نویسنده وبلاگ لویاتان معتقد است کاری که ویکیلیکس میکند، همان زلزلهای است که اینترنت به پا کرد برای دنیای خبرها، و ویکیپدیا درست کرد برای دنیای اطلاع رسانی؛ حرکتی که از آن نمیشود فرار کرد
ویکی لیکس در سه دوره انتشار مدارک، در دنیای روابط دیپلماسی، روابط اداری و روابط رسانهای و خبری زلزله به پا کرده است. شاید خیلیها از آن شدید استقبال کنند و یا شدید محکوم، ولی به هر حال، اثر ویکیلیکس عمیق و جدی است و پدیدهای است که طیف گستردهای از تاثیرات را شامل خواهد شد.
کاری که ویکیلیکس میکند، همان زلزلهای است که اینترنت به پا کرد برای دنیای خبرها، ویکیپدیا درست کرد برای دنیای اطلاع رسانی و چرخش اطلاعات و حالا دارد روابط عمومی، رسانهای و دیپلماسی را به چالش میکشد؛ حرکتی که از آن نمیشود فرار کرد.
بعد از فراگیر شدن اینترنت، خیلی از رسانهها نگران و ناراحت بودند که دارند از بین میروند و دیگر کسی روزنامه نمیخرد و همه چیز اینترنتی شده است. این یک واقعیت روز است از آن نمیشود فرار کرد، ولی صنایعی که نتوانند با فناوری روز خود را تطبیق دهند، کارایی خود را از دست داده، Obsolete [منسوخ] شده و دیگر از دور کنار خواهند رفت.
ویکی پدیا هم این بلا را سر دنیای دائره المعارفها آورد. همه صندوقهای وزین اطلاعاتی که درهایشان را روی همه بسته بودند و یا مجبور بودید بیش از چهل کتاب را بخرید، یا برای دسترسی به کتابخانه مراجعه کنید و یا این که مجموعه سی دی گرانقیت را خریداری کنید. ولی بعد از ویکی پدیا، همه چیز برداشته شد. ویکی پدیا در ضمن جزییات خیلی گستردهتری را در برمیگیرد که شاید در دائره المعارف ها جایی برای آن نباشد. هرچند مشکلات خودش را دارد، ولی به هر حال، جریانی بود که همه چیز را تکان داد.
اصولا رسانهها برای مدتی طولانی، منبع و منشا دستیابی به مدراک فاش نشده و درز نکرده بودند و تمامی اعتبار خود را از این مسئله داشتند. منظور البته دنیای آزاد رسانههاست وگرنه هستند کشورهایی که اصولا خبرنگار بودن و رسانه داشتن به معنای خیانت، وطن فروشی، جاسوسی و هزار اتهام دیگر است. در ایران، ونزوئلا، سوریه، بلا روس، عربستان سعودی و دیگر کشورهایی که آزادی مطبوعات بسیار پایین است، خود روزنامهنگار بودن به معنای جرم است. در دنیای آزاد رسانهها، این رکن چهارم دموکراسی است که وظیفه دارد هرگونه مخفیکاری را دور زده و به سمت شفافیت برود.
در واقع این رسانهها هستند که به سد مخفی و پوشیده دولتها و سازمانها و شرکتها نفوذ میکنند و گندکاری های آنها را برملا میکنند. همین کاخ سفید آمریکا که امروز ویکی لیکس را شدید مورد حمله قرار داده، باید یادش باشد که روزی هم همین روزنامه واشینگتن پست بود که رسوایی واترگیتس را برملا کرد و باعث شد یک رئیس جمهوری آمریکا از کار برکنار شود. آن زمان هم کاخ سفید، نوشتههای روزنامهها را «شیطنتهای رسانهای» میدانست و واقعیتها را انکار میکرد.
داشتن رسانهای خوب و آزاد، باعث میشود همه کسانی که برای دموکراسی و حقوق جامعه و حق شفافیت و دانستن همه مردم احترام قائل هستند، بتوانند در آن سهیم باشند. شاید افرادی باشند که در سازمانهای حساس مثل مراکز اطلاعاتی و نظامی به کار مشغول باشند ولی دلیلی ندارد کار حزبی کرده و فدایی دولت حاکم باشند. از سوی دیگر، پارتیزان هم نیستند که بخواهند بابت هر مسئلهای، با دولت یا مقامات بالادست درگیر شوند و بیکار و بدبخت شوند. چیزی مشابه ایران امروز خودمان.
آیا همه کسانی که در سپاه هستند یا در ارتش یا در دولت یا در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و صدا و سیما، موافق سیاستهای حاکم هستند؟ پاسخ قطعا منفی است. انتخابات ریاست جمهوری سال 76 در تمامی مراکز سپاه و مراکز نظامی و ارتشی و عقیدتی، به شدت تبلیغات علیه خاتمی بود ولی بالاترین رای را آورد. چهار سال بعد هرچند کاندیداها از رسم مرسوم دو کاندیدا به ده کاندیدا تبدیل شد و تبلیغات ضد خاتمی هم شدیدتر از قبل شد، ولی رای خاتمی بیشتر شد.
به هر حال، وجدان آگاه مردم را نمیشود تصاحب کرد. میتوان حقوق و مزایا و مواجب و نان شب آنها را به تصرف درآورد و از آنها نوعی مزدور ساخت، ولی نمیتوان ذات افراد را عوض کرد. ایران هم اگر رسانه آزاد و بیطرف خودش را داشت، حالا توانسته بود تاثیرات بزرگ خودش را هم داشته باشد.
ولی از مسئله ایران بگذریم و برگردیم به ویکی لیکس. ویکی لیکس، نوعی واکنش به رسانههای خنثی و بیخاصیت است آن هم در محیطی آزاد که رسانه میتواند کار کند ولی به دلایلی این کار را نمیکند. زمانی بود که خبرنگار بودن سخت ترین کار دنیا بود و هنوز هم هست ولی نه در همه کشورها. در محیط های آزاد به لحاظ رسانه ای، حالا خبرنگار بودن دیگر کار سختی نیست. چون یک خبرنگار پشت میز نشسته است و نیوز وایر آسوشیتد پرس و رویترز و خبرگزاری فرانسه و الجزیره و دیگر خبرگزاری ها را می چرخد و بر اساس آن خبر و یا گزارش می نویسد. خبرنگاران خبرگزاریها هم در امور حوادث سعی میکنند از هم سبقت بگیرند و در غیر این صورت، نیازی نمیبینند که سرمایهگذاری خود را برهم بزنند. آسوشیتد پرس یا رویترز اگر در ایران برای مثال اگر با دانشمندان هستهای گفت وگو کنند، دفترشان در ایران بسته میشود. مدیرشان هم به آن ها میگوید با مسائل حساس کار نداشته باشید، دفتر را باز نگه دارید و خبر روزتان را بفرستید چون ما خبرنگار تحلیلی نیستیم؛ ما فقط خبرنگار شرایط و وقایع روز هستیم.
در آمریکا هم همین طور است. کمتر رسانهای (منظور، رسانههای بزرگ و اصلی است) به خود زحمت داد سیاستهای دولتی را به چالش بکشد. روزگاری هم بود که یک خبرنگار یک روزنامه نشسته بود و با چک کردن گزارش سالانه شرکت انرون Enron فهمید که این شرکت ورشکسته است و دارد سقوط میکند.
ولی حالا خبرنگاران در محیطهای رسانهای آزاد سعی میکنند روابط خوبی با دولت یا نظامهای اقتصادی و سرمایه گذاری برقرار کنند و با آنها سفر بروند و پول و مزایا و جایزه بگیرند و خوش باشند. چون کسانی خبرنگار شدهاند که دغدغهای برای خبرنگاری ندارند. برای اینها، همان ویکیلیکس چاره و درمان است.
ویکیلیکس کاری میکند که علیالاصول و علیالقاعده باید خبرنگاران انجام دهند. این آنها هستند که باید سرّها و رمزها و رازها را گشایش کرده و از پشت درهای بسته و تصمیم های آن خبر بدهند ولی این کار را نمیکنند.
ویکیلیکس، دنیای رسانهای امروز است. دیگر برای فهمیدن اخبار روز نمیشود به خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی تکیه کرد و حالا ویکی لیکس حرف اول است. برای همین رسانههایی که علیه ویکی لیکس موضع میگیرند، از همین دست هستند که میدانند کسی هست که به آنها میگوید کار خود را بلد نیستند و باید کنار بروند. از این به بعد، رسانههایی میتوانند واقعی باشد که در کنار ویکی لیکس قرار گیرند و نه در مقابل آن.
آنها که برای wikileaks و اسنادش هیاهو راه انداختند ببین حالا چطوری دارند مسله را وارو میکنند . این نیک آهنگ از همه ساده لوح تر است دستش زودتر رو میشود . زمانه و ا دیب زاده ( هواداران بازگشت به دهه تروریستی ۵۰ فدایی -مجاهد ) گفتند شرکت آمریکایی آمازون ان را به تبعید فرستاد (حمایت مالی خود را قطع کرد) ! اخبار روز از قلم صدری که از هواداران و عاملین و ساکنین شوروی سابق است یک خبر گذاشت به عنوان بازی روس ها با کارت ایران ! نیک آهنگ دست پاچه میگوید هاشمی فعال است ، موسویان و کی و کی را فرستاده با غرب و امریکا مذاکره ! پیک نت طبق معمول خواسته بگوید آمریکایی ها پلید و زشت و توطیه گر هستند اما آنچه در مورد احمدی نژاد میگویند ناب و خالص است .... چرا ؟ چون این چپ های روسی از بخشی از اسناد که دولت روسیه را مافیایی میداند و کوبا و ونزوئلا را محور شرارت ترسیده اند( خوب اینها که مثل خط امام توده ای نیستند فقط علیه افراد ملی و لیبرال نور بچسبانند !). وگر نه اینکه رفسنجانی با خارجیها در تماس است نه راز است نه خبر ! ، اینکه آمازون دیگر به wikileaks پول نمیدهد هم همینطور . روش درست این است که تحلیل شود که این اسناد کلا قابل قبول هستند یا نه . یک بام و دو هوا نمیشود . اگر در مورد امریکا درست هستند در مورد روسیه و ج ا هم درستند .
آقای نیکی نمیداند که تلاش برای رابطه با امریکا دیگر گناه نیست . قبلا هم نبود . خیلی هم خوب است . موسوی و نبوی و هاشمی و خاتمی و احمدی و لاریجانی همه در این راه تلاش کرده اند . چریک های فدایی و توده ای و مجاهدین خلق سر از پا نمیشناسند چه جوری خودشان را به امریکا و کانادا برسانند و اسم خودشان را در لیست امریکا از تروریست و ضد امپریالیست بر گردانند به سکولار و سوسیال دموکرات . امروز آنها که آمریکایی ترور میکردند در دهه ۵۰ ، در رادیو فردا و think thank های آمریکایی دنبال یک دکه برای لجن مالی ملی ها و لیبرال ها و سلطنت طلبان و مشروطه خواهان حاضرند همه ایدیولوژی مارکسیسم لنینیسم را سر ببرند ( البته به گفته ابراهیم گلستان مصلحتی برای دزدیدن قدرت ). کجایی ؟ چرا لو دادی که برای درج اخبار از هاشمی به تو زنگ میزنند ؟ دیگه کیا زنگ میزنند ؟ خوب لابد پول دادن کار میخوان ؟ تازه همه این چیز ها که گفتی برای بزرگ کردن رفسنجانی بود که ؟ این تقسیم کاری که شما رسانه های روس محور کرده اید تا همه طرز فکر های مختلف را جذب و سر انجام به آسیاب روس ها بریزید خیلی جالبه ولی کار نمیکنه . چون عصر اینترنت است و ماهواره و مهاجرت . همه شما از ان قسمت که روس ها را مافیایی میداند ناراحت شده اید . چون این هفته هفته روس ها است .