مرکز آمار ایران سرانجام نرخ بیکاری پارسال را ۱۳.۵ درصد اعلام کرد؛ این نرخ بالاترین آمار بیکاری در نه سال اخیر است.
این آمار نشان میدهد که بیش از سه میلیون و دویست هزار نفر بیکارند. حدود یک میلیون نفر از بیکاران زن هستند.
با وجود شمار کمتر زنان بیکار، آمار بیکاری میان زنان بالاتر است چون به نسبت مردها، تعداد زنان کمتری جزو جمعیت فعال اقتصادی هستند.
جمعیت فعال اقتصادی بر اساس تعریف رسمی، بخشی از جمعیت ۱۰ سال به بالا است که یا شاغلند یا توان و علاقه کار دارند اما موقعیت شغلی پیدا نکردهاند و بیکار ماندهاند.
آمار مشارکت اقتصادی در جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر ۳۸ درصد است. یعنی حدود ۲۴ میلیون نفر از کل جمعیت ۱۰ سال به بالای ایران شرایط کار کردن دارند. در این گروه تعداد زنان بیش از چهار میلیون و مردان بیش از ۱۹ میلیون نفر است.
شمار مردان بیکار ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر و زنان حدود ۹۰۰ هزار نفر است اما با توجه به حضور کم تعداد زنان در بازار کار، درصد بیکاری زنان بیشتر است.
گزارش رسمی مرکز آمار ایران از بازار کار، پس از یک سال سکوت منتشر شد. پیشتر وزارت کار ایران در سکوت مرکز آمار، نرخ بیکاری پارسال را حدود ١٠ درصد اعلام کرده بود که مورد انتقاد نمایندگان مجلس قرار گرفته بود. چون کمتر از برآوردها بود و البته وظیفه وزارت کار انتشار آمار بیکاری نیست.
آمار منتشر شده نشان میدهد که پارسال بالاترین آمار بیکاری را در ۹ سال از دهه ۱۳۸۰ داشته است. نرخ بیکاری ایران در سال ۱۳۸۰ حدود ۱۴ درصد اعلام شده بود که بعد تا حدود ۱۱ درصد کم شد.
نمودار ۱۵ ساله نرخ بیکاری در ایران (آمار سال ۱۳۹۰ تا بهار اعلام شده است) منبع: مرکز آمار ایران
متولدان دهه ۱۳۶۰ در بازار کار
افزایش شمار بیکاران نشان میدهد که برنامههای ایجاد اشتغال دولت در سالهای اخیر چندان موثر نبوده است. محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران در آغاز دوران ریاست جمهوریاش با اجرای طرح بنگاههای زودبازده تلاش کرد آمار بیکاری را کاهش دهد، اما براساس آمارهای رسمی این طرح موفق نبوده است.
البته دولت میگوید به اندازه کافی شغل ایجاد کرده اما ورود متولدان دهه ۱۳۶۰ به بازار کار ایران موجب افزایش بیکاری شده است.
ورود متولدان دوران انفجار جمعیتی ایران به بازار کار واقعیتی غیر قابل انکار است. آمارها نشان میدهد که شمار متولدان در سال ۱۳۵۹ نسبت به ۱۳۵۷ حدودا دو برابر شده بود. آمار زاد و ولد تا آغاز دهه ۱۳۷۰ به میزان قبل از انقلاب برنگشت و باعث انفجار جمعیتی شد. این جمعیت در دهه هفتاد با ورود به مدرسه مدارس را دو و سه شیفته کردند و بعد برای ورود به دانشگاههایی که ظرفیت چنین جمعیتی را نداشتند با مشکل مواجه شدند و حالا به بازار کاری رسیدهاند که ظرفیت جذب کافی ندارد.
جوانان بیکار
حدود یک چهارم جمعیت فعال ۱۵ تا ۲۹ ساله بیکار هستد. این افراد حدود ۲ میلیون و دویست هزار نفر جمعیت دارند و بزرگترین گروه جمعیتی بیکاران در ایران هستند.
در این گروه سنی، آمار بیکاری میان زنان تا حدود ۴۰ درصد بالا میرود که باز هم نشان از شرایط نابرابر بازار کار به زیان زنان است.
بیشتر بیکاران در ایران جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله هستند (عددها به میلیون نفر).
تعریف اشتغال و رضایت شاغلان
در مجموع حدود ٢۴ میلیون نفر از جمعیت بالای ١٠ سال از نظر اقتصادی فعالند. به زبان ساده اگر بازار کار ایران را مانند یک مغازه در نظر بگیریم، ۲۴ میلیون نفر مقابل این مغازه صف کشیدهاند تا کالای خود را که «شغل» است دریافت کنند. اما این مغازه کالای کافی ندارد. حدود ۲۰ میلیون نفر از این افراد شغل دارند و حدود ۳ میلیون نفر هم بیکارند.
اما وضعیت کسانی که شغل دارند چطور است؟ آیا کارشان کافی است و درآمدشان کفاف مخارج زندگیشان را میدهد؟
در گزارش مرکز آمار ایران از رضایت شغلی آماری وجود ندارد اما معیارهایی برای برآورد وضعیت شاغلان وجود دارد. این معیارها میتواند پاسخی برای انتقاد از تعریف «شاغل» در آمارهای رسمی باشد که در سال ۱۳۸۵ تغییر کرد.
بر اساس تعریف جدید کسی که در هفته قبل از آمار گیری حتی یک ساعت هم کار کرده باشد شاغل است. اگرچه منتقدان دولت محمود احمدینژاد این تعریف را راهی برای پایین آوردن آمار بیکاری میدانند، اما مقامهای مرکز آمار و وزارت کار ایران این اتهام را رد میکنند. پیش از این طبق تعریف شاغل کسی بود که در هفته قبل از آمار گیری حداقل دو روز کار کرده باشد.
در واقع این تعریف سازمان بین المللی کار از شاغل است. اما در ایران بعضی منتقدان میگویند باتوجه به سطح درآمدها و دستمزدها ارائه چنین تعریفی در ایران غیر واقعی است. بعضی کارشناسان هم میگویند این تعریف صرفا شمار کسانی را که در تولید مشارکت دارند، فارغ از سطح معیشتشان نشان میدهد.
اشتغال ناقص و کار بیش از حد
در آمارهای ایران مفهمومی به نام اشتغال ناقص مطرح شده است یعنی کسی که آمادگی و علاقه برای کار بیشتر دارد اما موقعیتی برایش فراهم نیست. همچنین معیار دیگری برای کسانی که برای گذران زندگی یا بالابردن درآمد بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار میکنند. این شاخصها میتواند معیاری برای بررسی میزان رضایت از درآمد و شرایط بازار کار باشد.
بر اساس آمارها، حدود ۱۰ درصد یا ۲ میلیون نفر از شاغلان، اشتغال ناقص دارند، یعنی کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار میکنند و آمادگی دارند بیشتر کار کنند اما فرصتی وجود ندارد. حدود ۹ میلیون نفر از شاغلان هم بیش از حد معمول کار میکنند.
به این ترتیب میتوان گفت که ایران ۳ میلیون بیکار و ۲ میلیون شاغل با اشتغال ناقص دارد که میخواهند ساعات بیشتری کار کنند اما کار مناسبتری پیدا نمیکنند.
اشتغال زایی و رشد اقتصادی
رشد اقتصادی یعنی افزایش تولید ملی یکی از شاخصهای اصلی اقتصاد کلان است. این شاخص نشان میدهد که در هر کشور چقدر ثروت تولید شده است. کارخانههایی که تولیدشان بالا میرود، مغازههای جدیدی که باز میشوند، پولی که مردم صرف خرید خوراکی یا سفر میکنند و هر نوع فعالیت تولیدی یا خدماتی دیگر که انجام شود تولید داخلی را بالا میبرد و اگر این تولید سال به سال بالا برود رشد اقتصادی سیر صعودی میگیرد. بالا رفتن رشد اقتصادی یعنی افزایش تولید ثروت که ایجاد اشتغال را هم در پی دارد.
دولت ایران از سال ۱۳۸۷ رشد اقتصادی را رسما اعلام نکرده است. منتقدان میگویند، دولت کاهش شدید رشد اقتصادی را پنهان میکند. مقامهای بانک مرکزی رشد اقتصادی سال ۱۳۸۷ را ناچیز اعلام کردهاند اما میگویند در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ رشد اقتصادی بالا رفته و به ۳. ۵ و ۵. ۵ درصد رسیده است. با این حال هنوز آمار رسمی بانک مرکزی به روال سالهای قبل منتشر نشده است.
اما آثار افزایش تولید ملی در دو سال اخیر آنطور که مقامهای ایران میگویند، در آمار بیکاری دیده نمیشود. از طرفی گزارشهایی از مشکلات جدی بخش تولید ایران در سالهای اخیر منتشر شده که در نبود آمارهای رسمی قابل تایید یا تکذیب نیست. با این حال تولید کنندههای ایران در گفتوگو با رسانههای ایران میگویند که در نتیجه تحریمها، واردات بیرویه کالا و پرداخت نشدن سهمشان از حذف یارانهها چندان به رونق و توسعه امیدوار نیستند.