وضعیت بین المللی ایران در این روزها یادآور دوران انزوای آن در سالهای پایانی جنگ با عراق است.در سطح منطقه، دشمنی عربستان و شیخ نشینهای متحد آن با جمهوری اسلامی به حدی رسیده که بدون هیچ پرده پوشی ریاض از اقدامات ضد ایرانی آمریکا و اتحادیه اروپا پشتیبانی میکند. محمود کیان ارثی نگاهی دارد به تنشهای روزهای اخیر بین ایران و آمریکا.
تنش میان ایران و آمریکا بر سر تحریم بانک مرکزی و خرید نفت ایران دو کشور را در یک قدمی رویارویی نظامی قرار داده است، و این در حالی است که جنگی که سال هاست همه از آن سخن میگفتند در قالب ضربات امنیتی، ترور و حملات سایبری آغاز شده است.
آمریکاییها روش هوشمندانهای را برای مهار ایران انتخاب کردهاند.
از یکسو از جنگی بسیار پر هزینه که باعث بر هم خوردن تعادل اقتصاد جهانی و شوک نفتی شود دوری جستهاند و در عین حال با استفاده از سلاح ترور و خرابکاری در صدد مختل کردن برنامه هستهای ایران هستند.
همین روش در موضوع تحریمها که دایره آن قلب نظام بانکی کشور را نشان رفته نیز صدق میکند.
آمریکا در گام نخست بانک مرکزی ایران را تحریم کرده که عملا فروش نفت ایران را بسیار دشوار میکند.
این کار در عمل تحریم نفت ایران بوده، اما در عین حال شوک روانی خاصی به بازار نفت و اقتصاد آمریکا و اروپا وارد نیاورده است.
اکنون آمریکا و اتحادیه اروپا در حال برداشتن گام بعدی برای تحریم خرید نفت ایران هستند.
این اقدام میتواند جمهوری اسلامی را از بخش بزرگی از درآمدهای نفتی خود محروم کرده و در نتیجه انگیزه کافی در تهران برای بستن تنگه هرمز ایجاد نماید.
بدیهی است که اگر ایران از بازار جهانی و نظام اقتصادی دنیا حذف شود دلیلی وجود نخواهد داشت که رهبران جمهوری اسلامی به هشدارهای غرب درباره امنیت اقتصاد دنیا و عبور نفت از تنگه هرمز اهمیت بدهند.
یا ایران باید بتواند نفت خود را به مانند دیگر اعضای اوپک بفروشد یا اینکه بقیه صادر کنندگان نفتی خلیج نیز در عواقب تحریمهای غرب علیه ایران و پشتیبانی از این فشارها شریک شوند.
به این ترتیب باید گفت آمریکا در حال حرکت به سمتی است که هیچ گزینهای جز جنگ در برابر ایران باقی نمیگذارد.
اما در حالی که ابرهای تیره و تاریک جنگ در افق خاورمیانه پدیدار میشود، دولت اوباما نشانههایی از علاقه برای گفتگو با جمهوری اسلامی بروز داده است.
در گفتگوی اخیرش با فرید زکریا، اوباما تصریح کرده که راه مذاکره با ایران باز است.
پیش از این نیز نامهای که رئیس جمهوری آمریکا درباره بستن تنگه هرمز خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود، از لحاظ شکل و محتوای نشان داد که تمایل برای گفتگو با تهران در کاخ سفید وجود دارد.
این نامه که یک نسخه آن را سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل به همتای ایرانیش تحویل داده بود، در حال بررسی از سوی ایران است و قرار است که پاسخ آن به اوباما ارسال شود.
در همین رابطه علی مطهری، نماینده مجلس و عضو کمیته امنیت ملی و سیاستهای خارجی، گفته که باراک اوباما از رهبر ایران درخواست مذاکره مستقیم با این کشور را مطرح کرده است. به گفته مطهری، نیمه اول این نامه به تهدیدهای آمریکا، در صورت عبور تهران از «خط قرمز» بستن تنگه حیاتی، اختصاص داشت ولی نیمه دوم نامه دوستانه و شامل درخواست اوباما برای گفتگوی مستقیم با ایران بود.
همچنین یکی از چهرههای محافظه کار در ایران که به محافل امنیتی نیز مرتبط است درباره نامه اوباما گفته که امریکا خواستار مذاکره بدون شرط با ایران شده است.
چند ماه پیشتر، حتی سناریوی ترور سفیر عربستان در واشنگتن و ادعای آمریکا درباره دست داشتن ایران در آن، از منظر تلاش آمریکا برای باز کردن باب گفتگو با ایران قابل ارزیابی بود.
تردیدی نسیت که جمهوری اسلامی در وضعیتی آسیب پذیر قرار دارد.
اما دولت اوباما نیز نمیتواند ریسک یک جنگ پر هزینه را بپذیرد و در نهایت سعی میکند از ابزار تهدید برای گفتگو و چانه زنی سود جوید.
از این منظر، کاخ سفید با پیگیری سیاست ترور و خرابکاری در مراکز نظامی و اتمی ایران و همزمان اعمال تحریمهای بیسابقه تلاش میکند هم آسیب پذیری جمهوری اسلامی را به رخ رهبران آن کشیده و هم اینکه از موضعی بالا با تهران مذاکره نماید.
اکنون قرار است تهران و گروه ۱+۵ دور تازهای از مذاکرات را بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی آغاز کنند. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا درباره این مذاکرات ابراز امیدواری کرده است. ترکیه نیز در این راستا فعال و برای میانجیگری دوباره میان تهران و غرب پیش قدم شده است.
باید دید دور آینده گفتگوها میان جمهوری اسلامی و ۱+۵ به هموار شدن راه مذاکره دوجانبه واشنگتن و تهران کمک خواهد کرد یا اینکه شکست آن درها را برای جنگی بزرگ در خاورمیانه خواهد گشود. بیتردید از شکست احتمالی این مذاکرات تا جنگ بعدی در منطقه راه درازی در پیش نخواهد بود.