بسته پیشنهادی 1+5 که این هفته توسط خاویر سولانا به جمهوری اسلامی ارائه شد، از زاویه دستاوردها و ناکامیهای تهران در مدیریت پرونده هستهای کشور و موقعیت فعلی فنآوری هستهای ایران، با واکنشهای متفاوتی رو به رو بود.
بسته پیشنهادی 1+5 که این هفته توسط خاویر سولانا به جمهوری اسلامی ارائه شد، از زاویه دستاوردها و ناکامیهای تهران در مدیریت پرونده هستهای کشور و موقعیت فعلی فنآوری هستهای ایران، با چه سرانجامی روبهرو خواهد شد؟
این سؤالی است که حداقل تا آنجا که به پاسخ رسمی ایران مربوط میشود، هنوز جواب مشخصی برای آن ارائه نشده است.
وزیر خارجه در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره چگونگی تعامل ایران با پیشنهاد 1+5 به ذکر این جمله اکتفا کرده که ایران با پیشنهاد 1+5 همان تعاملی را خواهد داشت که گروه 1+5 با بسته ایران دارند.
با وجود این، برخی جریانهای سیاسی کشور در قبال پیشنهاد تازه اروپا موضعگیری کرده و واکنش نشان دادهاند. در این میان مواضع اولیه برخی جناحها از منظر سوال فوق، قابل توجه بوده است.
حمیدرضا ترقی، معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی در گفتوگویی اظهار کرده است که سولانا در سفر به ایران حامل پیشنهاد اروپاییها بوده است و نه آمریکا.
وی ادعا کرد که مواضع اروپا در قبال پرونده هستهای ایران از مواضع آمریکا جدا و مستقل بوده و خاویر سولانا حامل پیشنهادی است که عمدتا اروپاییها برای حل مسالهی هستهیی ایران ارایه کردهاند.
ترقی تصریح کرد: پنج کشور انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه راهی جدا از آمریکا را دنبال میکنند. بنابراین سولانا حامل عمدتا نظرات پنج کشور مذکور است. از این رو میتوان امیدوار بود که سولانا منعطفتر از گذشته به ایران آمده باشد.
به نظر میرسد مواضع ملایم حزب موتلفه اسلامی که جریانی محافظهکار محسوب میشود و تلاش آن برای قایل شدن تمایز میان سیاست آمریکا و ایالات متحده، نشان میدهد جریانی در کشور تلاش میکند تا پیشنهاد جدید 1+5 به نقطه بازگشتی در سیر صعودی تنشهای ایران و اتحادیه اروپا تبدیل شود.
از سوی دیگر، سایت تابناک که به محسن رضایی، فرمانده اسبق سپاه پاسدارن و از همفکران هاشمی رفسنجانی وابسته است، در یک مقاله ویژه خواستار حرکت به سوی مصالحه با اروپا بر سر پرونده هستهای ایران شده است.
در این مطلب که تحت عنوان «از پرونده هستهای چه میخواهیم» منتشر شده، آمده است: فراتر از اهداف پرونده هستهای، هزینههایی که شرایط فعلی به اقتصاد کشور تحمیل میکند نیز باید مورد توجه قرار گیرد. دشوار شدن شرایط سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز، اخلال در مبادلات مالی و دیگر پیامدهای اقتصادی و دیپلماتیک پرونده هستهای این پرسش را مطرح میسازد که آیا با توجه به محقق شدن بیشتر اهداف جمهوری اسلامی، همچنان رویه سابق را در پرونده هستهای ادامه دهیم و آیا این پرونده از وسیلهای در جهت تأمین منافع ملی خود به هدف تبدیل شده است؟
در این مقاله هشدار داده شده که بدون توجه به محاسبات هزینه ـ فایده، تصمیمگیری مهم در دیپلماسی میتواند پیامدهای زیانباری برای کشور به همراه داشته باشد.
به گفته ناظران سیاسی، موضعگیری سایت تابناک که اصولا منتقد سیاستهای پیشین نظام در پذیرش پروتکل الحاقی و تعلیق غنیسازی اورانیوم بود، شاید به معنای تغییراتی جدی در نوع تعامل جریانات موثر درون نظام با پیشنهاد 1+5 باشد.
در مقابل، جریانهای سیاسی دیگر عنوان کردهاند که طرح مجدد درخواست برای توقف غنیسازی اورانیوم در پیشنهاد جدید آن را به سرنوشت طرحهای سابق دچار خواهد کرد.
در این زمینه، قائم مقام سابق شورای عالی امنیت ملی گفته است بسته پیشنهادی جدید 1+ 5 تفاوتی با آنچه در سال 2006 ارائه شد، نداشت و این بسته بیانگر ادامه تلاش غرب برای نشان دادن چهرهای غیر منطقی از ایران در دنیاست.
موقعیت تازه تهران و چگونگی پاسخ به بسته 1+5
اما فارغ از محتوای بسته جدید ارائه شده، به گفته کارشناسان بایستی دو نکته مهم را پیرامون پاسخ نهایی ایران به بسته 1+5 در نظر داشت:
نخست آنکه دولت احمدینژاد و سایر دستاندرکاران پرونده هستهای کشور توانستهاند علیرغم ارجاع پرونده هستهای کشور به شورای امنیت سازمان ملل، دستآوردهای قابل توجهی در عرصه غنیسازی اورانیوم و ارتقا آن به سطح صنعتی ایفا نماید.
به گفته تحلیلگران، این سیاست به موازات مانورهای دیپلماتیک تهران و عدم توانایی واشنگتن در عملی کردن تهدیدهایش علیه تهران ادامه داشته و پیشرفته است.
تقریبا تمام محافل دیپلماتیک اذعان دارند که جمهوری اسلامی توانسته با خرید زمان به تکنولوژی تولید صنعتی سوخت هستهای دست یافته و عملا شرط ناعادلانه اتحادیه اروپا مبنی بر محرومیت ایران از غنیسازی را از درون تهی سازد.
از این رو، گفته میشود جمهوری اسلامی میتواند اکنون ادعا نماید با توجه به دستیابی به تکنولوژی سوخت هستهای، پذیرش تعلیق غنیسازی اورانیوم باعث محروم شدن کشور از این فنآوری مهم نخواهد شد.
این امر از دید برخی ناظران کلیدی است که میتواند زمینه تفاهم با اتحادیه اروپا را فراهم آورده و پرونده ایران را باردگیر به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازگرداند.
دومین نکته مورد توجه در حاشیه ارائه پیشنهاد 1+5، به سیر صعودی تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی باز میگردد.
تصویب چند قطعنامه علیه ایران و تحریمهای اعمال شده پس از آن، تاکنون باعث برخی محدودیتهای جدی تجاری و بانکی برای ایران بوده است.
اما گفته میشود که تاثیر این چهار قطعنامه به نحوی نبوده است که جمهوری اسلامی را از دنبال کردن توسعه برنامه هستهای خود منصرف نماید.
با این وجود، تحلیلگران میگویند این نگرانی در میان مقامات ایرانی به چشم میخورد که ادامه وضع فعلی باعث شود تا اروپا، روسیه و چین به همراه آمریکا مرحله جدیدی از فشارها را علیه کشور آغاز نمایند که صدمات جبرانناپذیری برای نظام به همراه داشته باشد.
این دو موضوع از دید برخی ناظران بر تعامل تهران با پیشنهاد جدید 1+5 تاثیرگذار بوده و برخی از انعکاسات آن در گفتهها و مواضع گروههای سیاسی کشور و حتی اصولگرایان نمایان شده است.