مجید رفیعزاده، تحلیلگر ایرانی-سوری و پژوهشگر روابط بینالملل و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، در یادداشتی برای مردمک به دو سناریوی احتمالی سوریه پس از بشار اسد و تاثیر آن بر روابط با ایران پرداخته است.
عمدتا در رسانهها اینطور به نظر میرسد که حمایت تزلزلناپذیر مقامات ایران از حکومت بشار اسد در سوریه، ریشه در منافع استراتژیک، ژئوپلتیک و اقتصادی جمهوری اسلامی دارد.
عموما گفته میشود که پیوند ایران و سوریه از نظر رابطه با سنگرهایش همچون حزبالله و گروههای اسلامگرای فلسطینی و همینطور از این نظر که به ایران کمک کرده توازن قوا را در منطقه حفظ کند، برای ایران ضروری است.
در واقع اتحاد ایران و سوریه و موضع مخالف این دو کشور در مقابل جامعه جهانی و نقض حقوق بشر از سوی آنها، میتواند به بقای آنها و حتی تغییر توازن قوا در مقابل اسرائیل و آمریکا کمک کند.
بههرحال دغدغههای رهبران ایران محدود به این منافع استراتژیک و ژئوپلتیک نیست. سوریه به عنوان محور شام و در معنای گستردهتر محور خاورمیانه شناخته میشود. این کشور نقشی کلیدی در خیلی از روابط منطقهای همچون لبنان، ترکیه، اردن، عربستان سعودی و دیگران دارد.
بنا بر این یک تغییر ناگهانی در حکومت سوریه میتواند متقابلا بر همه این روابط پیچیده تاثیر بگذارد و توازن قوای منطقه را در مقیاسی بزرگتر دگرگون کند.
تردید درباره عواقب بعدی سقوط اسد و جهتگیریهای حکومت بعدی سوریه، دغدغه اصلی مشترک بین همه دولتهای منطقه است. به عبارت دیگر، آینده مبهم سوریه پسا-اسد، مایه بیم کل منطقه شده است؛ از جمله ایران.
اگر حکومت سوریه بدون درگرفتن جنگ داخلی وارد دوره گذار شود، دو سناریو در انتظار رهبران ایران است.
در سناریوی اول، آینده سوریه پسا-اسد مانند کشورهای عربی پسا-انقلابی دیگر است که در آنها احزاب اسلامگرا به عنوان ذینفعهای اصلی شکل میگیرند.
پارلمان در دست احزاب اسلامگرا قرار میگیرد که در مورد سوریه، این احزاب بیشتر محافظهکاران سنی مانند اخوانالمسلمین و احزاب سلفی هستند.
آشکار است که چنین سناریویی در مسیر منافع حکومت ایران نیست. این گروههای سنی که توسط حکومت شیعی اسد سرکوب شدهاند، بیشتر به نظر میرسد نه با ایران بلکه با دولتهای عربی منطقه همچون قطر، عمان، اردن، امارات عربی متحده و عربستان سعودی روابطی قوی برقرار کنند.
رشتهای از عوامل پشتسر این اتحاد احتمالی بین احزاب اسلامگرای سنی و دولتهای فوقالذکر هستند: اتحاد مذهبی، هویت عربی، منافع اقتصادی و مهمتر از آن منافع استراتژیک چنین اتحادی برای خنثیکردن قدرت منطقهای ایران.
ولی این منجر به قطع روابط ایران و سوریه نمیشود چون منافع مشترک آنان در مقابل اسرائیل، این دو کشور را تا حدودی همچنان نزدیک نگه میداد. ولی قابلذکر است که اگر چنین احزابی بر سر کار بیایند، سوریه و ایران دیگر متحد باقی نمیمانند. حمایت مالی ایران از حکومت فعلی سوریه با کمکها و پولهای نفتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس جایگزین میشود.
در سناریوی دوم، گروههای اپوزیسیون سکولار همچون شورای ملی سوریه و گروههای پوپولیست در سوریه پسا-اسد نقش بسیار مهمتری پیدا میکنند.
در عین حال اگر چنین حکومتی در دمشق شکل بگیرد، با توجه به حمایت سرسختانه تهران از حکومت فعلی سوریه، آینده روشنی برای روابط ایران و سوریه قابلتصور نیست.
چهرههای عمده اپوزیسیون سوری از چنین گروههایی پیش از این درباره موضع ایران در حمایت از اسد هشدار دادهاند. دبیر شورای ملی سوریه در یک مصاحبه به سیانان گفت که ایران با حمایت از اسد «دارد در سرکوب مردم سوریه مشارکت میکند».
برهان غلیون گفت: امیدوارم ایرانیها اهمیت اینکه نباید روابط ایران و سوریه را بر سر حمایت از حکومتی که مردمش بهروشنی آن را رد کردهاند و به حکومتی تبدیل شده که مردم خودش را شکنجه میکند، هزینه کنند.
او هشدار داد: این آخرين شانس برای خودداری از پایاندادن به روابط ایران و سوریه است.
تظاهراتکنندگان سوری در اعتراضهای خیابانی اشکارا نفرتشان از حکومت ایران را نشان دادهاند. از زمانی که اعتراضها سال گذشته در سوریه آغاز شد، پرچم ایران و تصویر رهبر جمهوری اسلامی آیتالله خامنهای در موارد متعددی به آتش کشیده شده است.
قابلذکر است که چنین موضعی فقط در قبال ایران بروز داده نشده است. حمایت روسیه از حکومت سوری نیز غضب چهرههای اپوزیسیون و معترضان را برانگیخته است.
ایران در حال حاضر هم فشار اقتصادی عظیمی را در این مقطع تحمل میکند و بههمینخاطر عمیقا بیمیل است که دشواریهای مضاعفی را به این وضعیت اضافه کند. دغدغه اصلی ایران این است که برای جلوگیری از اعتراضهای گسترده، از مشکلات اقتصادیاش کم کند.
علاوه بر این اگر سوریه در یک جنگ داخلی تمامعیار بیفتد یا اگر حکومت در دمشق عوض شود و لازم شود ایران خودش را با یک حکومت سوری جدید وفق دهد، ایران باید تلاش و منابع بیشتری خرج کند تا منافع ژئوپلتیک و استراتژیکش را حفظ و تقویت کند.
با در نظر گرفتن همه اینها، ایران هم مانند دیگر کشورهای منطقه علاقهمند به حفظ وضعیت در سوریه است تا اینکه با یک جنگ داخلی یا یک حکومت جدید سوریه مواجه شود که سیاستهای جدیدی در منطقه و در کل جهان داشته باشد.
آنها بهشدت درباره جهتگیریهای سوریه بعد از اسد نگران هستند.