عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری به اقدامات مثبتی که آیتالله شاهرودی در زمان ریاست خود صورت داده پرداخته است.
از زمانی که آیتالله شاهرودی ریاست قوه قضائیه که این روزها در حال خداحافظی از مسندش است در قانون اساسی، طبق اصل یکصد و پنجاه و هشتم سه وظیفه مهم 1- ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیتهای اصل 156، 2- تهیه لوایح کف یا متناسب با جمهوری اسلامی 3- استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تبیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری طبق قانون، بر عهده ریاست آن گذاشته است، میگذرد. هنوز آن جمله معروف و بحث برانگیزی که ایشان گفتند «یعنی تحویل گرفتن ویرانه» در اذهان جامعه حقوق باقی است. تلاشهای مستمر آیتالله در زمینه حبسزدایی از مجازاتها و تأکید بر حفظ و رعایت حقوق شهروندان و ارائه لوایحی به مجلس که بندها تبدیل به قانون شدند مانند لایحه احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان و لایحه حذف سابقه زندانیان اصلاح شده از ایشان در مجموع چهرهای میانهرو و مستدل به دست داد.
احیای دادسراها در بدو آغاز به کار ایشان و لایحه اصلاح قانون وکالت در روزهای پایانی وی در قوه قضائیه، شروعی خوب و پایانی بحثبرانگیز برای ایشان بود اگرچه به دستور خود ایشان اجرای لایحه اخیر به مدت 6 ماه به تأخیر افتاد. پاسداری از اهل فن و بعضی از همکاران عزیز در این روزهای اخیر به نقد عملکرد آیتالله و بررسی نقاط مثبت و منفی ایشان در کارنامه دهساله وی در مطبوعات پرداختهاند و از منظر اینجانب که بارها به لحاظ مسئولیتی که در بعضی از پروندههای مهم و جنجالی در دوران ریاست ایشان بر قوه قضائیه داشتهام و بارها در چارچوب قوانین جاری از ایشان درخواست نمودهام که اجرای پارهای از احکام قصاص را متوقف سازند و پاسخ مثبت ایشان به این درخواستها، حضرت آیتالله قطعاً نمره قبولی در کارنامه خویش داشتهاند. جا دارد در این نگارش مختصر نگاهی دوباره به پروندههای جنجالی که اینجانب در زمان تصدی ایشان داشتهام و نقش ایشان و قضات دفتر نظارت در سرنوشت این پروندهها داشته باشم.
1- پرونده افسانه نوروزی : افسانه نوروزی زن جوانی بود که در سال 1376 در دفاع از ناموس خود در جزیره کیش دوست همسرش را با چند ضربه چاقو از پای درآورده بود و در دادگاه بدوی به قصاص محکوم شده بود و بعدها نیز در مراجع بالاتر دادنامه صادره تأیید شده بود، ماجرای این پرونده آنچنان بازتاب گستردهای در رسانههای داخل و خارج از کشور پیدا کرده بود که در نوع خود بینظیر بود و کار به جایی رسیده بود که نمایندگان مجلس ششم و پارهای از حقوقدانان ناچار به دخالت در این پرونده شده و یک سؤال مهم در اذهان زنان جامعه پیدا شده بود که چرا کسی که از ناموس خود دفاع کرده باید محکوم به قصاص شود؟ اینجانب در واپسین لحظات دادرسی متوسل به حضرت آیتالله شدم ایشان در آن روزها در مسافرت هندوستان به سر میبردند و همانگونه که گفته شد مطبوعات هندوستان نیز مانند سایر رسانههای دیگر و سازمانهای مدافع حقوق بشر ماجرا را پیگیری میکردند. جناب شاهرودی در همان سفر دستور توقف اجرای حکم را صادر کردندکه بازتاب بسیار مثبتی در جامعه داشت با متعاقب دستور توقف اجرای حکم پرونده مجدداً در شعبه 26 دیوانعالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت والنهایه با ارجاع به شعبه هم عرض افسانه از مرگ گریخت و موفق شد به آغوش خانوادهاش بازگردد.
2- کبری رحمانپور: پرونده کبری رحمانپور یا همان عروس 20 ساله، ده سال پیش که طی حکمی به اتهام قتل مادرشوهر خود محکوم به قصاص شده بود نیز در زمان خود قصه پرغصهای را به همراه داشت که به شدت افکار عمومی جامعه را تحت تأثیر قرارداده بود. کبری رحمانپور بعد از نهایی شدن حکمش در سال 1382 در آستانه اعدام قرار گرفت و دریک صبحگاه سرد زمستانی اولیای دم مقتوله و سایر مسئولان اجرایی احکام در زندان اوین برای مراسم اجرای حکم حاضرشده بودند به دستور آیتالله اجرای حکم به ناگهان متوقف شد و موجی از خوشحالی شهر را فراگرفت. افکار عمومی جامعه نپذیرفته بود که کبری مستحق قصاص است جالب آنکه توقف اجرای حکم با استقبال قاضی صادرکننده حکم نیز روبهرو شد. ورود آیتالله در دقیقه 90 ماجرا آنچنان مثبت و سازنده بود که هنوز به برکت همین عملکرد مثبت کبری رحمانپور اگرچه در زندان است ولی همچنان زنده و نفس میکشد که ممد حیات است.
3- شهلا جاهد :از ماجرای پرونده همسر صیغهای ناصر محمدخانی که منجر به قتل لاله سحرخیزان بود کمتر کسی است که بیخبر بوده باشد. افکار عمومی جامعه همچنان به دنبال رفع ابهامات این پروندهاند. در دوران پر فراز و نشیب این پرونده در مراحل مختلف آنچه که قابل توجه و پر اهمیت بود توجه دقیق آیتالله و مشاوران ریزبین و دقیق ایشان به مسائل مهم و حتی جزئیات این پرونده است. حضرت آیتالله تاکنون حکم قصاص شهلا را به دلایل مختلف تنفیذ ننمودهاند.
4- فاطمه پژوه :فاطمه پژوه زنی که متهم به قتل عمدی همسر صیغهای خویش در دفاع از ناموس دختر خود بود اگرچه اکنون در قید حیات نیست اما فراموش نمیکنم که به دنبال درخواست زهرا دختر این متهم از حضرت آیتالله مبنی بر توقف اجرای حکم حضرت آیتالله این درخواست را اجابت نموده و برای چند سالی اجازه ادامه زندگی به فاطمه داد.
...و کم نیستند امثال محکومین یاد شده که هر یک به نوعی در مراحل واپسین دادرسی چشم امیدشان به حضرت آیتالله بود و نگاه ویژه ایشان به پرونده شامل حالشان شد. آیا حضرت لاریجانی که همین روزها مطابق اصل 57 قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری به ریاست قوهقضائیه منصوب گردیده همین راه را ادامه خواهد داد؟ این سؤالی است که در آینده پاسخ آن روشن خواهد شد.