نسخه آرشیو شده

آیا ایران و آمریکا می توانند دوست باشند
از میان متن

  • خیلی از مردم عادی در ایران، مخالف جنگ ایران و آمریکا هستند و به درگاه خدا دعا می کنند که به این تخاصم پایان داده شود. آنها به بهار ایرانی می اندیشند.
پنج‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۴:۴۵ | کد خبر: 68875

امیر نویسنده رمان گرافیگی «بهشت زهرا» ست که داستان جستجو برای یافتن جوانی معترض به نام مهدی است که در جریان درگیری های خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری 2009 مفقود شد. وی در این مقاله، به بررسی تاثیر صدور حکم اعدام برای امیر میرزایی حکمتی، آمریکایی ایرانی تبار به جرم جاسوسی و نجات ماهیگیران ایرانی از چنگ دزدان دریایی سومالیایی به دست سربازان آمریکایی در خلیج فارس، در روابط ایران و آمریکا پرداخته است.

روابط ایران و آمریکا در حال حاضر با تحریم‌های آمریکا علیه بانک مرکزی ایران و رزمایش‌های دریایی ایران در تنگه هرمز تیره و تار شده و دیگر به صورت غیرقابل کنترلی درآمده است.

آنچه که می‌تواند دو ملت را به رویارویی بکشاند، سرنوشت امیر میرزایی حکیمی، عضو سابق تفنگداران نیروی دریایی آمریکاست. دادگاه انقلاب در غرب ایران، در روز نهم ژانویه، این شهروند ایرانی- آمریکایی را به جرم جاسوسی برای سازمان سیا، به مرگ محکوم کرده است.

البته همیشه، سرنوشت یک ملت به سرنوشت یک فرد گره نخورده است اما اعدام یک سرباز نیروی دریایی آمریکا، می‌تواند افکار عمومی را ملتهب کرده و باعث ایجاد جنگ شود.

اما واقعه‌ای که چند روز قبل روی داد، شاید به جای دشمنی و ترس، باعث ایجاد دوستی و اعتماد بین دو ملت شود. درست چند روز قبل از صدور حکم اعدام سرباز سابق نیروی دریایی، دریانوردان آمریکایی، ۱۳ ماهیگیر ایرانی را که دزدان دریایی سومالیایی آن‌ها را به گروگان گرفته بودند و کشتی ماهیگیری آن‌ها را در نزدیکی سواحل عمان ضبط کرده بودند، نجات دادند.

در واقع دزدان دریایی سومالیایی، دست به یک نمایش دیپلماتیک زدند که بیش از سه دهه است که از یاد مقامات ایرانی و آمریکایی رفته است. برای یک لحظه کوتاه، این دزدان، زخم‌های تاریخ را التیام بخشیدند.

دو ملتی که بعد از گروگان گیری سال ۱۹۷۹ از هم جدا شدند، حالا بر اثر تقدیر، ماهیگیران و سربازانشان همدیگر را در آغوش گرفته‌اند.

اما این خجالت آور‌ترین نوع در آغوش گرفتن است چرا که حکومت‌های هر دو کشور، سعی دارند که خطر دوستی را مهار کنند. یکی از ماهیگیران به نام فاضل الرحمان، از بخت خوب خود شروع به شادمانی کرد. او طبق عادت همه ملوانان مومن، نجات خود به دست آمریکایی‌ها را یک معجزه الهی دانست و به سربازان آمریکایی گفت: «شما انگار از طرف خداوند فرستاده شدید. ما هرشب به درگاه خدا دعا می‌کردیم که ما را نجات دهد و حالا شما اینجایید.»

رحمان و همراهان ماهیگیرش، همانند سندباد بحری در زمان ناپدید شدند. اما آن‌ها بعدا خود را در یک بندر ایرانی یافتند. آن‌ها بدون شک خود را نه با هواپیماهای تجسسی بی‌سرنشین بلکه با وال عظیم الجثه و ظریف آمریکایی مواجه دیدند.

می‌توان صدای خنده‌ها و سرو صدای ناباوران را شنید وقتی که رحمان داستان بیرون آمدن خود از دهان کوسه سومالیایی را تعریف می‌کند چرا که وال آمریکایی می‌توانست اردو حرف بزند.

شاید به خاطر این است که تقدیر ما را ایدئولوژی‌های قالبی و تاریخ‌های سخت تعیین می‌کنند. اما با توجه به اینکه خلیج [فارس]، جدا کننده آمریکایی‌ها و ایرانی هاست، این استعاره ارزش بیان کردن را دارد.

نجات ماهیگیران، همچنین خاطرات گذشته و رویاهای آینده را زنده می‌کند. در حالی که  جمهوری اسلامی، آمریکا را به عنوان محارب و قدرت متخاصم تصویر می‌کند، بسیاری از ایرانی‌ها می‌دانند که اگر دفاع آمریکایی‌ها از استقلال ایران در سال ۱۹۴۶ نبود، ژوزف استالین، شمال ایران را می‌بلعید.

خیلی از مردم عادی در ایران، مخالف جنگ ایران و آمریکا هستند و به درگاه خدا دعا می‌کنند که به این دشمنی پایان داده شود. آن‌ها به بهار ایرانی می‌اندیشند.

متاسفانه در خاورمیانه مدرن، مداخله الهی- خلاقیت و مهربانی خدا- لحن زشتی گرفته است. آیا اگر خداوند جانب یک قبیله یا مذهب را بگیرد، این بدان معنی است که قبیله یا مذهب دیگر باید نابود شود؟

غضب الهی مثل زلزله، سیل، طاعون و قحطی و غیره از ابعاد کوچک به ابعاد بزرگ تغییر جهت می‌دهد. اگر سلاح‌های هسته‌ای را هم به زرادخانه خداوند اضافه کنیم، آنگاه جای اندکی برای ماهیگیران ایرانی و خدای کریم آن‌ها باقی می‌ماند.

اما اگر حرف رحمان ماهیگیر درست باشد چه؟ در حالی که زندگی یک سرباز نیروی دریایی در خطر است، کل عملیات نجات ماهیگیران، اقدام خداوند است که رهبران جهان را با کار خود خجل می‌سازد وقتی که نشان می‌دهد چگونه احمق‌ترین دزدان دریایی می‌توانند حتی موقتا از دشمنان قسم خورده به دوستان تبدیل شوند؟

این دزدان، به خاطر اینکه به آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها کمک کردند که حتی بر روی دریا، زمینه‌های مشترک پیدا کنند، شایسته تقدیرند و باید به احترامشان در شیپور‌ها بنوازند.

تنها خدا می‌داند که آینده روابط ایران و آمریکا چه خواهد بود، طوفانی یا امیدبخش. قرن‌ها پیش حافظ شاعر بزرگ ایرانی، جوهر این حادثه یعنی نجات جان ماهیگیران را دریافته بود وقتی نشان داد دوستی و انسانیت، چه معنایی دارد. خرد او می‌تواند ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها را به هم نزدیک کند:
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی