محمود کیانارثی، کارشناس مسائل خاورمیانه، عقیده دارد که ایران و سوریه در زمینهچینی تشکیل دولت تازه لبنان نقش اساسی داشتهاند و بزرگترین حامیان دولت نجیب میقاتی،نخست وزیر تازه لبنان، به شمار میروند؛ دولتی که در داخل به دولت حزب الله و در خارج برچسب مجری طرحهای ایران و سوریه را خورده است.
چند روزی از تشکیل دولت تازه لبنان نمیگذرد که شمال این کشور شاهد دور تازهای از درگیریهای امنیتی و طایفهای شده است.
درست همان روزی که نجیب میقاتی، نخست وزیر جدید لبنان به شهر طرابلس در شمال این کشور رفته بود تا اعلام تشکیل دوت جدید را در حضور طرفدارن خود جشن بگیرد، درگیری مسلحانه میان گروهی از علویان این شهر و طرفداران سنی جریان المستقبل همه چیز را به صحنه عزا تبدیل کرد.
قیافه غم زده و افسرده نجیب میقاتی در هنگام سخنرانی برای مردم، بیش از هر چیز دیگری گویای شروعی ناخوشانید برای دولت تازه لبنان بود که با حمایت ایران و سوریه قدم به عرصه گذاشته است. وی در سخنان خود هشدار داد که دولت لبنان، فوق همه گروهها و دسته بندیها قرار دارد و به شدت با هر گونه اقدام برای ایجاد ناآرامی برخورد خواهد کرد. درگیری در شهر محافظه کار طرابلس که از پایگاههای مهم اهل سنت در لبنان به شمار میرود، هنگامی آغاز شد که عدهای از مردم شهر در پایان نماز جمعه به خیابان آمد ند تا علیه حکومت سوریه و در حمایت از راهپیماییهای خونین کشور همسایه تظاهرات کنند. این تظاهرات به زد و خورد با علویهای ساکن منطقه کشیده شد و در نهایت عدهای از غیر نظامیها و افراد ارتش کشته و زخمی شدند.
به مانند همیشه، روایتها از اینکه چه کسی جرقه درگیری را زد، متفاوت و متناقض است. اما یک نکته از درگیری گروههای سنی و علوی در طرابلس، بسیار واضح و روشن است: رخ دادهای سوریه به مرور در حال گسترش سایه خود بر عرصه سیاسی و طایفهای لبنان است.
ایران و دولت تازه لبنان
تشکیل دولت تازه در لبنان، به مانند گذشته، نتیجه توافقها و زد و بندهای منطقهای و بین المللی بوده است. بیگمان، ایران و سوریه در زمینه چینی تشکیل این دولت نقش اساسی داشتهاند. اکنون آنها بزرگترین حامیان دولت نجیب میقاتی به شمار میروند؛ دولتی که در داخل به دولت حزب الله و در خارج برچسب مجری طرحهای ایران و سوریه را خورده است.
از دیگر سو آمریکا و عربستان که بازنده سقوط دولت سعد حریری بودند، از تشکیل دولت نجیب میقاتی با سردی استقبال کردهاند. دلیل ناخشنودی غرب و عربستان از تشکیل کابینه تازه لبنان، چیزی جز افزایش نفوذ تهران در سواحل مدیترانه و بازگشت نفوذ دمشق به مرحله پیش از سال ۲۰۰۵ نیست.
سرنگونی کابینه سعد حریری که به دنبال استعفای وزرای حزبالله و امل روی داد و نهایتا به روی کار آمدن دولتی که ترکیب آن عمدتا از طرفداران حزب الله است، انجامید؛ نشان میدهد که سطح تاثیر گذاری ایران در لبنان به مرحله بیسابقهای رسیده است. در این روند، حزب الله لبنان به آرامی جای خود را از لحاظ سیاسی و امنیتی باز کرده و از دیگر سو، عرصه را بر گروههای متحد عربستان و آمریکا تنگتر ساخته است.
ایران، که از نخستین کشورهایی بود که تشکیل کابینه نجیب میقاتی را تبریک گفته، امیدوار است که دولت تازه لبنان فصل تازهای از همکایهای نزدیکتر میان دو کشور گشوده و در عین حال با قطع همکاریهای سابق با آمریکا، مانع از ادامه فشارهای بین المللی به حزب الله بر سر سلاح مقاومت و همچنین دادگاه ترور رفیق حریری شود. به این ترتیب باید گفت که تهران به دولت تازه تشکیل شده از منظر حفظ جایگاه حزب الله لبنان و زدودن تهدیدهای امنیتی و سیاسی در داخل این کشور امید فراوانی بسته است.
تحولات سوریه و دولت نجیب میقاتی
زمان تولد کابینه میقاتی و ترکیب وزارتی آن، با اتفاقات و رخ دادهای منطقه بیارتباط نیست؛ بویژه، تشکیل این دولت در میانه ادامه تحولات خونین سوریه روی داده است.
مخالفان سوریه و ایران، در جریان ۱۴ مارس، دولت میقاتی را متهم به دست نشاندگی این دو کشور کرده و آن را وسیلهای برای حفظ نظام سوریه در مقابل موج اعتراضهای داخلی توصیف کردهاند. در واقع، جریان ۱۴ مارس و پیشاپیش آن گروه المستقبل سعی دارد با گره زدن بحث تشکیل حکومت میقاتی به رخ دادهای سوریه و با توجه به حساسیت بخش بزرگی از اهل سنت لبنان نسبت به سرنوشت همکیشان خود در سوریه، از آنچه اکنون در این کشور میگذرد بهره برداری کنند. از این منظر، حادثه رخ داده در طرابلس که به بهانه اعتراض به کشتار مردم سوریه توسط رژیم اسد آغاز شد، پیامی برای دولت تازه لبنان، حزب الله و متحدان آن در دمشق و تهران دارد.
بویژه، در همین چند روزی که از تولد دولت نجیب میقاتی میگذرد، لحن حملات جریان المستقبل به حکومت سوریه به طرز بیسابقهای بالا گرفته و تند شده است. به موازات آن، رسانههای وابسته به این گروه انتقادات خود را از خشونت حکومت بشار اسد علیه تظاهر کنندگان سوریه افزایش دادهاند.
ادبیات جریان سعد حریری در قبال مسائل سوریه، رنگ و بوی مذهبی و طایفهای بالایی پیدا کرده و به این ترتیب با تحریک اهل سنت در لبنان در صدد بسیج ساختن این قشر در مقابل دولت به زعم آنها حزب الله شیعی بر آمده است و این در حالی است که به اعتقاد آنها، حکومت علوی سوریه، اهل سنت را چه در سوریه و چه در لبنان هدف قرار داده و سرکوب میکند. از اینرو، این جریان با پیوند دادن مسائل لبنان به رخ دادهای هولناک جاری در سوریه، خواسته یا ناخواسته به تنشهای مذهبی و طایفهای در لبنان دامن میزند.
به نظر میرسد جریان سعد حریری که از گردونه قدرت به بیرون انداخته شده است، در دامن زدن به این تنشها مصلحتی میبیند؛ شاید که بتواند از این راه، دولت نجیب میقاتی را ساقط نماید.
سناریوهای پیش روی دولت میقاتی
کابینه تازه لبنان که ترکیب آن خالی از عناصر جریان ۱۴ مارس است، مفاصل اجرایی، سیاسی و امنیتی لبنان را در اختیار متحدان ایران و سوریه قرار داده است. تثبیت این دولت میتواند از لحاظ اقتصادی موقعیت و نفوذ خاندان حریری را که به طور سنتی به عربستان و غرب وابستهاند تضعیف ساخته و دست بالا را به رقبای آن بدهد.
از لحاظ سیاسی و امنیتی، موقعیت حزبالله تثبیت خواهد شد و خیال رهبران این گروه تا حدود زیادی از بابت فشارهای سیاسی داخلی بر سر سلاح آن و همچنین متهم ساختن آن به ترور رفیق حریری؛ نخست وزیر اسبق لبنان، آسوده خواهد شد. در عین حال با توجه به فعالیت گسترده جاسوسان اسرائیلی در خاک لبنان و نفوذ آنها در میان برخی از ردههای امنیتی و ارتش این کشور، دولت تازه میتواند زمینه ساز پاکسازی و تحول در سازمانهای امنیتی لبنان باشد. با این حال این روند، میتواند به دلیل تحولات خطرناک سوریه متوقف شده و یا حتی ناکام بماند.
سوریه نقش و تاثیر مستقیمی در روی کار آمدن کابینه نجیب میقاتی داشته است. در صورتی که رخ دادهای این کشور، رژیم بشار اسد را به پرتگاه سقوط کشانده و یا با مشکلات جدی تری روبرو سازد، دولت نجیب میقاتی مهمترین تکیهگاه خود را از دست خواهد داد. ایران نیز بدون وجود واسطه سوریها، نخواهد توانست به مانند گذشته عرصه سیاسی لبنان را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که از هم اکنون، آنچه در سوریه میگذرد فضای سیاسی لبنان را متشنج و آبستن برخوردهای مذهبی و طایفهای ساخته است. اتفاقی که در روزهای آغازین دولت تازه لبنان در طرابلس افتاد، میتواند پیش در آمدی بر در گیریهای بزرگتر باشد.
در صورت تداوم رخ دادهای سوریه و گسترش خشونتها در این کشور، چه بسا لبنان به کام درگیریهای داخلی کشیده شده که در نتیجه آن، روند کار دولت میقاتی مختل گشته و حتی ممکن است باعث سقوط آن شود.
تعجبی نیست که این روزها همه چشمها از تهران تا بیروت به تحولات در سوریه خیره است.