هفته گذشته یک بازی با عنوان «بازی نفوذ رقابتی» در یک پایگاه هوایی آمریکا با تمرکز بر بحران سوریه نمایش داده شد تا ازطریق آن درک بهتری از آسیبپذیریهای آمریکا، دشمنان آن و پیامدهای اقدام نظامی آمریکا در سوریه بهدست آید.
هدف از این بازی برآورد چگونگی سرنگون کردن حکومت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، تبدیل حزبالله به یک جنبش سیاسی بیخطر یا متوقف کردن برنامه هستهای ایران نبود بلکه هدف نشان دادن توانمندیهای آمریکا و متحدانش و درک بهتر از چگونگی تعامل بازیگران منطقه (خاورمیانه) با یکدیگر بود.
براساس سیستمی که «آزمایشگاه فیزیک کاربردی جان هاپکینز» طراحی کرد به بازیکنان بابت حداکثر رساندن «نفوذ»شان و حداقل رساندن «غرور»شان پاداش داده شد.
میگین نیکس، از جان هاپکینز، صفت «غرور» در این بازی را اینگونه معنی کرد: آسیبپذیری که درنتیجه تکبر و خشم بینالمللی به وجود آمده و این خشم بینالمللی حاصل اقدامهای زورگویانه یکجانبهای است که احتمال همکاری (با آمریکا) را ازسوی دیگران پایین میآورد.
تأکید روی روشهای دیپلماتیک، اقتصادی، اطلاعاتی و دیگر روشهایی که نیازی به کشتن مردم نداشته باشد و به تعبیر ارتش آمریکا «عملکرد پویا» باشد، اهداف تعریف شده در این بازی بودند.
به عبارت دیگر «تاکید بر جنگ نرم»، «اعمال پیامدهای بهکارگیری قدرت بیش از حد» و «ارتقای همکاری با دولت آمریکا و متحدانش» اهداف خلاصه شده در این بازی بودند.
شرکتکنندگان در این بازی به شش «هسته» عمده تقسیم شدند؛ آمریکا-اروپا، آمریکا-خاورمیانه، ایران، حزبالله و حکومت اسد بازیکنان فعال بودند؛ دیگر بازیکنان کلیدی شامل مخالفان حکومت سوریه، ترکیه، روسیه، عربستان سعودی، اسرائیل، عراق، اردن، سازمانهای مختلف افراطی خشونتگرا، ناتو، کاخ سفید و شورای امنیت سازمان ملل درمجموع «هسته خاکستری» را تشکیل دادند.
در بخشهایی از این بازی به هسته خاکستری مانند دیگر بازیکنان عمده اختیار عملکردهای ویژهای داده شد و در برخی موارد این اختیار از آنها گرفته شد؛ این هسته همچنین وارد توپهای منحنی شد تا بازیکنان را مجبور کند دربرابر تحولات پیشبینی نشده واکنش نشان دهند.
یک «هسته سفید» متشکل از گیکهای کامپیوتری (کار بلدهای خوره کامپیوتر) مدیریت اجرای مکانیکهای بازی را برعهده داشتند. تجزیه و تحلیل کامل این مدیریت در میانه سپتامبر منتشر خواهد شد.
بیشتر اعضای هسته خاکستری غیرنظامی بودند اما یک ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آمریکا با متقاعد کردن دیگر اعضای این هسته برای پیشروی و تمرکز فرای سوریه، نقش محوری را بازی کرد.
هسته ایران راه را برای تعامل باز کرد؛ در این بازی به هر نحوی بود از حکومت تهران با تمرکز بر تمایل برای حفظ منافع و مصالح آن در سوریه استفاده شد نه این که سریع به سلاح هستهای دست یابد اگرچه بهنظر میرسید که این هسته میتواند هر دو کار را انجام بدهد.
«عملکردها» در این بازی به یک منطقه جغرافیایی موسوم به «لوانت» /Levant/ محدود بود، منطقهای که متشکل از سوریه، لبنان، ترکیه، اسرائیل، سرزمینهای فلسطینی و اردن بود. برهمین اساس برخی اقدامهای خاص مانند حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران رد شد.
این بازی در مرکز کنفرانس پایگاه هوایی «تمپا» در ایالت فلوریدا از ۲۴ تا ۲۷ ژوئیه برگزار شد و ادامه «سمینار تضارب افکار»/Brainstorming Seminar/ بود که ماه مه سال جاری در مریلند برگزار شده بود.
در این سمینار، سوریه به عنوان «نقطه اتصال» چالشهای چندگانه در سیاست خارجی و دفاعی آمریکا شناخته شد. بیش از ۱۳۰ نفر از شرکت کنندگان در این سمینار کارکنان فعال و بازنشسته پنتاگون، پیمانکاران دفاعی، افسران پیشین و کنونی وزارت امور خارجه و پژوهشگران و اندیشمندان آمریکایی بودند. یک ژنرال بازنشسته از اسرائیل و یک وابسته نظامی ترکیه در مرکز فرماندهی آمریکا در این سمینار حضور داشتند.
یک نهاد نظامی با عنوان «گروه جنگی نامتقارن ارتش آمریکا»، ای.دبلیو.جی، «بازی نفوذ رقابتی» را سازماندهی و «لابراتوار فیزیک کاربردی جان هاپکینز» سیستم این بازی را طراحی کرد.
توماس گلندر، افسر عملیاتی ای.دبلیو.جی، در زمان شروع این بازی با اشاره به حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان گفت: با وجود آنکه ۱۱ سال گذشته بیشتر به مناقشه و زدوخورد گذشت ما هنوز پاسخ تمام مشکلات را نمیدانیم.
نویسنده این مقاله «باربارا اسلاوین»، خبرنگار مقیم واشنگتن است که به عنوان یک عضو «سلول خاکستری» در «بازی نفوذ رقابتی» شرکت کرد.