نسخه آرشیو شده

کتاب‌های دانشگاهی همچنان زیر تیغ انقلاب فرهنگی
غلام‌علی حداد عادل در رونمایی از کتاب هزار و پانصدم «سمت» / عکس از فارس
از میان متن

  • ممیزی کتاب‌های دانشگاهی و اساسا کتاب‌های درسی در مقاطع مختلف نظام آموزشی ایران، بخشی از سانسور کتاب در ایران است، و در هر مقطعی وضعیت ممیزی کتاب‌های دانشگاهی مستقیما به وضعیت کلی ممیزی کتاب در ایران بستگی داشته است.
مصطفی خلجی
یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۳ | کد خبر: 66645

مصطفی خلجی، روزنامه‌نگار حوزه فرهنگی، به مناسبت چاپ هزار و پانصدمین کتاب انتشارات سمت، به ممیزی کتاب در ایران و «انقلاب فرهنگی» در نظام دانشگاهی پرداخته است.

رونمایی از هزار و پانصدمین کتاب منتشر شده از سوی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) که به تازگی انجام شده، بار دیگر موضوع وضعیت کتاب‌های درسی دانشگاهی در ایران و همچنین مشکلات نظام آموزشی را پیش کشیده است.

در واقع این رونمایی «جشنی» است از سوی دولت برای کتاب‌های دانشگاهی، اما همه دانشگاهیان، چه استادان و چه دانشجویان، از وضعیت کتاب‌های درسیشان راضی و خشنود نیستند.

قرائت محافل رسمی جمهوری اسلامی، از جمله سازمان‌های دولتی نظیر «دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی» که «سمت» نیز زیرمجموعه آن است، در زمینه کتاب‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها با آنچه دانشگاهیان و همچنین منتقدان سیاست‌های آموزشی ایران ارائه می‌کنند، بسیار متفاوت است.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مراسم رونمایی هزار و پانصدمین کتاب انتشارات سمت گفته است که «از بدو انقلاب فرهنگی به علوم انسانی توجه ویژه‌ای شده»، در صورتی که به اعتقاد بسیاری، با «انقلاب فرهنگی» سانسور کتاب‌های دانشگاهی که در حکومت قبلی وجود داشت، با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد، و حتی تصفیه کتاب‌های درسی، لازمه «دانشگاه اسلامی» شناخته شد.

همچنین مخبر دزفولی کارنامه «سمت» را موفق ارزیابی کرده، اما مدیریت انحصاری این سازمان، موفقیت آن را زیر سوال می‌برد، زیرا از بدو تأسیس «سمت» یعنی از سال ۱۳۶۳، مدیریت آن در اختیار یکی از اعضای مؤثر شورای عالی انقلاب فرهنگی، احمد احمدی، بوده است، به طوری که حالا به گفته مخبر دزفولی «جدایی این دو عزیز غیرممکن است».

احمدی طی سه دهه مدیریتش بر این سازمان با وجود چاپ کتاب‌هایی از استادان سر‌شناس دانشگاه‌های ایران، تمام تلاش خود را معطوف به کنترل کتاب‌های دانشگاهی در زمینه علوم انسانی کرده است.

ه‌مان طور که در سایت اینترنتی این سازمان نوشته شده، یکی از مهم‌ترین وظایف سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، کمک به اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و همچنین اصلاح و یا حذف کتب و مآخذ دروس دانشگاهی در علوم انسانی، با توجه به «مبانی و مسائل اسلامی و انقلاب فرهنگی» است.

همچنین یکی از نکاتی که درباره این انتشارات هیچ‌گاه رسانه‌ای نمی‌شود، «معطل» ماندن و چاپ نشدن بسیاری از کتاب‌های دانشگاهی از سوی این انتشارات است که طی این سال‌ها نوشته و یا ترجمه شده و همواره مؤلفان و پدیدآورندگان این کتاب‌ها از ترس به خطر افتادن موقعیت‌ دانشگاهیشان، توان اعتراض و یا رسانه‌ای کردن این امر را ندارند.

اکنون نیز بعد از ابراز نگرانی‌ مسئولان جمهوری اسلامی به ویژه آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه علوم انسانی، سخن از «سنگین‌تر شدن وظیفه» این سازمان به میان آمده است و به نظر می‌رسد از این به بعد انتشار و تجدید چاپ آن بخش از کتاب‌های دانشگاهی که در گذشته با چشم‌پوشی بیشتری منتشر می‌شد، با موانع و محدودیت‌هایی مواجه شود.

اما آیا سانسور کتاب‌های دانشگاهی به انتشارات «سمت» محدود می‌شود؟

آنچه مسلم است، این است که ممیزی کتاب‌های دانشگاهی و اساسا کتاب‌های درسی در مقاطع مختلف نظام آموزشی ایران، بخشی از سانسور کتاب در ایران است، و در هر مقطعی وضعیت ممیزی کتاب‌های دانشگاهی مستقیما به وضعیت کلی ممیزی کتاب در ایران بستگی داشته است.

اگر در دوره‌هایی ممیزی کتاب با «تساهل و تسامح» انجام می‌شد، آزادی انتشار کتاب‌های دانشگاهی نیز بیشتر بوده است، و اگر در مقاطعی مثل مقطع کنونی، وضعیت سانسور کتاب به درجه هشدار می‌رسد، سانسور کتاب‌های درسی نیز وضعیتی مشابه پیدا می‌کند.

به طور خلاصه و ساده شده، سانسور در نظام آموزشی ایران از چند نظر قابل بررسی است:

* دخالت غیردانشگاهی‌ها در امور آموزشی ایران. اولین و مهم‌ترین مشکل نظام آموزشی ایران و به تبع آن کتاب‌های دانشگاهی، دخالتی است که از سوی غیردانشگاهی‌ها به ویژه دولت و حتی روحانیان در مسائل دانشگاهی می‌شود. برخی از روحانیان در وهله اول به سبب محق دانستن خود در علوم انسانی و همچنین داشتن قدرت سیاسی، تلاش می‌کنند که قرائت ایدئولوژیک اسلامی را وارد دانشگاه‌ها کنند و کتاب‌های درسی را نیز بر اساس آن تنظیم کنند.

به عنوان نمونه محسن قرائتی چندی پیش خطاب به دانشجویان گفت که «علم معنا دارد و بسیاری از درس‌ها که می‌خوانید علم نیست و آنقدر چرت و پرت در کتاب‌های دانشگاه است که نه واجب و نه مستحب است و مشکل فرد و جامعه را حل نمی‌کند.»

دخالت آشکار آیت‌الله خامنه‌ای در تدریس علوم انسانی در دانشگاه‌ها و تأکید وی بر سانسور کتاب‌های علوم انسانی، بالا‌ترین سطح این دخالت‌های حکومت و دولت را نشان می‌دهد، که پیامدهای بسیار گسترده‌ای دارد.

این دخالت‌ها همزمان در مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان هم دنبال می‌شود. پس از جنجالی که درباره حذف تاریخ پادشاهان ایران از کتاب‌های درسی پیش آمد، ‌حالا یک مؤلف کتاب درسی «جدید التألیف» می‌گوید که «تغییر محتویات کتب درسی ضروری است.»

* حذف و تغییر برخی دروس از دانشگاه‌ها. با آغاز فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، دروس دانشگاهی نیز مورد دخل و تصرف این نهاد انقلابی قرار گرفت، اما این تغییرات محدود به دوره خاصی نمی‌شود، گر چه گاهی از شدت و حدت آن کاسته شده است.

نمونه حذف درس تنظیم خانواده از نظام آموزشی، رسانه‌ای‌ترین مورد از موارد حذف و سانسور درس‌های دانشگاهی است.

پس از جنجال‌های بسیار در این زمینه، به تازگی معاون امور زنان و خانواده مرکز امور زنان ریاست جمهوری گفته است که «کتاب تنظیم خانواده مروج فرهنگ غرب است و تاکید داریم که کتاب تنظیم خانواده از کتاب‌های دانشگاهی حذف شود.»

اما حذف دروس دانشگاهی همواره با سر و صدای رسانه‌ای همراه نیست. شاید این وجه از سانسور در دانشگاه‌های ایران «خاموش‌ترین» نوع سانسور در این زمینه باشد.

تغییراتی که در واحدهای درسی رشته‌های علوم‌انسانی صورت می‌گیرد و حذف دروسی که به نوعی با فرهنگ، ادبیات، فلسفه و هنر غربی در ارتباط است، در دانشگاه‌های ایران بسیار فراگیر است و اغلب بدون رضایت استادان و به صورت دستوری و «فله‌ای» انجام می‌شود.

مسعود شیدایی، معاون آموزشی دانشگاه شهید بهشتی از بازنگری سرفصل‌های تمام دروس این دانشگاه خبر داده و به خبرگزاری مهر گفته است: دانشگاه شهید بهشتی تمام سرفصل‌ها و دروسی را که عمر آن‌ها به پنج سال و بیشتر از این مدت رسیده باشد، در مرحله بازنگری قرار داده است.

* محدودیت برای پایان‌نامه‌های دانشجویی. یکی دیگر از شیوه‌های سانسور در نظام آموزشی ایران، محدودیت‌هایی است که در زمینه انتخاب موضوع برای نوشتن پایان‌نامه دانشجویان به ویژه دانشجویان علوم انسانی وجود دارد.

این محدودیت‌ها بر اساس هیچ قانون نوشته‌ای نیست که موافقان و یا مخالفان آن بتوانند بر آن استناد کنند؛ به عنوان نمونه سال‌هاست که پرداختن به برخی از شخصیت‌های ادبی معاصر ایران نظیر صادق هدایت و احمد شاملو در پایان‌نامه‌های دانشجویان رشته ادبیات فارسی با مشکلات جدی همراه است.

اما گاهی دولت مجبور می‌شود این محدودیت را با صدای بلند اعلام کند: چندی پیش مدیر کل امور دانش آموختگان وزارت علوم دولت گفت که دانشجویان ایرانی خارج از کشور، اجازه انتخاب موضوع رساله مرتبط با ایران ندارند و این ممنوعیت شامل تمام دانشجویان است.

* محدودیت برای ناشران دانشگاهی. با این‌که فروش کتاب در ایران بیشتر مربوط به کتاب‌های درسی است، اما ناشران کتاب‌های درسی دل خوشی از سیاست‌های کتاب جمهوری اسلامی ندارند. این ناشران از دولت انتظار دارند با توجه به این‌که محتوای علمی و آموزشی تولید می‌کنند، از همکاری بیشتر دولت در زمینه صدور مجوز و همچنین برگزاری نمایشگاه کتاب برخوردار باشند، اما خبرهایی که جسته و گریخته در این زمینه منتشر می‌شود نشان دهنده عملی شدن این انتظارات ناشران کتاب‌های درسی نیست.

به عنوان نمونه، ناشران کتاب‌های پزشکی از اقدام وزارت ارشاد در بررسی کتاب‌های درسی و دانشگاهی انتقاد کردند و بررسی کتاب‌های پزشکی را با ماهیت پیشرفت‌های علمی کشور سازگار نمی‌دانند.

و یا یک ناشر دانشگاهی در اعتراض به سیاست‌های وزارت ارشاد در نمایشگاه کتاب تهران، تا آستانه تحصن مقابل «بیت رهبری» پیش رفت.

سانسور وزارت ارشاد گاهی بخش‌های از کتاب‌های آموزشی به ویژه کتاب‌های پزشکی را به قول مهدی خزعلی، پزشک وبلاگ‌نویس، از «بیخ و بن» حذف می‌کند.

* محدودیت برای عرضه کتاب‌های دانشگاهی خارجی. محدودیت در عرضه کتاب‌های دانشگاهی از محدودیت‌هایی که برای تولید این کتاب‌ها می‌شود جدا نیست؛ اما با توجه به این‌که بخش عمده کتاب‌های دانشگاهی، کتاب‌های به زبان اصلی و چاپ خارج است، عرضه آن‌ها در ایران دچار مشکلات بیشتری است.

هر سال در فصل نمایشگاه کتاب تهران، شنیده می‌شود که کتاب‌های دانشگاهی بسیاری علی‌رغم اعطای مجوز عرضه در نمایشگاه، از غرفه‌ها جمع‌آوری می‌شوند. این کتاب‌ها بیشتر در حوزه هنر و علوم انسانی و یا کتاب‌های مصوری است که تصویر آن‌ها از نظر ممیزان نمایشگاه «خلاف عفت عمومی» شناخته می‌شود.

با توجه به جمعیت دانشجو در ایران، دسترسی دانشجویان و استادان به کتاب‌های دانشگاهی خارجی بسیار محدود است و اغلب به منابع دست چندم اکتفا می‌کنند.

نتیجه آن‌که، کتاب‌های درسی و آموزشی، آینه تمام‌نمای وضعیت جامعه امروز ایران است؛ یک پژوهشگر با بررسی این کتاب‌ها به خوبی می‌تواند با بازتاب مسائل و درگیری‌های سیاسی، نابرابری‌های اجتماعی، تبعیض‌های جنسیتی و مذهبی و همچنین گره‌های فرهنگی ایران آشنا شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی