سیلی زدن و سیلی خوردن در مجلس ایران تاریخچهای دارد که آغاز آن به دهها سال پیش باز میگردد.
البته روزگاری سیلی در دفاع از برخی ارزشهای سیاسی و اجتماعی بود که ظاهرا این روزها دیگر خبری از آن نیست. حالا سیلی زدن و خوردن نمایندگان مجلس ایران برای جادهای یا سدی است تا یک دوره برکرسی خود در مجلس بیفزایند.
سیلی مدرس و فروغی
روایت سیلی مدرس مشهور است. زمانی که مدرس، رهبری اقلیت را در مجلس پنجم بهعهده داشت و از مخالفان سرسخت خلع سلطنت قاجاریه و حرکت جمهوریخواهی بود دکتر احیاءالسلطنه بهرامی که از طرفداران جدی سردار سپه بود به مدرس نزدیک شده کشیدهای به گوش مدرس زد.
سیلی دیگر مجلس نثار فروغی شد زمانی که پنجم بهمن ماه ۱۳۲۰ در مجلس شورای ملی از لایحه پیمان سهجانبه بین ایران و بریتانیا و شوروی دفاع میکرد، حاجی محمدعلی عینکچی، یکی از بازاریان خشمگین، از میان تماشاچیان خود را به تریبون رساند و به گوش نخستوزیر سیلی زد. مجلس متشنج شد. مأموران انتظامی ضارب را گرفتند. رئیس مجلس تنفس اعلام کرد و پس از تشکیل مجدد جلسه، فروغی پشت تریبون رفت و سخن خود را در دفاع از لایحه، با این عبارت پی گرفت: «جملۀ معترضهای کلام مرا قطع کرد که جای تأسف است ولی جای تعجب نیست!»
احمد احرار، خبرنگار پارلمانی روزنامۀ اطلاعات، نیز روایتی ازسیلی زدن سناتور دشتی به صورت دیوانبیگی نقل کرده است. رضاعلی دیوانبیگی در زمان رضاشاه استاندار گیلان و مازندران بود و علی دشتی نیز در سالهای قبل از کودتای ۱۲۹۹ با «شفق سرخ» به عالم مطبوعات و از آنجا به دنیای سیاست قدم گذاشت.
مجالس اول و دوم پس از انقلاب
سیلی زدن درمجالس ایران به مجالس پس از انقلاب نیز سرایت کرد خصوصا درمجلس اول و دوم که سلیقههای ناهمگونی درفضای آزادی نسبی سالهای اولیه توانسته بودند وارد مجلس شوند.
از جمله مشهورترین درگیریهای فیزیکی دربین نمایندگان مجلس تعرض نیروهای خط امامی به نیروهای ملی مذهبی و به اصطلاح آنها لیبرال بود. هادی غفاری که ید طولایی دراین گونه امور داشت، به سبب جثه خود پای ثابت این گونه درگیریها بود. یک روز هنگام نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، نیروهای خط امامی به این نطق اعتراض کرده و جلسه مجلس را به هم ریخته بودند که، معینفر به سمت تریبون رئیس مجلس آمد و دو دستش را بر کوبید و فریاد زد: آقای رئیس، این چه وضعیتی است، چرا مجلس را آرام نمیکنید؟ در این هنگام عادل اسدی، نماینده اهواز، با سیلی محکمی به استقبال معینفر رفت.
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود اینگونه روایت میکند «سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۶۲ در جلسه علنی، آقای [هاشم] صباغیان [نماینده تهران] در نطق پیش از دستور، با مظلوم نمایی، جریان برخورد روز جمعه را گفت و آخر صحبت او آقای قرهباغ دخالت کرد و دعوایشان شد. بهکتک کاری رسید. تریبون را قطع کردم و پخش از رادیو قطع شد. آقایان [علی اکبر] معینفر و [هاشم] صباغیان را به اتاقی منتقل کردند و تحت حفاظت گرفتند. جلسه را دوباره شروع کردم وبرای مردم ماجرا را مختصرا توضیح دادم.
معینفر نیز حمله هادی غفاری را به شرح زیر توضیح میدهد: «حضار جلسه ملاحظه کردند که حدود ۱۰ نفر از نمایندگان محترم بر سر آقای صباغیان ریختند و با ضربات مشت و لگد ما را مضروب و مصدوم کردند. خصوصاً حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای هادی غفاری با خارج ساختن کفش از پای خود و کوفتنهای مرتب بر سر و صورت و بدن اینجانب گوی سبقت را از دیگران ربودند. ایشان همچنین فحشهای عرضی و ناموسی زن، مادر و خواهر نثار من کردند که مستوجب حد است.
و بالاخره فخر الدین حجازی هم که آنروزها طبع شعرش گل کرده بود، داستان حمله هادی غفاری به معین فر را در قالب شعر کوتاهی اینگونه به نظم در آورد: معینفر مقاوم چو پیلان مست/ به این سوی و آن سوی میبرد دست/که ناگاه غفاری خشمگین/ برآورد دستانش از آستین/ بزد مشت بر کله چاق تن/ که خون از سرش گشت فواره زن.
حمله به دکتر معینفر
مجالس پنجم و ششم
با حذف مخالفان از مجلس و حضور نیروهای خط امام در مجالس سوم و پس ازآن با حذف نیروهای طیف چپ ازمجلس، درمجالس سوم و چهارم کمتر درگیری این چنینی رخ میداد.
دوم خرداد و حضور دولت خاتمی و درگیریهای بین مجلس و دولت باز هم خاطره سیلی درمجلس را زنده کرد.
این بار مخاطب سیلی عبدالله نوری، وزیر کشور خاتمی، بود اما سیلی درمیانه راه نصیب یکی از نمایندگان مجلس شد. در جلسهای که عبدالله نوری برای پاسخگویی به سئوال نماینده دزفول آمده بود از اعتراض افراد و گروهها در چارچوب قانون دفاع و از حمله گروههای فشار به تجمعات قانونی انتقاد کرد. این سخنان نوری باعث عصبانیت محمد حسن جمشیدی، نماینده روحانی بهشهر، شد و او به سمت تریبون مجلس برای حمله فیزیکی به عبدالله نوری حرکت کرد. قدرت الله نظری نیا، نماینده روحانی کنگاور، درمیانه راه مانع جمشیدی شد و سیلی جمشیدی به نظری نیا اصابت کرد.
مجلس ششم با اکثریت اصلاح طلبان آغاز به کارکرد و در همان روزهای اول شاهد درگیری درباره اصلاح قانون مطبوعات بود. دراین روز هر چند که برخی از نمایندگان از سوی اصولگرایان مجلس تهدید به برخورد فیزیکی شدند، اما این تهدیدها با وساطت دیگر نمایندگان به زد و خوردی منجر نشد.
مجلس هفتم
با حذف اصلاح طلبان ازمجلس هفتم هرچند که فضای امنیتی ناشی ازحضور نظامیان در مجلس اجازه اقدامی برای اقلیت را نمیداد اما اکبر اعلمی روحیه معترض خود درمجلس را نگه داشت و این روحیه گاه به درگیری با دیگرنمایندگان نیز کشیده میشد. دریکی ازجلسات علنی مجلس، زمانی که اعلمی خطاب به باهنر درباره عدم قرائت نام نمایندگان اقلیت مجلس درتذکر به دولت اعتراض میکرد، شافعی نماینده مرند با صدای بلند خطاب به اعلمی گفت: بنشین حمال. هر چند که اعلمی این گفته شافعی را نشنید اما بعدها این سخنان شافعی به گوش اعلمی رسید و اعلمی و شافعی در کازیوی مجلس که نمایندگان نامههای خود را دریافت میکنند، با یکدیگر درگیر شدند.
رکوردداری مجلس هشتم
مجلس اصولگرای هشتم و دولت اصولگرای دهم اما دردرگیری فیزیکی درصحن و راهروهای مجلس رکورد جالبی دارد که نزدیک به مجلس اول است.
یکی ازمشهورترین این سیلیهای مجلس مربوط به استیضاح علی کردان، وزیر کشور پیشین محمود احمدینژاد است؛ زمانی که نماینده دولت قصد داشت درازای پرداخت پنج میلیون تومان برگهای انصراف از استیضاح را به امضای عوض حیدرپور نماینده شهرضا برساند این نماینده مجلس با نثار یک سیلی اقدام نماینده دولت را پاسخ داد.
سیلی بعد اما درکمیسیون عمران مجلس نواخته شد. این سیلی درجلسه کمیسیون عمران توسط یکی از نمایندگان به صورت، رئیس وقت سازمان هواپیمایی نواخته شد. او قبل از اینکه خود سیلی بخورد به صورت رئیس هواپیمایی تابان سیلی زده بود.
درحوادث پس ازانتخابات ریاست جمهوری که فضای مجلس هشتم متشنج بود نیز دو نماینده استان قزوین با یکدیگر به تبادل سیلی پرداختند. درابتدای درگیری روح اله جانی عباسپور، نماینده بوئین زهرا، امیر طاهرخانی، نماینده تاکستان، را مضروب کرد و طاهرخانی شکایت به هیئت رئیسه برد. اما وقتی شکایت را چاره ساز ندید خود راسا اقدام و سیلی عباسپور را تلافی کرد.
در آخرین درگیری مجلس، بهروز مرادی، مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانهها، و حسین حسینی، نماینده فریمان، با یکدیگر درگیر شدند که به اخراج مرادی ازجلسه علنی مجلس انجامید. دراین درگیری نماینده فریمان دست خود را به قصد سیلی زدن به صورت مرادی رئیس سازمان هدفمندسازی یارانهها بلند میکند اما دست وی به گردن مرادی میخورد و موجب جراحت سطحی گردن وی میشود. پس از این اقدام حسینی، نماینده فریمان، بهروز مرادی، رئیس سازمان هدفمندی یارانهها، هم یک سیلی به صورت حسینی میزند. پس ازاین درگیری رئیس سازمان یارانهها نیز فحش رکیکی نثار این نماینده مجلس میکند.
تاریخ سیلیها و کتککاریهای مجلس شاید بیش ازاین باشد و این بخشی از کتککاریهایی است که درفضای عمومی منتشر شده است. این سیلیها البته تنها سیلیهایی است که نمایندگان مجلس درصحن و راهروهای مجلس زدهاند و خوردهاند، چرا که این نمایندگان معمولا درحوزههای انتخابیه خود نیز دست به کتککاری میزنند که خبر آن کمتر منتشر میشود.
کتک کاری درهردوره مجلس البته مقتضای خاص خود را داشته است؛ در مجالسی که گروههای مختلف سیاسی حضور داشتهاند این کتک کاریها بیشتر درهنگامه اختلافات شدیدی سیاسی بروز و ظهور داشته است اما درزمانی که تنها یک گروه اکثریت مطلق مجلس را دراختیار داشته این زد و خوردها بیشتر درباره امور اجرایی بوده است.
در این طویله چه بوی پهنی می آید؟