در حالی که پیشبینی میشود فروش فیلم سینمایی «محاکمه در خیابان» بیستوهفتمین اثر مسعود کیمیایی تا پایان هفته جاری به مرز 200 میلیون تومان برسد به نظر میرسد این فیلم از استقبال نسبی برخوردار بوده است.
در حالی که پیشبینی شده است فروش فیلم سینمایی «محاکمه در خیابان» بیستوهفتمین اثر مسعود کیمیایی تا پایان هفته جاری به مرز 200 میلیون تومان برسد، به نظر میرسد این فیلم با وجود تبلیغات فراوان هنوز با استقبال خوبی روبهرو نشده است.
فیلم سینمایی «محاکمه در خیابان» با بازی پولاد کیمیایی، حمیدرضا افشار، حامد بهداد، شبنم درویش، محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، شقایق فراهانی، نگار فروزنده، محمد موبد، اکبر معززی و علیاصغر طبسی در 24 سالن سینما بر روی پرده رفته است.
فیلمنامه این فیلم بر اساس طرحی از اصغر فرهادی نگاشته شده و قصه پسر جوانی را روایت میکند که در روز عروسی خود از رابطه زن مورد علاقهاش با مردی متاهل باخبر میشود.
او بعد از ظهری را در خیابانهای پر از اتومبیل تهران میگذراند تا مرد را پیدا کرده و از واقعیت ماجرا مطمئن شود و فیلم در این میان به روابط آدمهایی از طبقه متوسط در شهری آشفته با یک بستر اجتماعی بیمار میپردازد.
محاکمه در خیابان فیلمی خیابانی و سیاه و سفید است که با دوربین دیجیتال توسط تورج منصوری فیلمبرداری شده و اولین فیلم سینمای ایران بهشمار میآید که برای معرفی آن مراسمی با عنوان «فرش قرمز» برگزار شد.
سلطان سینمای ایران در دنیای شخصی خود
به نظر میرسد آخرین اثر مسعود کیمیایی، کارگردان باسابقه سینمای ایران که مانند آثار دیگر او در سالهای اخیر نقدهای متفاوتی را به دنبال داشته است، در مقایسه با فیلمهای اخیر این کارگردان از روایت و ساختار منظمتری برخوردار است.
کیمیایی معتقد است که محاکمه در خیابان آن نوع تلخی که در زبان سینمای اوبرای مخاطبش آشناست را ندارد و تلخی آن به حال و هوای زمانه برمیگردد.
کارگردان فیلمهای «گوزنها» و «قیصر» بر این نظر است که جامعه ایرانی به سمت سیاه و سفید شدن و فضاهای سابق میرود و میگوید: من وقتی به سمت طبقه حاشیهنشین میروم دیگر نمیتوان رنگهای شاد را وارد عکسهایم کنم.
در حالی که کیمیایی ارتباط «محاکمه در خیابان» را با فیلمهای قبلی خود و زمانهای گذشته نفی میکند، برخی از منتقدان معتقدند که این کارگردان سالهاست که دنیای شخصی و انفرادی خود را در فیلمهایش بنا کرده است.
کیمیایی ویژگی آخرین فیلم خود را در مقایسه با سایر فیلمهایش در فرم و انتخاب داستان میداند و تاکید میکند که اين فيلم به دلیل برخورداری از قصهای دوپاره متفاوتترين اثر وی است.
منتقدان آثار کیمیایی که تاثیر فضای جامعه و نگاه نسل جدید را در نوع نگاه کارگردان به شخصیتهای آثارش نمییابند، معتقدند که او دنیایی را در فیلمهای خود خلق میکند که خود از آن لذت میبرد و مخاطبان آثارش هم ایستادگی بر سر آرمانهای قدیمی او را میپسندند.
محاکمه در خیابان میان واقعگرایی و آرمانگرایی
برخی از منتقدان مفاهیمی چون غیرت و ناموس را مفاهیمی میدانند که گذر زمان در تعریف آنها تغییراتی بهوجود میآورد در حالی که کیمیایی هنوز تعاریف کلاسیک و قدیمی را از اینگونه مفاهیم ارائه میدهد.
کیمیایی معتقد است که که در یک کشور جهان سوم، غیرت بدون چاقو معنا ندارد و منتقدان، وی را گرفتار ارزشهایی میدانند که بر آنها پافشاری میکند بیآنکه با گذر زمان ارتباط داشته باشند.
به گفته کیمیایی، شخصیتهای اصلی فیلمهایش از درون خود او بیرون آمدهاند و نمیتوانند دروغ باشند.
او با اشاره به دیالوگ دوست شخصیت اصلی فیلم «امیر» که به او میگوید «دوباره غیرت و مردونگی مد شده» توضیح میدهد: وقتی میگویی مد شده بحث در خصوص چیزی میکنیم که عمق ندارد و همین مساله یک طبقه اجتماعی را ایجاد میکند که شناخت دقیقی از آن برای بیننده وجود ندارد.
فضاسازی و طراحی لباسها در «محاکمه در خیابان» حال و هوای دهه 50 یا 60 شمسی را دارد و دیالوگهایی که شاخصه آثار کیمیایی هستند در آخرین اثر او هم خودنمایی میکنند.
او با تاکید بر اینکه فاصله، فاصله فرهنگی است میگوید: از روی تیپ و لباس و حرف زدن شاید متوجه نشوید که این آدمها که تعدادشان هم کم نیست مربوط به کدام طبقه اجتماعی هستند.
به نظر میرسد آنچه که منتقدان در سینمای کیمیایی میجویند و آن را نمییابند واقعگرایی و واقعبینی است، در حالی که این کارگردان که خود را خالی از آرمان نمیپندارد معتقد است که شیوه نگاه کردن به آرمانها بر اساس زمانه تغییر میکند.
کیمیایی تاکید میکند که اگر هنرمندی بخواهد کماکان بر سر آرمانهای قبلی هم بماند به طور قطع نمیتواند به روایت روزگار خود بپردازد و این همان نقدی است که منتقدان آثارش به او وارد کردهاند.