وزیر آموزش و پرورش ایران هفته گذشته خبر داد که از سال آینده، نظام آموزشی ایران به ۶ سال ابتدایی، ۳ سال راهنمایی و ۳ سال متوسطه تغییر پیدا میکند. برخی از کارشناسان درباره این تغییرات بر اساس «آزمون و خطا» انتقادهایی به میان آوردهاند و بر لزوم توجه به مطالعات اساسی تاکید کردهاند.
تا سال ۱۳۴۵ شمسی، نظام آموزشی ایران ۶-۶ بود؛ ۶سال دوره ابتدایی، ۳سال دوره اول متوسطه، معروف به سیکل اول و ۳سال دوره دوم متوسطه. سال ۱۳۴۵، طرح نظام جدید ۵-۳-۴ شامل ۵سال ابتدایی، ۳سال راهنمایی و ۴سال متوسطه بهتدریج اجرا شد و دانشآموزانی که در سال ۴۵ به عنوان کلاس اولی وارد مدرسه شدند، طرح جدید را تجربه کردند. دوره راهنمایی در سال ۵۰ و دوره متوسطه در سال ۵۳ تاسیس و سرانجام در سال ۵۷ این نظام کامل شد.
حالا قرار است سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش که تغییر نظام آموزشی به ۶ سال ابتدایی، ۳ سال راهنمایی و ۳ سال متوسطه است، ۲۲ آذرماه رونمایی شود.
گفتنش برای مسوولان چندان سخت نیست؛ شاید به همین سادگی است که حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش، در حاشیه همایش تجلیل از مولفان و رونمایی کتابهای درسی، در جواب این پرسش که نظام جدید آموزشی ۶-۳-۳ چگونه اجرا میشود گفته است: این نظام از سال آینده در سراسر کشور اجرا میشود و دانشآموزان پنجم ابتدایی به کلاس ششم میروند. تنها سال آینده پایه اول راهنمایی نخواهیم داشت.
او همچنین توضیح داده که پیشدانشگاهی در سال تحصیلی آینده حذف نخواهد شد: ۵سال طول میکشد تا جابهجاییها انجام شود. به این شکل یک سال پایه اول راهنمایی، سال بعد پایه دوم و سال بعد از آن پایه سوم حذف میشود تا سرانجام پیشدانشگاهی حذف شود.
«جز سردرگمی چیزی نداشته است»
اما شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسایل آموزشی به مردمک میگوید: تغییر ساختار مقاطع و طرح تعطیلی پنجشنبهها و انتقال مدارس ابتدایی به نوبت صبح، از طرحهایی است که تاکنون جز سردرگمی برای خانوادهها، معلمان، مدیران مدارس و دانشآموزان دستاوردی نداشتهاند.
هنوز معلوم نیست که طرح تغییر ساختار چگونه اجرا خواهد شد. اینکه مقامات آموزش و پرورش اعلام کردهاند تغییر ساختار نظام آموزشی از ۵- ۳- ۳- ۱ (یعنی ۵سال ابتدایی، ۳سال راهنمایی و ۳سال متوسطه و یک سال پیشدانشگاهی)، به نظام جدید ۶- ۳ -۳، از سال تحصیلی آینده اجرا میشود، چندان قطعی نیست. هنوز ابعاد کامل این طرح روشن نیست و معلوم نیست آیا آموزش و پرورش امکانات لازم برای پیاده کردن این طرح را دارد یا اجرای طرح تغییر ساختار باز هم عقب میافتد.
در حالی که وزیر آموزش و پرورش بر اولویت تغییرات ساختاری و شکلی تاکید میکند، بسیاری از کارشناسان معتقدند تغییرات ساختاری مشکلی را در مدارس حل نمیکند و حتی ممکن است مشکلات را افزایش دهد.
آقای عبداللهی به مردمک میگوید: آموزش و پرورش ما از کمبود معلمان آموزشدیده و باانگیزه و سیستم حافظهمحور و ارتباط نداشتن موضوعات درسی با زندگی رنج میبرد. در واقع، مدرسه در یک معامله زیانبار خلاقیت و پرسشگری را از بچههای ما میگیرد و به آنها معلومات و اطلاعات انبوه میدهد و مبتنی بر پرورش حافظه است. مدارس ما به دانشآموزان مهارتهای زندگی را نمیآموزند و ارایه اطلاعات مجرد به دانشآموزان، باعث بیانگیزگی آنها در یادگیری میشود.
به گفته این کارشناس آموزشی، در آموزش و پرورش امروز، بر توانایی حل مساله، طرح پرسش، خلاقیت، روحیه انتقادی، توانایی جستوجو و به دست آوردن اطلاعات و کار مشترک و گروهی تاکید میشود. معلوم نیست این تغییرات ساختاری چه کمکی به این مسایل میکند.
کمبود فضای آموزشی یا جبران افت تحصیلی؟
اما تغییرات آنقدر که در خبرها میآید، آسان نیست. میلیونها ایرانی از دانشآموز و معلم گرفته تا خانوادهها با این تحول درگیر خواهند شد و سرنوشتشان تابع آن خواهد بود. آموزش و پرورش اعلام کرده که مسایلی مثل هماهنگ بودن با روایات اسلامی، کم شدن تعداد دانشآموزانی که به دلیل فقر یا مشکلات دیگر با پایان دوره ابتدایی ترک تحصیل میکنند و شباهت بیشتر به ساختار آموزشی کل جهان، دلایلی هستند که لزوم این تغییر را ایجاب میکنند.
به گفته شیرزاد عبدالهی، بسیاری از کارشناسان نظر مخالف خود را درباره افزایش طول دوره ابتدایی از سال ۸۸ تاکنون ابراز کردهاند. دلیلش این است که تاکنون پشتوانه کارشناسی طرح افزایش طول دوره ابتدایی از سوی دستاندرکاران بیان نشده است. وزیر آموزش و پرورش گفته تغییر ساختار آموزش ابتدایی از ۵ به ۶سال، ناشی از افت تحصیلی دانشآموزان دوره راهنمایی بوده است؛ اما توضیح نداده افزایش طول دوره ابتدایی، چگونه باعث کاهش افت تحصیلی در راهنمایی میشود؟
مخالفان طرح افزایش طول دوره ابتدایی معتقدند آموزش و پرورش به جای افزایش طول دوره ابتدایی، بهتر است دوره پیشدبستانی را به عنوان یک دوره مستقل تقویت کند و کودکان ۵سال تمام در مراکز پیشدبستانی ثبتنام و مشمول تحصیلات رایگان شوند. چون بر اساس تحقیقات رسمی، گذراندن دوره یک یا ۲ساله پیشدبستانی، تاثیر زیادی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ابتدایی بهخصوص در مناطق قومی ۲زبانه دارد.
«این تغییرات به نفع نظام آموزشی است»
م. جلیلی، مدیر دبستان یک مجتمع آموزشی در این باره به مردمک گفته است: این تغییرات هرچه زودتر اعمال شوند به نفع نظام آموزشی است. از یک نظر، تغییر در مورد پیشدبستانیها میتواند مفید باشد. اگر بچهها از ۶سالگی وارد دبستان شوند، آموزش یکپارچه میشود. البته از طرف دیگر حضور ۶ساله بچهها در دبستان، خودش مشکلات دیگری به بار میآورد. واقعا آموزش بچه ۶ساله با بچه ۱۱ساله تفاوت زیادی دارد.
شیرزاد عبداللهی میگوید: در ابتدای اعلام طرح جدید برخی از مسوولان اعلام کردند که قرار است دوره یکساله پیشدبستانی در دبستان ادغام و اجباری شود که ظاهرا به دلیل تفاوت کیفی آموزشهای دبستانی و پیشدبستانی این طرح کنار گذاشته شد. نکته دیگر این است که بسیاری از مدارس ابتدایی بهخصوص در مناطق روستایی، بر اساس سیستم ۵کلاسه ساخته شدهاند و افزودن یک کلاس به دوره ابتدایی، این مدارس را با کمبود فضای آموزشی مواجه میکند.
دامنه این تغییرات اما محدود به دبستان نیست. با ادامه تغییرات، دوره پیشدانشگاهی هم حذف خواهد شد. پیشدانشگاهی، جزیی از نظام جدید متوسطه بود که از سال ۷۰ در مدارس بهصورت آزمایشی اجرا شد، اما به دلیل مشکلات پیش آمده به تدریج با تغییراتی پی در پی، نظام جدید استحاله شد و تنها نامی از آن باقی ماند. سال ۷۸ هم با بخشنامه وزیر وقت و تبدیل نظام ترمی- واحدی به نظام سالی- واحدی، نظام جدید از حرکت افتاد.
شیرزاد عبداللهی معتقد است: در مورد پیشدانشگاهی اجماع مجلس و دولت بر حذف این مقطع بود و کارشناسان هم با حذف این دوره مخالفتی نداشتند. با این حال، دوره پیشدانشگاهی ممکن است به عنوان سال چهارم متوسطه ابقا شود.
ع-صداقت، دبیر دوره دبیرستان در مشهد تدریس میکند، در گفتوگو با مردمک میگوید: تغییرات در سالهای گذشته همیشه به ضرر دانشآموزان تمام شده چون بیپشتوانه بوده است. بهخصوص بچههای پیشدانشگاهی تا حالا متوجه نشدهاند که جایگاهشان در آموزش و پرورش چیست. پیشدانشگاهی بیهویت است و ماهیت اولیهاش را از دست داده. درست به همین ترتیب، دبیران هم سردرگماند و تنها مجبورند با تغییرات ناگهانی کتابهای درسی و قوانین کنار بیایند.
این دبیر آموزش و پرورش معتقد است باید قبل از اعمال این تغییرات، نیازهای اصلی آموزش و پرورش رفع و فضاهای آموزشی و نیروی انسانی لازم برای این تغییرات تامین شود.
سند روی سند
فکر تهیه سند ملی آموزش و پرورش در سال ۱۳۸۲ و در دوره وزارت مرتضی حاجی، وزیر وقت دوره اصلاحات و از دل جلسات مشورتی صاحبنظران آموزش و پرورش بیرون آمد. بنا بود با تصویب سند، برنامه دراز مدتی برای آموزش و پرورش تهیه شود تا با تغییر وزیر، سیاستگذاری و برنامهریزی وزارتخانه دچار تغییرات سلیقهای و سیاسی نشود.
این سند ملی که نامش به سند تحول راهبردی آموزش و پرورش تغییر کرده، خود، چند سند میانی دارد. یکی از مفصلترین سندهای میانی، سند فلسفه تربیت است با بحثهای فلسفی و اخلاقی مفصل که انتقادهای فراوانی درباره مباحث آن مطرح شده و بسیاری از کارشناسان آموزشی و تربیتی، بیش از آنکه به این بخش توجه کنند، مشغول انتقاد از آن بودهاند.
نمونهاش حسین سوزنچی، عضو کمیسیونهای حوزوی و تحول و نوسازی آموزشی شورای عالی انقلاب فرهنگی که معتقد است این شورا تنها بخشی جزیی از سند تحول راهبردی آموزش و پرورش را که همان دورههای ۶-۳-۳ است، بدون کارشناسی تصویب کرده و در بخش راهبردها و راهکارها، تمام صحبتها نشان از غربزدگی دارد و این سند، خود نیازمند تحول راهبردی دیگری است.
با اینکه عمر این سند بیشتر از این حرفهاست، بحث تغییر ساختار مقاطع آموزشی از ۲سال پیش پررنگ شده و نظرات مختلفی درباره آن ابراز شده است. وزیر آموزش و پرورش، در یک سخنرانی نقطه آغاز این تغییرات را سال ۱۳۶۷ دانسته و گفته که گروهی از کارشناسان و متخصصان از آن سال به این نتیجه رسیده بودند که نظام آموزشی باید براساس ساختار ۶-۳-۳ باشد.
شیرزاد عبدالهی در در این باره در گفتوگو با مردمک تاکید میکند: ممکن است سال ۶۷ مطالعاتی روی این طرح صورت گرفته باشد و حتی یک گروه مطالعاتی تغییر ساختار را پیشنهاد داده باشند، اما آن سالها مطالعات روی تغییر نظام متوسطه متمرکز بود و تغییر ساختار به ۶-۳-۳ تا ۲سال پیش مطرح نبود. در نظام جدید متوسطه که در نیمه اول دهه ۷۰ اجرا شد، دوره پیشدانشگاهی تازه تاسیس شد.
به اعتقاد این کارشناس آموزشی، «اظهارات متفاوت و گاه متضاد مسوولان آموزش و پرورش از ۲سال پیش تاکنون در مورد جزییات تغییر ساختار، این ذهنیت را تقویت میکند که طرح مدون و نقشه راه مشخصی برای تغییر ساختار وجود نداشته و ظاهرا همه چیز بر اساس آزمون و خطا پیش میرود.»
حمیدرضا حاجیبابایی، در اولین ماه وزارتش یعنی آذر ۸۸، اعلام کرد که ابتدا باید ساختار مقاطع را تغییر داد و پس از آن تحول بنیادی را آغاز کرد. عبدالهی توضیح میدهد: ابتدا گفته شد مقاطع راهنمایی و پیشدانشگاهی حذف و دوره ابتدایی و دبیرستان، هر دو، ۶ساله میشوند. اعلام حذف دوره راهنمایی و احتمال ادغام دانشآموزان این دوره در دوره متوسطه، نگرانیهایی را در میان خانوادهها ایجاد کرد. پس از آن اعلام شد که دوره راهنمایی حذف نمیشود، بلکه تنها نام آن تغییر میکند و ساختار جدید ۶- ۳- ۳- خواهد بود.