سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با صدور بیانیهای، دادگاه روز شنبه را «نمایشی» نامید و هشدار داد این اقدامها باعث قراردادن کشور در سراشیبی سقوط و ازدست رفتن اعتماد ملی است
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای، دادگاه اخیر برخی از اعضای این سازمان را «نمایشی» خواند و هشدار داد که کشور در سراشیبی سقوط است.
محاکمه برخی از چهرههای سیاسی کشور ازجمله اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری اخیر بازداشت شده بودند، از روز شنبه شروع شد.
این سازمان گفته است «شتابزدگی آقایان در تنظیم این به اصطلاح ادعانامه و برگزاری نمایشی که علیالظاهر باید پیش از مراسم تنفیذ و تحلیف صورت میگرفت، موجب تناقضگویی شده است.»
بیانیه مجاهدین ساعاتی پس از مراسم تنفیذ محمود احمدینژاد دهمین رییسجمهور کشور توسط آیتالله خامنهای، مقام رهبری، منتشر شد.
در دادگاه چهرههای اصلاحطلب سیاسی کشور تردید در سلامت انتخابات و درخواست رسیدگی به شبهه تقلب یکی از دلایل اثبات پروژه انقلاب مخملی مطرح شده است.
سازمان مجاهدین در این بیانیه تاکید کرده است «درخواست رسیدگی به شبهه تقلب، حق قانونی شهروندان است.»
قطع خطوط تلفن ستاد انتخاباتی کاندیداهای رقیب و پیامک تلفن همراه از شب انتخابات به بعد ومشارکت بیش از یکصد درصد از واجدان شرایط در حدود 140 شهر در انتخابات، مواردی است که به گفته سازمان مجاهدین سلامت انتخابات را زیرسوال برد.
سازمان مجاهدین در این بیانیه تصریح کرده است «ذکر موارد ترور و بمبگذاری در ادعانامه علیه متهمان و استفاده از واژه جعلی «کودتای مخملی» بهجای انقلاب مخملی، بیش از هر چیز از «خالی بودن دست تنظیمکنندگان این به اصطلاح ادعانامه حکایت دارد، وگرنه چه نسبتی میان ترور و بمبگذاری و انفجار با کودتای مخملی و براندازی نرم وجود دارد.»
«مقدمه برخورد با احزاب»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در این بیانیه «برگزاری این دادگاه را اقدامی غیرقانونی، مغایر با موازین قضایی و مقدمه برخورد بر احزاب مستقل و قانونی کشور به مثابه آخرین نشانههای وجود مردمسالاری در کشور ارزیابی کرده است.»
محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، عبدالله رمضان زاده، محسن میردامادی و محسن صفایی فراهانی، محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر سیاستمداران اصلاحطلبی هستند که جلسه محاکمه آنها از روز شنبه دهم مرداد در دادگاه انقلاب تهران به اتهام «ایفای نقش در کودتای مخملی» آغاز شده است.
نبوی و تاجزاده از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هستند که به فاصله چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در فروردین 1358 تاسیس شد.
براساس این بیانیه، ادعانامه دادگاهی اعضای سازمان مجاهدین مشابه تحلیلهای روزنامه کیهان است و «نویسندگان آن در این تلاش نافرجام هر مطلب مغایر با دیدگاههای سیاسی خود را به عنوان توطئه و جریان براندازی به هم بافتهاند.»
سازمان مجاهدین در این بیانیه تاکید کرد: در این ادعانامه از کدیور، سروش، خاتمی، موسوی، هاشمی و نهادهای مدنی گرفته تا بنیاد راکفلر و شورای روابط خارجی آمریکا، منافقین، اتحادیه اروپا، شبکههای تلویزیونی بیگانه و اقدامات ترورستی سخن رفته، و تنها نامهایی که به تجاهل از آن صرفنظرکردهاند، روسیه و چین است.
سازمان در پایان بیانیه هشدار داده است که «اعترافگیری از متهمان در شرایط نامعلوم، نگاه داشتن زندانیان در زندانهای انفرادی، نداشتن وکیل و عدم ملاقات با خانوادههایشان فرجامی جز از دست دادن اعتماد ملی و قرار دادن کشور در سراشیبی سقوط نخواهد داشت. »
ANCHEKE GHABELE PYSH BYNY NABOD VA SHAYAD KESI ROYASH HESAB BAZ NEMYKARD AHE MADARANE IRAN ZAMIN AST KE GARIBANE KHAMENEY RA GERAFT BAVAR KONYD VAHSHATNAK AST IN AH BALE ISHAN BE SARATANE KHON VA AZ NOE HADESH GEREFTAR SHODAN KHODA DOROGH NYST JALADAN KHOMYNY HAM BE SARATANE POROSTAD KEREFTAR SHOD BYCHARA AHMADY NEJAD BY PEDAR DARA MYSHA BADAM MESLE BACHE YATIM BAYAD DONBALE SORAKH MOSH BEGARDA AKHE BE ANDAZAYA LAZEM BARAYA KHODESH DOSHMAN DOROST KARDE
<<آیا کودتا تکمیل می شود؟ جنبش سبز چه میشود؟! >>
ازپیش کاملا مشهود بود که کودتا به دنبال هدف نابودی جمهوری ابتر اسلامی وتبدیل آن به حکومتی بلا منازع وبدون نق های روحانیت وگرایشات اصلاح طلب درون رژیم بود.که برآمد “جنبش سبز” انجام این پروژه را تسریع نموده وبجلو انداخت .
باپایان یافتن مراسم “تنفیذ وتحلیف “و بلافاصله بعد ازدادگاه نمایشی ،شواهد پیداو نهانی ،حاکی از آن است که رژیم جدید خود را آماده ی اجرای آخرین فاز کودتا مینماید. این پروژه که ترجیح میدهد،در گام اول ودر فاصله زمانی کوتاه، خانه نشینی و حصرکامل سیاسی رابه سران عمده ی اصلاحات (موسوی – خاتمی ورفسنجانی) تحمیل ومحقق سازد. اما به دلیل قرار گرفتن در انتهای دوراهی مرگ وزندگی هرگز بخود تردید راه نخواهد داد که گام نهایی را یعنی دستگیری موسوی و..را بعد ازنامیدی ازاجرای گام اول ، بلافاصله بانجام برساند. تا آخرین قطعه ی پازل کودتایش را تکمیل کند. اینکه آیاسران اصلاحات و بویژه موسوی بدان چگونه عکس العمل نشان خواهند داد وآیابه دستگیری ونمایشات بعداز آن تن می دهند ویابا ورود به فاز” تهاجمی” درصدد سرنگونی کودتا چیان برآیند؟ موضوعی کمتر قابل پیش بینی است و امریست که در اصل اهداف حیاتی کودتا چیان کم ویا بی تاثیر است. زیرادر عمل همه ی پلهای سازش پشت تمامی نیروهای درگیر در حاکمیت قبلی خراب شده است وتاریخ سیاسی بیش ازاین نمی تواند بلاتکیفی در قدرت را تاب بیاورد . . .
جنبش که ا کنون در آستانه ی سیر فوق العاده سریع وغافلگیرانه ی حوادث سیاسی قرار گرفته است وتلاطمات وصف آرایی های آن، آستانه ی نهایی شدن وضعیت قدرت سیاسی را بنمایش میگذارد . یاد آورد درد های وحشتناک پیش از زایمانی ست که تضمینی برزنده وسالم بودن نوزاد آن ازقبل موجود نیست .
فقدان رهبری واحد سراسری بر تارک جنبش کنونی وخطاهای غیر قابل اغماض از سوی تحول طلبان وآزادیخواهان ،عملا فضای زمانی مناسب را در اختیار کودتا چیان قرار داد که خود را به آخرین مرحلع ی فاز تکمیلی کودتا برسانند .
انچه اکنون در پیش روی ماست ودرصورت تداوم وضعیت بلاتکلیفی دردآور کنونی ودر فقدان آلتر ناتیو قوی،چشم انداز ی جز افول ” جنبش سبز”وپایان دوره ی تاریخی عمر آن کمتر قابل تصور است . مگر آنکه” رهبری تاکنیکی سایبری” اش سریعا از فاز” اعتراضی تدافعی” به فاز “تعرضی وتهاجمی” روی آورده وبه جنبش جان واعتلایی ببخشد . این تغییر تاکتیک باتوجه به کم تجربگی و تابویی بودن مشی ” مبارزه ی بدون خشونت ” نزد آنهاو انحصار طلبی تاکتیکی تئوری پردازانش که بر خلاف سمتگیریهای اتحاد فراگیرانه جریان داشته است ، بعید مینماید که آنها را درمسیر تغییرجهت تاکتیکی قرار دهد.
بی تحرکی و بی ارادگی اپوزیسون درسمتگیری بسوی ارائه ی یک بدیل متحد فراگیر،در همنوایی منفعلانه با سیرخود بخودی حوادث وتبعیت از برداشت تابویی ” مبارزه یبدون خشونت” ،مسئولیت عمده تاریخی سیاسی افول وشکست محتمل “جنبش سبز” را بردوش می کشا ند...