نسرین افضلی، از فعالان جنبش زنان در یادداشتی که به بهانه مصاحبه اخیر زهرا رهنورد نوشته، گفتههای او را در مورد حجاب اجباری نقد کرده است.
جالب است که رهنورد خیلی صریح گفته که معتقد به حجاب اجباری و تعیین نوع و شکل پوشش زنان است؛ چیزی که حق اولیه هر انسان است و هیچ دولت و نهادی حق ندارد به هر دلیل مذهبی و ایدئولوژیک دیگری دخالتی در آن داشته باشد.
او صراحتا گفته دولت باید در این حق بدیهی با تعیین قانون دخالت کند و فقط مشکلش این است که زنان را شلاق نزنند و گشت ارشاد در خیابان نباشد، آن وقت سایت «مدرسه فمینیستی» تیتر زده که «معتقد به حجاب با عشق و انتخاب هستم » (تیتر سایت جرس که اصل گفتگو در آن منتشر شده چیز دیگری است) نگرش پشت این تیتر در یک سایت فمینیستی که قاعدتا باید منتقد ، پرسشگر و شفاف باشد برایم جالب است.
رهنورد: من قائل به حجاب باعشق وشناخت هستم.همانطور که خودم برگزیدم.من قائل به این هستم که به طور فرهنگی حجاب شناخته شود وبا عشق قبول شود.
مصاحبه کننده: یعنی از سوی حاکمیت هیچ اجباری نباید به شهروندان بر سر حجاب تحمیل شود
رهنورد: حاکمیت می تواند یک نظام و چارچوبی را برای این در نظر بگیرد. مثلا بگوید این قوانین من است مثل قوانین راهنمایی رانندگی. کسی اگر قوانین راهنمایی رانندگی را رعایت نکند شلاق نمیخورد زندان نمیرود و شیشه اتومبیلش را نمیشکنند. من معتقد به شناخت دین و دستورهایش هستم و با اجبار و سرکوب در هیچ حوزه ای موافقت وهمراهی ندارم. کما اینکه خودم این کار را کردم و از یک دختر بدون اعتقاد دینی وبی حجاب به حجاب رسیدم. حالا هم به همه می گویم باید با عشق قبول شود نه با زور واجبار.ضمنا با گشت ارشاد به هر شکلی از آن به شدت مخالفم.
اینکه حاکمیت، نظام و چارچوبی برای پوشش زنان مشخص کند و مثل قوانین راهنمایی رانندگی برای آن قانون تعیین کند چه طور میتواند مرتبط شود با این حرف ایشان که زنان حجاب را با عشق قبول کنند؟
ضمن این که وقتی میگوید «دین و دستور» یعنی معتقد است حجاب یک امر دینی و دستور دینی است در حالی که بحث های زیادی در این باره وجود دارد که آیا واقعا حجاب برای همه زنان در همه اعصار و همه شرایط است یا خیر.
در تمام مصاحبه های رهنورد، که اغلب (تا جایی که من دیدم همه) از سوی طرفداران و گاه ذوبشدگان در ایشان و موسوی و جنبش سبز بوده است، هیچ چالشی با او نمیشود و او هم نصف مصاحبه را به تعریف و تمجید از خودش و سوابقش میپردازد و در نصف دیگر از این دست نظرات، که اینجا درباره حجاب بیان کرده، میدهد ؛ ولی دریغ از کوچکترین ایراد و تردید و پرسشی از سوی مصاحبه کننده.
اما از دوستان فمینیست انتظار بیشتری می رود که در این دام نیفتند. اگر در جلسات همگرایی با ایشان به چالش و پرسش درباره حجاب و حجاب اجباری با رهنورد نمی پردازند لااقل حرف خودش را تحریف و تلطیف نکنند.
رهنورد همین است که هست او را نمی شود و نباید فمینیست و روشنفکرتر از اینی که هست نشان داد. دودش به چشم خودمان می رود.
In khanoom rahnavar be haman andazeh ke maryam rajavie morde nefret hame hast nefrat angizeh
واقعن اگر زنان ازادی خوای ایرانی بخواهند این خانوم رهنورد را رهبر فکری خود بدانند پس سزاور همین قوانین زن ستیز اسلامی هم هستند هر ازادی خواهی باید به حجاب اجباری نه بگوید به نظره من حجاب چه اجباری چه نه اجباری یک تسلیم شدن به قوانین زن سیز اسلام است وگرنه مو مو است چه از مرد باشد چه از زن چه فرقی با هم دارند در ضمن با این مقاله بسیار موافقم
خانم رهنورد جایی در همین مصاحبه اشاره کرده که حجاب در قرآن فقط برای مومنین است.
خانم فمنیست و روشن فکر،\n\nیک بار دیگر مصاحبه رهنورد را می خواندید و اگر خارج نشینی پارسی خواندن و درک کردن را بر شما دشوار کرده از آنکه بر این ها علم دارد کمک می گرفتید، دیگر نیازی به قلم گردانی برای عریضه ای جدید نمی بود.\n\nجنبش زنان برای پیشرفت موانع بزرگی همچون شما را در پی خویش دارد.