دبیراجرایی خانه کارگر استان خوزستان از شرایط سخت کارگران قطار شهری اهواز و عدم رسیدگی مسئولان به وضعیت آنها خبر داد.
آقایار حسینی، امروز، ۲۴ مرداد ماه، به خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفت که کارگران قطار شهری اهواز (مترو) که حدود ۴۰۰ نفر هستند و برای شرکت کیسون کارمیکنند، هفت ماه است حقوق نگرفتهاند.
او همچنین خبر داد که تا کنون دو نفر از کارگران بر اثر سانحه در حین کار جان خود را از دست دادهاند.
به گفته او این کارگران حتی به دلیل «ترس از اخراج» جرات اعتراض ندارند و مسئولان نیز تا کنون پاسخگوی مشکلات آنها نبودهاند.
او پیشتر نیز در گفتوگو با خبرگزاریها، بدی آب و هوا و گرد و غبار، نبود امنیت شغلی، پایین بودن سطح دستمزدها و تاخیر در پرداخت حقوق را از جمله مشکلات کارگران خوزستانی نام برده بود.
آقای حسینی بدون اشاره مستقیم به کارگران قطار شهری اهواز، تاکید کرده بود که کارگران برخی شرکتها ماههاست حقوق دریافت نکردهاند و کارفرما نیز هر زمان میتواند آنها را اخراج کند.
حدود یک ماه پیش نیز عباس هلاکویی، رئیس سازمان قطار شهری اهواز درباره تاخیر در پرداخت حقوق این کارگران سخن گفته و تاکید کرده بود که کارگران و پرسنل قطار شهری اهواز، تا تیرماه مجموعا شش ماه حقوق معوقه دارند.
به گفته آقای هلاکویی همیشه پرداخت حقوق به این کارگران چهار ماه عقبتر از روال طبیعی انجام میشود.
آقای هلاکویی همچنین گفته بود که بعد از تصویب بودجه در خرداد امسال و ابلاغ آن توسط مجلس ایران به سایر وزارتخانهها، بودجه هر دستگاه اجرایی به آن ابلاغ شد اما اعتبار سال ۹۰ پروژه قطار شهری اهواز هنوز پرداخت نشده است.
تاخیر در پرداخت حقوق کارگران در چند سال گذشته، اعتراض آنها را برانگیخته و برگزاری تجمع با اعتصابهایی را بهدنبال داشته است. در تازهترین آنها، کارگران نساجی مازندران ۲۲ تیرماه در اعتراض به این که ۱۳ ماه از حقوق خود را دریافت نکردهاند، مقابل فرمانداری قائمشهر و استانداری تجمع کردند.
آنها اردیبهشت امسال، بهمن ماه ۸۹ و آذرماه ۸۸ نیز در اعتراض به دریافت نکردن چند ماه حقوق خود در برابر این کارخانه تجمع کرده بودند.
همچنین بیش از یکصد نفر از کارگران «شرکت مخابراتی راه دور ایران» در اعتراض به اجرانشدن مصوبات دولت و دریافت نکردن ۲۰ ماه از حقوق خود، روز چهارشنبه ۲۹ فروردین در شیراز راهپیمایی کردند. این کارگران دی ماه سال گذشته نیز در محل سخنرانی محمود احمدینژاد تجمع کرده بودند.
قاعده پرداخت نشدن حقوق کارگران و اخراج و تهدید به اخراج آنان از کار در کنار حداقل دستمزد، موجب شده که این قشر جامعه زیر خط فقر باقی بمانند.
قانون کار جمهوری اسلامی، اعضای شورای عالی کار را موظف کرده است برای تعیین حداقل دستمزد کارگران، درصد تورمی را که بانک مرکزی اعلام میکند، در نظر بگیرند.
این اسد و قذافی که رو در روی مردم متوهم خودشان (که فکر میکنند اگر اینها بروند دمکراسی و آزادی می اید جا نا نه ایستاده اند ) همان مرغ توفان هستند که با میلیونها مردم متوهم به خیابان آمده در ایران ۳۲ سال پیش رو در رو ایستاد با تکیه به نیزه ارتش وا داده شاه . هر چی اینها بکشند حلال مارکسیستی است . شوشول ببرند ، در دهان پسر بچه بگذارند ، دسته جمعی به یک زن بی دفاع حمله کنند و او را کشان کشان در مقابل دوربین رسانه های بین المللی ببرند عین مدرنیته و پیشرفت است و حفظ حقوق بچه ها و زنان .
آقا جان مگر نه اینکه اکثر ملت همیشه اشتباه میکنند .
مگر نه اینکه انقلاب های بزرگ مثل روسیه ، افغانستان ، کوبا به ضرب و زور و تفنگ و نیروی دریایی و ترور و کودتا و با کمک خارجی از هر کسی ( حتا دشمنان ) و با معاملات سیاسی پشت پرده پیروز نشدند ؟
مگر نه اینکه کاسترو اولش کمونیست نبود و هی میرفت امریکا و حال میکرد با اونها و معلوم نیست چرا امپریالیسم با میلیونها کوبایی مستقر در فلوریدا تا حالا نتوانسته این کشور کوچولو را مثل لیبی و سوریه به آتش بکشد ؟
مگر نه اینکه هوشی مینه اولش فقط ناسیونالیست بود اما بعد ها شوروی او را به راه راست کمونیسم آورد در ازای قول حمایت ؟ مثل فیدل ؟
پس مشکل کار کجاست ؟
اشکال اینجاست : تناقض ! یک بام و دو هوای روسی .
۱)رجوی اشتباه کرد از صدام کمک گرفت . اما بختیار اشتباه نکرد از صدام و مصر و انگلیس و امریکا و .... کمک گرفت .
۲)بختیار اشتباه نکرد خواست به زور ارتش جلوی ملت متوهم به ایستد ، با خمینی مذاکره و معامله کرد همزمان با مذاکره و معامله با شاه و سفیران انگلیس و امریکا . اما اشتباه کرد زیادی روی این مذاکرات و معاملات بدون پشتوانه حساب کرد . اما بازرگان و سنجابی و فروهر و بنی صدر و .... اشتباه کردند با خمینی که میلیونها مردم پشت او بودند مذاکره کردند .
۳)بنی صدر ، بازرگان ، سنجابی ، فروهر ساده لوح بود ند که فکر کردند میتوانند با همراه شدن با خمینی او را و جریانات را به سمت دموکراسی و لیبرالیسم هدایت کنند اما بختیار ساده لوح نبود که فکر میکرد با زدن یک کاسه ماست در رود خانه سفید رود میتوا ند برای همه دوغ ما دام العمر درست کند .
اما چه شما مارکسیست های روسی نقابدار بخواهید چه نخواهید ، عصر دیکتاتوری پرولتاریا و دیکتاتورهای ساخت جنگ سرد به پایان رسیده .
اسد و قذافی و مبارک و ملک عبدالله و حسن و حسین و ولایت فقیه استالینیستی و کاسترو و ..... زمان شان به سر رسیده .
پایان تاریخ به گفته فوکویاما رسیده .
با سانسور کردن اخبار لیبی و سوریه و دلال بازی نیکلای پاتروشف و پوتین و چاوز و یا وارونه نشان دادن حقایق در مورد زندگی بدوی مردم کوبا و کره شمالی و تحریف تاریخ در مورد بختیار و بنی صدر و مصدق و بزرگان و فروهر و سنجابی و رضا پهلوی و موسوی و کروبی و خاتمی و ..... راه به جایی نمیبرید .