بازیهای آسیایی
ورزش آسیا در چند دهه اخیر به شدت تحت سلطه ورزشکاران سه کشور چین، کره جنوبی و ژاپن بوده است. در هشت دوره پیشین بازیهای آسیایی، همواره سه رتبه اول مسابقات نصیب تیمهای این سه کشور شده است. ورزشکاران چینی، کرهای و ژاپنی در مجموع دست کم 64 درصد مدالهای طلای بازیهای 2006 دوحه و 91 درصد مدالهای طلای بازیهای 1986 سئول را به دستآوردهاند.
حضور سه غول ورزشی چین، کره جنوبی و ژاپن در آسیا باعث میشود که کشورهای دیگر برای کسب رتبه چهارم رقابت کنند. در هشت دوره اخیر این رتبه سه بار نصیب قزاقستان، دو بار نصیب ایران (1986سئول و 2010 گوانجو) و کره شمالی و یک بار هم نصیب تایلند شده است.
پیش از بازیهای امسال در گوانجو، بهترین نتیجه تیمهای ایرانی در سال 1986 (1365) در سئول به دست آمده بود. رتبه چهارم ایران در آن مسابقات مدیون تحریم بازیها از طرف همسایه شمالی میزبان بود که آن روزها یکی از قدرتهای ورزشی آسیا شمرده میشد. بدترین نتیجه ایران نیز در سال 2002 (1381) در بوسان کره جنوبی به دست آمد که ایران بعد از قدرتهای سنتی آسیا و کشورهایی که گاهی بالاتر از ایران در جدول قرار میگرفتند، مانند تایلند، تایوان، هند و کره شمالی، قزاقستان و ازبکستان، در رده دهم قرار گرفت.
در دوره اخیر بازیهای آسیایی، تیمهای ایرانی بهترین نتیجه چند دوره گذشته را به دست آوردند و در جدول مدالها به مقام چهارم رسیدند. این اولین بار است که بعد از ورود قزاقستان به مسابقات (از سال 1994) ایران بالاتر از این کشور در جدول ردهبندی قرار میگیرد.
در دوره اخیر بازیهای آسیایی، ورزشکارانی ایرانی در کسب مدال طل به شکل قابل توجهی پیشرفت داشتهاند و 4.2 درصد مدالهای طلا را در مقابل 3.7 درصد کل مدالها به دست آوردهاند. در نتیجه در حالی که ایران در جدول مجموع مدالها هفتم شد، در جدول رسمی به مقام چهارم رسید.
سهم ورزشکاران ایرانی در دورههای اخیر، هم به صورت مطلق و هم نسبت به کل مدالها افزایش یافته است. سهم ورزشکاران ایرانی از کل مدالها تقریبا همیشه در حال افزایش بوده و از کمتر از دو درصد در سال 1990 به بیش از 3.5 درصد در دوره اخیر رسیده است.
سهم زنان ایرانی از موفقیت در بازیهای آسیایی بسیار پایین است. تنها 14 مدال از مجموع 59 مدال ورزشکاران ایرانی و تنها یک طلا از 20 مدال طلا، سهم زنان بوده است. این نسبت (24 درصد) بعد از عربستان سعودی (صفر درصد)، پایینترین سهم ورزشکاران زن در بین 15 تیم اول مسابقات است.
طلاهای ووشوی ایران در گوانگجو تقلبی بودند(از خودنويس)
2- چرا ميگيد قرارداد چند ميليارد توماني؟
به اقرار خود سعيدلو، قرارداد يك ميليارد يورو(بعضي جاها هم دلار) ذكر شده. كافيه يه جستجو تو گوگل بزنيد.(اين يعني بيش از هزار ميليارد تومان!!!!)
3- چرا سعيدلو بايد تمام طول مدت برگزاري بازي ها رو در گوانگجو مي بود؟ يعني كاري براي كسي در حد وزير ورزش ساير كشورها در مملكتش مهمتر از كيف و حال دوهفته اي در آنجا نبود؟!!!
يا اينكه موضوع «ماندن يا مفتضحانه رفتن» با اين مسابقات گره خورده بود كه اينقدر حياتي شده بود؟!!!
4- گزارش هاي مندرج در خود رسانه هاي حكومتي از فساد شديد داوري، تباني ها و ... در اين مسابقات خبر ميداد؛ اما جالب اينجا بود كه گويا همه ي اين تباني ها توسط «آدم بدها!!!» صورت مي گرفت و مسؤولان ورزش ايران، از هر اتهامي عصمت دارند(حال اين مواضع را با گزارش هاي جند ماهه ي گذشته ي فساد گسترده در ورزش مملكت مقايسه كنيم!).
5- به ياد بياوريم روزهاي قبل از شروع بازي ها را كه به يكباره موضع سعيدلو با چرخشي 180 درجه اي به پذيرفتن تمامي مسؤوليت ورزش ايران در گوانگجو بدل شد.
موردي كه سوء ظن تباني قبل از بازي ها را به شدت قوت مي بخشد.
چرا خبر انعقاد قرارداد يك ميليارد يورو(دلار) دقيقاً صبح روزي منتشر شد كه ايران اولين 5 طلاي خود را دقيقاً بعد از ظهرش به دست آورد؟!!!
ضمناً همين ديروز نيز خبري در فارس نقل شد كه سعيدلو در دستوري تعجب برانگيز، از تيم فوتبال 7 نفره ي ايران خواسته است كه:« به چيني ها كمتر گل بزنيد!»
6- تفاوت فاحش تعداد مدال هاي ايران با قزاقستان و هند و چين تايپه و جايگاه بي اصالت و سست چهارمي ايران در جدول رده بندي مسابقات( كه البته رتبه ي هفتمي از لحاظ تعداد، بهتر به وضع و حال و قد و قواره ي كاروان ايران مي زيبد)، خود گواه صادق ديگري بر عدم سلامت گردش امور در كاروان ايران است.
7- حجم بالاي استفاده ي تبليغاتي دولتي ها از اين موقعيت با زدوبند حاصل شده، پس از برگزاذري بازي ها، خود گواه ديگري بر مدعاي برنامه ريزي هاي در سطوح كلان بين دو كشور( يا حتي بين چند كشور) براي رقم خوردن چنين نتايجي مي تواند باشد. امري كه شايد براي دولتي هاي ايران به مراتب بااهميت تر از ساير كاروان هاي ورزشي باشد و ارزش معامله كردن بر سر چنين موضوعي براي طرفين توجيه پذير باشد.
8- بماند كه در ترم هاي اعلامي از سوي كميته ي بين المللي المپيك، در تمام مسابقات بين المللي، تنها ورزشكاران و باشگاه هاي ورزشي هستند كه ملاك ارزيابي واقع مي شوند و از كشورها قاعدتاً نبايد حرفي به ميان آيد(http://en.wikipedia.org/wiki/Sports_rating_system)
بماند كه مجامع بين المللي ورزشي، هيچ تأكيدي بر روش رده بندي ها در تورمنت هاي بين المللي ندارند و «روش بكار گرفته شده در رنكينگ بازي هاي آسيايي، ملاك قضاوت بسياري متخصصان ورزش نيست»؛
در واقع اين روش رده بندي، با نيات ديگري بدور از اهداف اصيل ورزش ملت ها و با نياتي بيشتر سوداگرانه از جانب حكومت هاي كشورهاي كم توسعه حمايت مي شود.
9- وضع سازمان هاي نظارتي داخلي و حتي بين المللي از جهت سلامت لازم براي برخورد با چنين معضلاتي، وضعي اميدبخش به نظر نمي آيد. شايد وقت آن رسيده باشد كه خود ورزشي هاي سراسر دنيا به اين درازدستي ها و بازيچه كردن ها پايان دهند.
http://www.khodnevis.org/persian/permalink/10348.html
تیمهای ایرانی مخصوصا در باریهای گروهی روحیه قرمانی ندارند.و همواره در مرحله نهایی ناکام هستند .