیش فرض که نظرسنجی موسسه پیو به دور از غرض ورزیهای سیاسی و بر پایه متدهای این رشته انجام شده باشد باز دلایلی برای تردید در نتایج آن وجود دارد.
آنها در زمانی مردم کشورهای مختلف را به اعلام نظر مخالف یا موافق با حمله نظامی علیه ایران دعوت کردهاند که هیچ تلاش مشخصی از سوی قدرتهای جهانی برای درگیری نظامی با ایران به چشم نمیخورد. در صورتی اگر خطر حمله نظامی قریبالوقوع بود و افکار عمومی نسبت به بروز یک درگیری تمام عیار نگرانی بیشتری داشتند احتمال مخالفت آنها با به کارگیری ابزار نظامی بیشتر میشد.
سلسله تراژدیهای انسانی جنگ عراق و افغانستان در سالهای اخیرکه وجدان جمعی گروه کثیری از مردم جهان را آزرده کرده دلیلی کلیدی برای تردید در نتایج نظرسنجی مربوط به موافقت افکار عمومی با حمله به ایران است.
این نظر سنجی و نتایج شک برانگیز آن اما با هر نیتی که تدوین شده باشد گویای یک واقعیت است. سیاست خارجی تهاجمی حکومت ایران دریچههای دیپلماسی را به حدی مسدود کرده که امکان رویارویی نظامی به مانند ماههای اول ریاست جمهوری باراک اوباما دیگر چندان دور از ذهن نیست.
اگر در ماههای آینده نظرسنجیهای مشابهی از سوی بنگاههای افکار سنجی بینالمللی به انجام برسد و نتایج آنها نیز گویای همراهی جهانی با حمله علیه ایران باشد آن وقت میتوان به یقین رسید که سناریوی پیشاپیش جنگ افغانستان و عراق در شرف تکرار است.
نیروهای فرسوده و بی انگیزه جمهوری اسلامی با تجهیزات قدیمی و از رده خارج شده, در صورت یک درگیری گسترده نظامی حتی قادر به مقاومت 2 روزه هم در برابر ناتو نخواهند بود. بخصوص ضعف شدید در نیروی هوایی آن که با معدودی از هواپیماهای ساخت تکنولوژیک دهه شصت میلادی که عمری بالغ بر 45 سال دارند و تازه تمامی آنها فرسودگی جنگ 8 ساله را هم بر بدنه خود دارند.در حالی که کشورهای پیرامون ایران از جنگنده های نسل پنجم یعنی فوق مدرن برخوردارند. این رژیم فقط با زدو بند های اقتصادی و چرب کردن سبیلهای باجگیران بین المللی برای غارت مشترک ایران و با توافق آنها بر سر قدرت غصب شده مانده و بدینسان آینده ایران و نسلهای آتیه را به تباهی میکشد. دلارهای نفتی و شمش های طلا به خارج ترانسپورت شده و در محل امن برای این دزدان و سرکوبگران ملّت دپو می شود.