پل راجرز، تحلیلگر و استاد مطالعات صلح معتقد است که پیامدهای پس از حمله نظامی روسیه به گرجستان سبب شد که ایران فرصت بیشتری برای برنامه هستهای خود بیاید.
با فرو نشستن غبار حمله نظامی برقآسای روسیه به نیروهای گرجستانی استقرار یافته در منطقه جدایی طلب اوستیا، تحلیلگران به بررسی ابعاد منطقهای و بینالمللی این تحول و تاثیر پیامدهای آن بر موقعیت ایران پرداختهاند.
پل راجرز، تحلیلگر مسائل بینالمللی و استاد مطالعات صلح دانشگاه بردفورد انگلستان، با اشاره به این که عملیات نظامی آبخازیا دروازه ورود روسیه و آمریکا به جنگ سرد جدیدی بود، به ارزیابی آینده برنامه اتمی ایران میپردازد و میگوید که این جنگ بر تلاشهای غرب علیه ایران سایه انداخته است.
راجرز سه تحول مهم داخلی ایران را در هفتههای گذشته با اهمیت دیده و مینویسد که این تحولات نشان دهنده ایجاد وضعیت جدیدی در پرونده هستهای ایران است.
تحولات ایران در پسزمینه جنگ اوستیا
به نوشته این تحلیلگر مسائل بینالمللی، آزمایش موشک ماهوارهبر «سفیر امید» که میتواند با مقدار سوخت کافی ماهوارهای را به مدار زمین برساند، اعلام تهران مبنی بر ایجاد یک مرکز ماهوارهای- فضایی در کشور و آمادگی آن برای کمک به سایر کشورها برای فرستادن ماهواره به فضا و همچنین اعلام خبر راهاندازی شش نیروگاه جدید اتمی از سوی سازمان انرژی اتمی، سه تحولی است که در ارتباط با بالا گرفتن تنشها میان موسکو و غرب معنادار است.
به نظر راجرز همزمانی این سه تحول با گسترش تنشها در منطقه قفقاز و قدرتطلبی روسیه نشان میدهد که گزینههای واشنگتن روزبهروز برای برخورد با ایران محدودتر میشود.
این درحالی است که جنگ گرجستان و روسیه فرصت را برای کمرنگ شدن مساله هستهای ایران فراهم آورده و مهلت دو هفتهای غرب برای پاسخ تهران به بسته پیشنهادی اروپا را تحت تاثیر قرار داده است.
لحن آمریکا و نزدیکی تهران به موسکو
پل راجرز میگوید میان عملیات روانی غرب علیه موسکو و تهران تردیدهای زیادی دیده میشود و اگر مسکو به روند تبلیغات و عملیات روانی آمریکا و همپیمانانش در برخورد با جمهوری اسلامی ایران دقت لازم را داشته باشد، خواهد توانست به سرعت بر عملیات روانی غرب پیروز شود.
به نظر وی این دقیقا چیزی است که رهبران ایران برای خرید زمان به نفع برنامه هستهای خود به آن نیاز دارند.
راجرز ادامه میدهد که کاخ سفید باید لحن آمرانه خود را هم در برابر روسیه و هم در برابر ایران تغییر دهد، چراکه روسیه زیرساختهای اقتصادی و قدرت نظامی خود را بازسازی کرده است و نمی توان دیگر همچون دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین با موسکو سخن گفت.
اگر واشنگتن مایل باشد فشارها به ایران ادامه یابد، راهی بهتر از همکاری با موسکو در پیش رو نخواهد یافت.
دروازه بازگشت به دوران جنگ سرد
واکنش سریع و گسترده نظامی روسیه علیه ارتش گرجستان که در ورای مرزهای روسیه انجام شد، از هنگام اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ در سال 1979 بیسابقه به شمار میرود.
این در واقع نخستین بار است که روسیه بعد از فروپاشی شوروی برای تهدید یکی از متحدان آمریکا به استفاده از حمله نظامی در خارج از خاک این کشور متوسل میشود.
ناظران بینالمللی بر این باورند که علایم جنگ سرد جدید میان دو کشور کاملا مشهود بوده و جامعه بینالمللی باید منتظر تغییرات در صف بندیهای جهانی و از جمله سختتر شدن مهار برنامه هستهای ایران باشد.
با وجود این، وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده است که هیچ جنگ سرد جدیدی میان روسیه و غرب وجود ندارد.
کاندولیزا رایس که پس از امضای قرارداد با ورشو به منظور استقرار بخشی از سپر موشکی آمریکا در لهستان سخنرانی میکرد، گفتهها و تحلیلها درباره اختلافات روسیه و آمریکا را اغراقآمیز خواند.
این درحالی است که نماینده روسیه در ناتو تهدید کرده است که ادامه اقدامات آمریکا و سایر اعضای ناتو در قبال روسیه ممکن است بر مواضع مسکو دربرابر مساله ایران تاثیر بگذارد.
آینده: همگرایی روسیه با غرب علیه ایران
به گفته دیمیتری راگوزین، نماینده روسیه در پیمان آتلانتیک شمالی، هنوز از سوی مقامات این درباره تغییر در نحوه همکاریها با ناتو یا تغییر موضع آن دربرابر پرونده هستهای ایران تصمیم گرفته نشده است، اما موسکو به ارزیابی مواضع اعضای ناتو در قبال این کشور ادامه داده و بر اساس آن تصمیم خواهد گرفت.
ناظران میگویند درگیری نظامی روسیه و گرجستان را اهداف استراتژیک آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فنآوری ساخت تسلیحات اتمی تحت الشعاع قرار داده است، اما تداوم اختلافات به نفع ایران نامحدود نخواهد بود.
به نظر میرسد اگر تهران بر مواضع خود پافشاری کند، این امکان به وجود آید که روسیه و غرب بار دیگر بر سر قطعنامه جدیدی علیه ایران توافق کنند و حتی آن را نشانهای از کاهش تنشها میان دو کشور تلقی کنند.