علی اشرف فتحی، یکی از نویسندگان وبلاگ تورجان در یادداشتی به حذف صدای مخالفانی پرداخته است که از قضا مناجات مذهبی اجرا کردهاند.
این روزها خبر ممنوعیت پخش ربناهای استاد شجریان شوک بزرگی بر محافل فرهنگی وارد کرده است. با آنکه مواضع سیاسی شجریان در حوادث پس از انتخابات از همیشه تندتر شده بود و افکار عمومی آماده واکنش تند رسانه ملی به مخالف خوانی های مکرر این استاد بی بدیل موسیقی ایران بود، اما باز هم رمضان بدون صدای شجریان برای خیلی ها باورکردنی نبود.
این نخستین بار نبود که شجریان به مخالفت با برخی سیاستهای حاکم بر کشور برخاسته بود. اما این نخستین بار است که این مخالفت به حذف شجریان از برنامههای مذهبی رسانه ملی منجر میشود.
شجریان در موضع انتقادی اش تا مرز بازداشت هم پیش رفته و مدت کوتاهی در سال 64 به دلیل انتشار آلبوم «بیداد» زندانی شده بود. اما هیچ گاه پخش مناجات قرآنی وی تحت الشعاع مواضع سیاسی و اجتماعی وی قرار نگرفته بود.
حتی زمانی که در اوایل دهه هفتاد با فتوای رهبری مبنی بر عدم جواز آموزش موسیقی در نظام جمهوری اسلامی مخالفت کرد، باز هم فقط شاهد کمرنگ شدن حضور هنری وی برنامههای موسیقایی بودیم و هیچ گاه ربناهای وی از فهرست برنامههای صدا و سیما حذف نشد.
تنها مجلس مسالمت آمیز شجریان و رسانه ملی در نوروز 1373 خلق شد. آن روزها علی لاریجانی به تازگی بر کرسی ریاست سازمان صدا و سیما تکیه زده بود و تلاش بسیاری برای آشتی دادن شجریان با رادیو و تلویزیون به کار بست. تلاش های رئیس کنونی مجلس سرانجام ثمر داد و شجریان با حضور در برنامه زنده تحویل سال 1373 دعای تحویل سال را برای اولین و آخرین بار فی البداهه اجرا کرد.
اما آشتی کنان استاد با رسانه ملی چندان به درازا نکشید و یک سال بعد وی خواهان عدم پخش صدای خود به جز مناجات ماه رمضان شد. درخواستی که هیچ گاه مورد اعتنای سازمان قرار نگرفت و همین بر تیرگی روابط افزود.
صدا وسیما از دو سه سال گذشته با حذف «مثنوی افشاری»، روند حذف صدای شجریان از برنامههای رمضان را آغاز کرده بود.اکنون ربناهای شجریان نیز به سرنوشت ربناهای پیشکسوت او در مناجات خوانی یعنی سید جواد ذبیحی مبتلا شده است.
سید جواد ذبیحی که از نخستین سال های تأسیس رادیو ایران به مدت سی سال عهده دار برنامههای مذهبی رادیو بود و مجموعه برنامه موسیقایی «برگ سبز» نیز که از سوی داود پیرنیا (بنیانگذار برنامههای موسیقایی رادیو همچون برنامه گلها) به پاس سیادت ذبیحی، به نام رنگ سبز نامگذاری شده بود، سالها شاهد خلق آثار زیبایی در زمینه موسیقی مقامی و مذهبی ایران بود.
ذبیحی را «بلبل شاه» هم مینامیدند، چرا که ثناگوی محمدرضا شاه هم بود و در حضور او به اجرای مناجاتهای مذهبی میپرداخت. همین امر سبب شد که ذبیحی گرفتار خشم انقلابی سال 57 شود و آثارش نیز تا حدود زیادی نابود شود.
این خواننده برجسته معاصر در نخستین هفتههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به طرز فجیعی کشته شد و یک گروه ناشناس نیز مسؤولیت قتل وی را بر عهده گرفت. با این حال آیت الله صادق خلخالی در سال 1380 در اواخر جلد دوم خاطراتش با انتشار نام و عکس سید جواد ذبیحی، او را نیز در شمار دهها تن از کسانی آورد که به حکم خود اعدام انقلابی کرده است. خلخالی از ذبیحی به عنوان ثناگوی دربار یاد کرده و گویا دلیل صدور حکم ترور وی نیز همین «ثناگوییها» بوده است.
با قتل ذبیحی صدای وی نیز به تدریج به فراموشی سپرده شد. هرچند به ندرت شاهد پخش بخشهایی از مناجاتهای وی در برخی برنامههای رادیویی بودهایم ولی با ظهور جایگزین قدرتمندتری به نام «ربناهای شجریان» دیگر نیازی به صدای ذبیحی احساس نشد. بعدها مناجاتهای موسوی قهار نیز بر مجموعه آواهای مذهبی افزوده شد و جای خالی صدای ذبیحی را گرفت.
اکنون اما به نظر میرسد صدا و سیما نتوانسته جایگزینی برای صدای جادویی شجریان پیدا کند. جای خالی مناجات های هنرمندانه و اثرگذار در برنامههای رمضان امسال به خوبی حس میشود و نغمههای قاریانی چون عباس سلیمی نخواهد توانست جای خالی صدای شجریان را پر کند.
در سراسر مناجاتهای کنونی جای خالی موسیقی مقامی ایران حس میشود و خالقان این آثار ترجیح میدهند بر اساس نغمههای عربی بخوانند. گویا هنوز به راز ماندگاری صداهایی چون مؤذن زاده و شجریان پی نبرده اند.
گرمرو آزادگان در بند \n روسپی نامردمان آزاد\n شجریان با رادیو تلویزیون این رژیم در قلب مردم جای نگرفت که بدون آن فراموششان بشود.