پس از حضور ناموفق ایران در المپیک چین، مردم و مسئولان کشور بیش از پیش به این نتیجه میرسند که وضعیت ورزش امروز ایران نیاز به ساماندهی و ساختاری نو دارد.
کفاشیان، دبیر کمیته ملی المپیک ایران حضور ورزشکاران کشور در المپیک 2008 را یکی از بدترینها در تاریخ این رویداد بزرگ ورزشی دانسته است.
اما چگونه است که با توجه به احساس نیاز به دمیدن خونی تازه در رگهای ورزش کشور، هر یکی دو سال و در پایان هر اتفاق ورزشی بینالمللی، مجبوریم بیشتر امیدهایمان را به المپیک بعدی و جام جهانی بعدی و مسابقه آسیایی بعدی حواله دهیم و باز از این که نمود حضورمان شایسته استعداد و ظرفیت ورزشکاران ایرانی نیست، حسرت بخوریم و به آینده ای مبهم چشم بدوزیم؟
ورزش مدرن امروز پارامترهای زیادی را برای موفقیت یک رشته ورزشی و یک ورزشکار در نظر میگیرد که بسیاری از این پارامترها یا در ایران در نظر گرفته نمیشود یا اگر هم اجرا میشود، از مدلی غیر ایرانی کپی شده و با بسیاری از واقعیتهای اجرایی آن در ایران ناهمگون است.
استقلال ارگانهای ورزشی
عدم وابستگی مالی و سیاسی سازمانهای ورزشی و دور بودن آنها از خطوط فکری دولتی از مهمترین عوامل رشد و پویایی ورزش یک کشور به شمار میرود.
تاریخ و تجربه نشان داده است که هرگاه یک رشته ورزشی به یک خط سیاسی وابسته شد، نمیتواند خود را از آلودگیهای ناگزیر سیاست دور نگاه دارد و این آلودگیها، آرام آرام به تمام جزییات آن رشته ورزشی و ورزشکارانش منتقل میشود و عواقب منفی آن تا جایی میرود که کل نظام ورزشی را بیمار میکند و گاهی برای درمان آن به سالها زمان نیاز است.
در ایران هر از گاهی شاهد تغییر رییس فدراسیون یک رشته و به دنبال آن تغییرات بنیادی در مبادی اجرایی آن ورزش میشویم که گاهی ورزشکاران را دلزده و کم انگیزه میکند.
برای نمونه، نتایج تغییر رییس فدراسیون جودو را که درست چند ماه قبل از مسابقات المپیک پکن اتفاق افتاد، امروز در پکن میبینیم.
این جنگ قدرت فقط دامان ورزشکاران آن رشته را خواهد گرفت و به جای آن که عقیده فدای ورزش شود و مسئولان اجرایی برای رشد یک رشته ورزشی به تعامل بپردازند، ورزش فدای اعتقادات و دسته بندیهای گروهی میشود و نتیجه آن آه از نهاد همه بلند میکند.
اهمیت به سلامت روانی ورزشکار
امروز در ورزش مدرن اهمیتی که برای بخش روانی و ذهنی یک ورزشکار حرفهای قائل میشوند، بیش از بخش فیزیکی او است، چون تاثیر سلامت روانی و تمرکز ذهنی صحیح، بر اجرای حرکات ورزشی در تمام رشتههای ورزشی یک حقیقت است.
دلهره و اضطراب، مشکلات معیشتی، مشکلات در روابط اجتماعی و نگرانی از آینده شغلی، هر کدام چنان مخرب هستند که به تنهایی جلوی پیشرفت ورزشکار حرفهای را بگیرد و ورزشکار هر قدر بدنش را قوی و آماده نگاه دارد، با عاملی شبیه یکی عوامل بالا تخریب میشود.
این بخش یکی از آسیبپذیرترین بخشهای ورزش کشور است که هیچگاه آن گونه که باید به آن پرداخته نشده است.
بسیاری از ورزشکاران حرفهای کشور دو شغله هستند، اگر هم نباشند آنقدر درگیر مسائل جانبی زندگی، از اجاره خانه و شهریه مدرسه بچهها گرفته تا آلودگی هوا و ترافیک و محل مناسب تمرین هستند که بخش قابل توجهی از انرژی روزانه فکری خود را صرف سر و سامان دادن به آن میکنند و باقی آن تمرکز بر روی بدن و ورزش تخصصی را کفایت نمیکند.
این ضعف همچنین مهمترین دلیل ناکامیهای ورزشهای گروهی نیز هست.
تمام تیمهای موفق دنیا دارای یک روانکاو یا مشاور روانی هستند که مسئولیت تنظیم روابط فردی و گروهی بازیکنان تیم را به عهده دارد.
ورزشکاران بزرگ و حرفهای یک روانکاو اختصاصی دارند و از نظر مالی آنچنان تامین هستند که نگرانی در این زمینه نداشته باشند.
به طور کلی تا آن جا که امکان دارد ذهن ورزشکار باید از عوامل جانبی آزاد باشد تا به بدنش و اجرای بهتر ورزش تخصصیاش بپردازد؛ حال آن که ورزشکار ایرانی حتی در محیط تخصصی ورزشی مشغول حل و فصل دلخوریها و حسادتها و برتریجوییها است.
به وجود آوردن یک نظام روانی سلامت برای ورزش کشور، کار یکی دو روز یا سازمانی نیست که با اجرای یک فرمول پس از چند سال محقق شود.
عوامل غیر ورزشی (فرهنگی، اقتصادی، عادات و رسوم و...) در آن دخیل هستند که بخشی از آنها در آینده نزدیک غیر قابل تغییرند ولی با همین امکانات و همین ظرفیتهایی که امروز در جامعه ایران وجود دارد میتوان با مدیریت، بخش بزرگی از آن را حل کرد.
شاید اگر در مرحله اول فقط ورزشکارانمان را از نظر درآمد و آینده شغلی مطمئن کنیم، قدم بزرگی در این راه طولانی برداشته باشیم.
تغذیه
هر چند که در سالهای گذشته توجه به تغذیه ورزشی در ایران پررنگتر شده است، اما میتوان گفت که در مسیر شناخت عادات تغذیهای علمی- ورزشی، هنوز کشورمان در ابتدای راه است و هنوز تغذیه به عنوان یکی از عوامل بزرگ پیشرفت ورزش جدی گرفته نشده است.
عادات تغذیهای در ایران و آمریکا، به یک اندازه نامناسب است، اما آیا ورزشکاران این دو کشور به یک اندازه تحت تاثیر این عادات هستند؟
این بخش نیاز به مباحث تخصصی دارد و از پرداختن به جزئیات آن پرهیز میکنیم، اما گفتن این نکته لازم است که یکی از مشکلات بخش تغذیه ورزشی در ایران، کپی کردن و اجرای فرمولهایی است که با شرایط اقلیمی و اجتماعی ایران سازگاری ندارد.
منابع مطالعاتی موجود در زمینه تغذیه تخصصی ورزش عموماً غربی است و متخصصان تغذیه ورزشی کشور ناگزیر از الگوها و تجربیات آن سوی آبها استفاده میکنند، حال آن که عملکرد بسیاری از این فرمولها در شرایط آب و هوایی و جغرافیایی ایران متفاوت است و ذائقه ما ایرانیها و فرهنگ غذاییمان ایجاب میکند که دستورالعملهای بومی برای ورزشکارانمان تهیه کنیم.
سه نکتهای که در بالا گفته شد، نکتههایی هستند که این روزها درباره آنها کمتر میشنویم یا دستکم در حد اهمیتشان به آنها پرداخته نمیشود.
آسیبشناسی ورزش امروز ایران نکتهای است که باید بهطور جدی درباره آن صحبت و تفکر شود.
همگی بر این باوریم که وضعیتی که ورزش امروز ایران دارد، به هیچ وجه شایسته ظرفیت آن نیست و چه بسیار سرمایههای جوان و با استعداد که به خاطر نبود یک ساختار درست ورزشی- علمی، مجال رشد نمییابند.
با این روند فقط باید منتظر رضازادهها و هادی ساعیها باشیم که هر چند سال یکبار ظهور کنند و پس از چند سال مدال آوری، یا مهاجرت کنند یا به سیاست رویآورند یا گوشهنشین شوند و درنهایت آن رشته ورزشی هم با خارج شدن آنها از گود، از عرصه بینالمللی خارج شود.
بسیاری از کشورها از هماکنون مشغول شناسایی و تربیت نوجوانان ورزشکارشان برای المپیک 2012 هستند، ما آیا برای چهار سال دیگر برنامهای داریم؟