نسخه آرشیو شده

رای دهندگان ایرانی چه کسانی هستند؟
در سال ۲۰۱۳ جمعیت رای‌ دهندگان جوان کمتر شده است، عکس از ایسنا
از میان متن

  • رای دهندگان بزرگسال بیشتر به مسائل اقتصادی توجه می‌کنند چون کار می‌کنند و نان آور خانواده‌شان هستند. در ایران هر چند جوانان از بیکاری رنج می‌برند اما مشکلات‌شان به گردن والدین‌شان می‌افتد.
یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۶ | کد خبر: 77971

فهرست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران که در ماه اردیبهشت برای این پست ثبت نام کردند (دست کم پیش از آن که شورای نگهبان صلاحیت‌ها را بررسی کند) به رای دهندگان ایران طیف معقولی از اندیشه‌های مختلف به دست می‌دهد که از میان آن انتخاب کنند.

فهرست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران که در ماه اردیبهشت برای این پست ثبت نام کردند (دست کم پیش از آن که شورای نگهبان صلاحیت‌ها را بررسی کند) به رای دهندگان ایران طیف معقولی از اندیشه‌های مختلف به دست می‌دهد که از میان آن انتخاب کنند.

مطابق معمول، مخلوطی از موضوعات اجتماعی و اقتصادی فکر رای دهندگان را به خود مشغول کرده است. اما تفاوت در میان نامزدها در رویکردی است که بیشتر از همه بر روی حل مشکلات اقتصادی دارند.

پوپولیست‌هایی که از سوی دستیار نزدیک محمود احمدی‌نژاد یعنی اسفندیار رحیم مشایی رهبری می‌شوند بر توزیع یارانه‌ها تاکید می‌کنند.

عملگرایان و اصلاح طلبانی که از سوی هاشمی رئیس جمهور پیشین هدایت می‌شوند در مورد احیای مجدد نرخ رشد اقتصادی تاکید می‌کنند.

در آخر مجموعه‌ای از محافظه‌کارانی که از سوی سیاستمداران نزدیک به رهبر معظم هدایت می‌شوند مانند وزیر امور خارجه پیشین؛ علی اکبر ولایتی، شهردار تهران؛ محمد باقر قالیباف و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای سعید جلیلی راه میانه‌ای را پیشنهاد می‌کنند یعنی وعده رشد اقتصادی همراه با توزیع یارانه‌ها. اما رای دهندگانی که باید به این برنامه‌ها رای بدهند چه کسانی هستند؟

از آخرین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹، جمعیت رای دهنده (هجده ساله‌ها و بالاتر) از ۴۷ میلیون به ۵۵ میلیون رسیده است. (مبنای این برآورد آماری است که مرکز آمار ایران در سال ۲۰۱۱ نمونه‌گیری کرده است و ساختار جمعیت را در سال ۲۰۱۳ هم نشان می‌دهد.)

این آمار سن رای دهندگان را هم مشخص می‌کند: میانگین رای دهندگان اکنون ۳۸ ساله‌اند. این یعنی آنها سه سال مسن‌تر از رای دهندگان سال ۲۰۰۹ هستند. رای دهندگان زیر سی سال (که از این پس به آنها رای دهندگان جوان می‌گوییم) یک سوم جمعیت رای دهنده هستند که نسبت به سال ۲۰۰۹ کمتر شده‌اند. در این سال جمع رای دهندگان جوان ۳۷ درصد کل جمعیت رای دهندگان بود. پس رای دهندگان جوان تعدادشان به میزان قبل نیست یعنی زمانی که بعد از رقابت‌های ریاست جمهوری پیشین که طی آن احمدی‌نژاد به دفتر ریاست جمهوری بازگشت، به خیابان ریختند و نخستن بحران جدی سیاسی را برای جمهوری اسلامی رقم زدند. اما در مقایسه با ایالات متحده که تنها ۱۹ درصد از رای دهندگانش جوان هستند هنوز رای دهندگان جوان ایرانی به میزانی هستند که در محاسبات مورد توجه قرار بگیرند.

رای‌دهندگان بزرگسال (۳۰ تا ۶۴ ساله‌ها) که امسال ۵۷ درصد رای دهندگان را تشکیل می‌دهند در سال ۲۰۰۹  پنجاه و چهار درصد این جمعیت بودند. همین تغییر کوچک نشان می‌دهد که سیاستمداران ایرانی ممکن است در آینده از موضوعات اجتماعی که مورد توجه جوانان است به موضوعات اقتصادی بپردازند که مسئله رای دهندگان بزرگسال خواهد بود.

در سال ۲۰۰۹ رای دهندگان جوان از سخنان میرحسین موسوی انرژی گرفته بودند که در مناظره تلویزیونی گفته بود اگر انتخاب شود گشت ارشاد را متوقف خواهد کرد. به نظر می‌رسید آنها چندان توجهی به برنامه‌های اقتصادی موسوی نداشتند که اصلا روشن نکرده بود چطور به آنها کمک می‌کند که شغل پیدا کنند.

رای دهندگان بزرگسال بیشتر به مسائل اقتصادی توجه می‌کنند چون کار می‌کنند و نان آور خانواده‌شان هستند. در ایران هر چند جوانان از بیکاری رنج می‌برند اما مشکلات‌شان به گردن والدین‌شان می‌افتد.  ۶۵ درصد رای دهندگان جوان با والدین‌شان زندگی می‌کنند و به همین خاطر تا حدی در مقابل بحران اقتصادی ایران محافظت شده‌اند. ۷۷ درصد از مردان بزرگسال کار می‌کنند در حالی که این آمار در میان رای دهندگان جوان چهل درصد است. (یازده درصد زنان رای دهنده بزرگسال‌اند و تنها شش درصد از زنان رای دهنده جوان هستند.)

طبقه اجتماعی در این انتخابا بیش از همه انتخابات پیشین نقش ایفا می‌کند که به خاطر سیاست‌های پوپولیستی دولت احمدی‌نژاد  است. در سال ۲۰۱۱ متوسط رای دهندگان در خانواده‌هایی زندگی می‌کردند که هزینه سرانه هر فرد در آن ۱۱ دلار بود که بر اساس استانداردهای مشترک جهانی به عنوان طبقه متوسط طبقه‌بندی می‌شدند.

رای‌دهندگان فقیر (کسانی که در خانواده‌هایی با درآمد کمتر از سه دلار در روز زندگی می‌کنند) 2.1 درصد از جمعیت رای‌دهندگان را تشکیل می‌دهند. اما افزایش نابرابری‌ بخصوص در سطح بالا، جمعیت رای دهندگان ناراضی را گسترده تر کرده است. بسیاری در ایران این واقعیت را می‌دانند که سبک احمدی‌نژاد در توزیع یارانه باعث تورم شده  و سهم آنها را بیشتر نکرده است اما می‌خواهند دولت یارانه بیشتری بپردازد.

از ژانویه ۲۰۱۱، برنامه اصلی پوپولیستی محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور ایران آغاز شد که در آن به جای یارانه انرژی هر ماه مبلغی به حساب هر ایرانی واریز می‌شود. این مطالعه‌ نشان می‌دهد که برای افراد با درآمد پایین جایگزینی هزینه سوخت با پول نقد، سود خالص بوده است.

مبلغ ماهانه پرداختی در سال ۲۰۱۱ برای یک خانواده ۴ نفره ۳۶۰ دلار بوده که حدود ۵۰ درصد از مخارج ماهانه فقیرترین دهک جامعه را تشکیل می‌دهد. این مبلغ برای دهک میانی حدود ۱۷ درصد و برای ثروتمندترین دهک، حدود ۵ درصد از مخارج ماهانه است.

در نتیجه این سیاست شاخص جینی (محاسبه توزیع ثروت میان مردم) به نزدیک پنج دهم درصد سقوط کرده و به ۳۶ صدم درصد رسیده است. (این عدد حاصل محاسبه من از بررسی درآمد و هزینه‌ها است) که پایین ترین درصد در همه دوره‌های بعد از انقلاب است.

بهبود توزیع درآمدها  به معنای افزایش آنها نیست. در دو سال گذشته اقتصاد ایران بسیار بد عمل کرده که بخشی از آن به خاطر تحریم‌های بین المملی است اما بخش بزرگ‌تر این بحران به خاطر سیاست‌های پرداخت مستقیم یارانه و نقل و انتقال پول نقد بدون قید و شرط است که به ندرت این شیوه برای رشد اقتصادی روش خوبی است.

حتی اگر اسفندیار رحیم مشایی نامزدی که از همه بیشتر به احمدی‌نژاد نزدیک است اجازه پیدا کند که وارد دور رقابت‌ها بشود مشخص نیست که بتواند سیاست‌های پوپولیستی هشت سال گذشته را ادامه بدهد تا در نظرسنجی‌ها جایگاه خوبی پیدا کند. همین طور مشخص نیست اصلاح طلبان و محافظه کاران مخالفت او می‌توانند سیاست‌های پوپولیستی او را برگردانند و اگر در انتخابات برنده شوند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی