نسخه آرشیو شده

سیاست ایران برای افغانستان پس از خروج نیروهای غربی
از میان متن

  • ایران و آمریکا دارای منافع مشترک عمده‌ای در افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی هستند؛ دو منطقه‌ای که در آن فعالیت جریان‌های افراط‌گرای اسلامی و طالبان باعث نگرانی تهران و واشنگتن شده است
محمود کیان ارثی
چهارشنبه ۰۵ آبان ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۱ | کد خبر: 57499

محمود کیان ارثی، روزنامه نگار، در یادداشتی برای مردمک، به سیاست آینده ایران در قبال افغانستان پس از خروج نیروهای غربی نوشته است.

موضوع پرداخت مبالغ کلانی از سوی ایران به دولت حامد کرزای، نشان دهنده آن است که رقابت سختی بر سر آینده افعانستان میان قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در جریان است.

به تازگی حامد کرزای، رئیس‌جمهوری افغانستان، ادعا کرده که رئیس ‌دفتر وی مبالغی پول از جمهوری اسلامی دریافت کرده است.

 به گفته رئیس‌جمهوری افغانستان، این مبالغ بین 600 تا 700 هزار یورو بوده و به محمدعمر داودزی رئیس دفترش تحویل داده شده است تا به صورت شفاف و به عنوان کمک رسمی یک کشور دوست در افغانستان هزینه شود.

گفته می‌شود که پرداخت‌های ایران به عمر داودزی و حامد کرزی «میلیون‌ها دلار» است و به «صندوقی مخفی» می‌رود که از آن برای پرداخت پول به سیاستمداران و جنگ سالاران افغان استفاده می‌شود.

شایعات بسیاری نیز درباره روابط ویژه عمر داودزای که سفیر پیشین افغانستان در تهران بوده است با مقامات ایرانی بر سر زبان‌هاست و بسیاری وی را عامل نفودی تهران در افغانستان معرفی می‌کنند.

این در حالی‌ است که حامد کرزای تلاش کرده است تا دریافت پول از تهران را امری عادی و کمک رسمی تلقی کند.

با این حال سخنان وی از دامنه واکنش‌ها و انتقادها به این خبر نتوانست بکاهد.

واکنش‌های متقاوت به این خبر از سوی کاخ سفید، مقامات ناتو و دولت پاکستان که برای سیطره بر افغانستان با تهران رقابت می‌کند، طبیعی بود.

در این رابطه یک مقام ناتو به روزنامه نیویورک تایمز گفته است که دولت ایران با اتخاذ یک سیاست تهاجمی می‌کوشد، مأموریت آمریکا و ناتو را مخدوش سازد و در راستای منافع خود بر سیاست‌های دولت افغانستان تأثیر بگذارد.

مقامات غربی نیز ادعا کرده‌اند که ایران این مبالغ را به افغانستان سرازیر کرده تا در اختیار نمایندگان مجلس، سران قبایل و فرماندهان طالبان قرار گیرد تا وفاداری‌ آنها به تهران خریداری شود.

در پس همه این جار و جنجالی که به دنبال اقرار حامد کرزای درباره دریافت پول از ایران به راه افتاده، موضوع ناگفته‌ای قرار دارد که به باز تعریف جایگاه کشورهای قدرتمند همسایه افغانستان در دروان پس از خروج سربازان آمریکا و ناتو از این کشور مرتبط می‌شود.

موضوع پایان یافتن ماموریت نیروهای ناتو به رهبری آمریکا و خروج تدریجی اشغالگران از افغانستان که با سخنان رئیس‌جمهوری آمریکا و اعلام اوایل سال میلادی آینده برای آغاز این روند جدی شده، باعث شده است که نیروهای منطقه‌ای و داخلی در افغانستان به جنب و جوش بیافتند.

مقامات ایرانی به مانند دولتمردان پاکستان و روسیه متوجه هستند که دولت اوباما خود را آماده می‌سازد تا خود را از میراث شوم به جای مانده از دولت بوش خلاص کرده و پایان جنگ افغانستان را اعلام کند.

اما در حالی‌که طالبان کنترل مناطق عمده‌ای از افغانستان را هنوز در اختیار داشته و به راحتی قدرت دولت مرکزی در این کشور را به چالش می‌کشد، خروج نیروهای اشغالگر ناتو، افغانستان را وارد مرحله می‌کند که سرانجام آن چندان واضح نیست.

در این میان، دولت پاکستان که رقیب منطقه‌ای ایران در پرونده افغانستان به شمار می‌رود، امیدوار است که بتواند با یک طالبان رام شده بار دیگر رویای از دست رفته سلطه بر افغانستان را احیا کرده و دولتی طرفدرا اسلام آباد در این کشور روی کار آورد.

در پس سیاست پاکستان، دولت‌های عربستان و امارات نیز فعال هستند که می‌خواهند با قدرت دادن به طالبان و جلوگیری از استقرار یک حکومت متمایل به ایران، هم نفوذ جمهوری اسلامی را در افغانستان کاهش داده و هم از سیاست‌های آن در جهان عرب انتقام گیرند.

از دیگر سو، هر چند ایران روابط خاص خود را با طالبان افغانی یا برخی جناح‌های آن دارد، این کشور منافع خود را تنها در حمایت از پشتون‌ها ندیده و به دنبال قدرت‌یابی هزاره‌ها و تاجیک‌ها و جناح‌هایی از مجاهدین است که در سقوط طالبان نقش داشتند.

با این همه، به نظر می‌رسد وضعیت نیروهای موثر در افغانستان و رفتار طالبان که اکنون به جناح‌های مختلفی تقسیم شده است، چندان روشن نیست و به‌ویژه طالبان وفاداری سابق را به اسلام آباد نداشته و در عین حال به ایران و نیروهای غربی نیز اعتماد کامل ندارند. این امر بر پیچیدگی وضعیت داخلی افغانستان می‌افزاید.

همین‌طور به نظر نمی‌رسد که دولت اوباما به جمع بندی مشخصی درباره نقش ایران و پاکستان در دوران پس از خروج نیروهای آمریکایی از خاک این کشور رسیده باشد.

ایران و آمریکا دارای منافع مشترک عمده‌ای در افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی هستند؛ دو منطقه‌ای که در آن فعالیت جریان‌های افراط‌گرای اسلامی و طالبان باعث نگرانی تهران و واشنگتن شده است.

کاخ سفید می‌تواند با توجه به نگرانی همسان جمهوری اسلامی از رشد گروه‌های افراطی در آسیای مرکزی، پاکستان و افغانستان، از نفوذ تاریخی ایران در افغانستان برای سامان بخشیدن به وضعیت این کشور استفاده کند.

اما با وجود زمینه‌های همکاری سیاسی و امنیتی و ابراز تمایل گاه و بیگاه مقامات دولت اوباما به گفت‌وگو با تهران در این زمینه، دو دولت از رسیدن به یک همکاری بلند مدت در افغانستان ناتوان مانده‌اند.

مجموع این عوامل، در حالی‌که تاریخ احتمالی خروج نیروهای ناتو بسرعت نزدیک می‌شود، آینده سیاسی و امنیتی افغانستان را مبهم می‌سازد.

از اینرو به نظر می‌رسد سیاست کنونی جمهوری اسلامی و سایر کشورهای درگیر در پرونده افغانستان، یارکشی از میان طرف‌های منازعه در این کشور باشد تا به این ترتیب خود را برای پر کردن خلا احتمالی پس از خروج نیروهای غربی آماده سازند. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

يحيي فولادي(خبرنگار)

من يك افغان هستم و كاملا با نظريات آقاي ارثي مخالفم.براين عقيده ام كه خود بيني جهان بيني.بنده به صورت صد درصد اينكه افغانستان اشغال شده است را تكذيب ميكنم.\nآقاي ارثي نادانسته و بيخبر از همه چيز از كيلومتر ها فاصله در مورد كشورمان سخن ميرانند و حملاتي را انجام ميدهند.\nدر افغانستان نا امني ، فساد اداري و ديگر پديده هاي شوم مشاهده ميشود اما به عقيده من 30 درصد اين وضعيت نا به سامان از دخالاتي است كه ايران در افغانستان دارد.\nدولت فعلي ايران غافل از اين است كه در چه راهي گام نهاده است . زيرا اين چاه كندن ها روزي به ايران هم مضر تمام خواهد شد.اميد است آقاي ارثي در مقاله بعدي خود انديشمندانه تر قلم بزنند.

يحيي فولادي(خبرنگار) | ۰۶ آبان ۱۳۸۹ - ۰۷:۱۹
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی