نسخه آرشیو شده

صدمین روز جهانی زن و جنبش سبز ایران
حضور زنان در اعتراض‌های خیابانی مردم ایران پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری/ عکس از kosoof.com
از میان متن

  • الهام قیطانچی: «هیچ نیروی سیاسی در ایران نمی‌تواند به حقوق زنان و جنبش حق‌طلبی زنان بی‌‌توجه باشد. روند دموکراسی‌خواهی‌ در ایران و در خاور میانه امروز بیشتر از قبل با مطالبات برابری‌خواهی‌ زنان گره خورده است.»
فتانه کیان‌ارثی
سه‌شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۰ | کد خبر: 60891

امروز ۸ مارس، روز جهانی زن و نیز صدمین سالگرد این روز است. این دومین «روز جهانی زن» پس از رویدادهای خرداد ۸۸ و جنبش اعتراضی سبز در ایران است.

حضور زنان ایرانی به خصوص زنان طبقه متوسط و دانشجویان در حرکت‌های اعتراضی یک سال‌ونیم گذشته از ویژگی‌های حرکت‌های اعتراضی این مدت است. 

برخی از فعالان حقوق زنان می‌کوشند در همین جنب و جوش سیاسی هم، خواسته‌های زنان را طرح کنند و به پیش ببرند و سیاستمداران را ناگزیر کنند که زنان را فراموش نکنند. سایت مردمک از برخی فعالان سیاسی و اجتماعی و پژوهش‌گران این حوزه دعوت کرده است تا به این سوال پاسخ دهند که «آیا معتقدید جنبش مطالبات زنان ایران و مسائل پیرامون آن در گیرو دار مسائل سیاسی روز ایران کم‌رنگ شده است؟»

پاسخ‌ها متفاوت‌اند. برخی خوش‌بینانه‌تر به رویدادهای ایران می‌نگرند و بعضی هم نگران‌اند که مطالبات زنان ایران در هجوم وقایع سیاسی نادیده گرفته شود.

الهام قیطانچی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در آمریکا

«جنبش زنان ایران در حال حاضر مردمی‌تر، پرتوان‌تر و شاید برای اولین بار بالاتر از تعصبات ناسیونالیستی و همگام‌تر با جنبش زنان در منطقه خاورمیانه حضور دارد. در آستانهٔ صدمین سالگرد هشتم مارس، فعالان  زن که حالا دیگر از همه طیفی- مذهبی‌، سکولار، چپ، لیبرال- را در برمی‌گیرد، حضور خود و خواست‌های خود را برای حقوق برابر برای زنان دوباره اعلام کردند. هیچ نیروی سیاسی در ایران نمی‌تواند به حقوق زنان و جنبش حق‌طلبی زنان بی‌‌توجه باشد. روند دموکراسی‌خواهی‌ در ایران و در خاور میانه امروز بیشتر از قبل با مطالبات برابری‌خواهی‌ زنان گره خورده است.»

مژگان کاهن، روان‌شناس، در بلژیک

«در مجموع، شرایط بد حقوقی اجتماعی و خانوادگی زنان در جمهوری اسلامی، باعث شد که در سال‌های اخیر شاهد حرکت‌های خوبی بین زنان ایران باشیم، حرکت‌هایی که بهبود شرایط زنان را مطالبه می‌کردند. اما از بعد از انتخابات شاهد بودیم که تاحدی سمت و سوی فعالیت‌های زنانی که خواهان تغییر بودند بیشتر در جهت خواسته‌های عمومی مردم معترض قرار گرفت. ولی این بیشتر از آن که کم‌رنگ شدن میزان توجه به مسئله زنان باشد، نشان از تمرکز نیروهای مختلف جنبش مدنی در جهت هدفی مشترک است. اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که حضور زنان و نقشی که در حرکت‌های اخیر داشتند موجب شد  تصویری واضح‌تر از زن ایرانی ارائه بدهند، تصویری که با تصویر سنتی زن منفعل در تضاد است و آنها را در بسیاری از حرکت‌ها اول صف قرار می‌دهد. به نوعی، زنان با حضورشان در حرکت های اخیر، خودشان را به گونه‌ای متفاوت و حتی متضاد از آنچه رژیم ایران می خواهد به تصویر کشیدند. به این ترتیب، آنها «با شیوه بودن‌شان در صحنه» بیان کننده خواسته‌هایشان بودند و نشان دادند که می‌خواهند در صحنه اجتماع فعال و تصمیم گیرنده باشند، حضوری که بسیار با سال ۵۷ متفاوت بود.»

ملیحه محمدی، فعال سیاسی و عضو هیئت سیاسی، اجرایی اتحاد جمهوری‌خواهان ایران، در آلمان

«این اتفاقی است که نه تنها برای جنبش زنان، بلکه برای سایر جنبش‌های صنفی و اجتماعی نظیر دانشجویان، کارگران، فرهنگیان و دیگران نیز روی داده است؛ زیرا جنبش‌های مطالباتی صنفی، تنها در شرایط نسبتاً متعارف و باثبات زمینه طرح و بروز دارند. جنبش مطالباتی زنان ایران نیز در شرایطی رشد کرد که به‌رغم محدودیت آزادی‌ها این زمینه و امکان وجود داشت که گروه‌ها و اصناف مختلف، مطالبات ویژه خود را طرح کنند. اما پس از حوادث خرداد سال ۸۸، فعالیت ویژه زنان و توان بالای آنها که در مبارزات انتخاباتی وسیع‌ترین جبهه را به وجود آورده بودند، به ناچار و بنا بر مصلحت عمومی به سطوح عمیق‌تر منتقل شد، چرا که در حال حاضر، مطالبات اولیه و بنیادین حقوق شهروندی در اولویت قرار گرفته است و این روند منطقی و راهبردی صحیح است.»

شیوا بدیهی‌نژاد، فعال مسائل زنان و دبیر جامعه مستقل زنان ایرانی در اتریش

«مطالبات زنان کمرنگ‌تر شده و آن هم به چند دلیل. مشکلی که در ایران وجود دارد، سازماندهی ضعیف جنبش زنان است که به دلیل شرایط سخت حاکم و هم خروج اجباری بخشی از نیروها به وجود آمده است. درایران، نیاز به سازماندهی و بسیج جدید و توانمندسازی نیروهای جدید وجود دارد که همه احتیاج به زمان دارد. ضمن آن که شرایط این کارها هم از نظر امنیتی بسیار مشکل است و این کار بیش از پیش حوصله می‌خواهد. بنابراین یک بخش از مطرح شدن کمتر مطالبات جنبش زنان به خود جنبش زنان برمی‌گردد. بخش دیگر این است که شرایط عمومی آن قدر روز به روز پیچیده‌تر می‌شود که جلو اعتراض‌های کارگران زنان (و گروه های دیگر) گرفته شده و البته فشار روی زنان طبق معمول بیشتراست. مثلا پول یارانه به حساب مردها ریخته می‌شود و زنان فقیرتر از گذشته می شوند و مشکلات زندگی روزمره مجال اعتراض  به شرایط زنان را کمتر می کند. بخشی از این نادیده انگاشتن، به جنبش عمومی برمی‌گردد که به نظر من، خواسته‌های این جنبش در کل مشخص و ملموس نیست، نه فقط در رابطه با زنان بلکه حتی در رابطه با مسائل انتخاباتی و غیره.»

دکتر ژاله لاکنر- گوهری، پزشک و فعال مسائل زنان در اتریش

«نقش زمینه‌ای زنان  در به‌وجود آمدن جنبش  سبز و حرکت تغییرطلبی اساسی بوده و با  هر دوی این‌ها تنگاتنگ  درهم تنیده است تا جایی که نمی‌شود هرکدام را جدا جدا نگریست و اصل این یا آن را در مورد آن‌ها به کار برد. زنان  ایران در کاسه ای که لبریز شده بود هم  شنا کردن آرام و مداوم و ممکن را آموختند و هم آن را با حوصله و نمونه دادن به سایر قشرها، به ویژه  به فرزندان خود یاد دادند. نگاه من  تنها به نقش هم‌سطح و با اعتماد به نفسی که بانوانی چون رهنورد و کروبی پذیرفته اند، نیست بلکه صدها بزرگ‌زنانی وجود دارند که متحیرو خیره وجودشان هستم، همان‌هایی که چهره ایران را امروزی کرده‌اند و خواست‌های مردم را تغییر داده‌اند و هنوز هم در همان متن حرکت می‌کنند، شاید  فعلا به شکلی دیگر، ولی نیرو و روح و سیستم حرکت‌شان در جامعه حضور دارد، اگر چه ظاهرا  در حاشیه و بیدارند با دستی بر سکان پیشرفت‌خواهی و تغییر‌طلبی.»

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی