نسخه آرشیو شده
تقویم ۱۳۹۲ درگیرها

«كلمه حق و نقطه وصل»
عکس از ایلنا
از میان متن

  • آنچه در این مراسم اتفاق افتاد زیباترین نقطه وصل اركان حكومت بود: رئیس قوه قضائیه گفت: «بعون الله تعالی خاطیان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.» و رئیس قوه مجریه پاسخ داد: «والله می‌ارزد كه انسان در یك موضعی یك حكم خدا را براساس عدالت اجرا كند و جانش را در آن راه بگذارد.» این یك اقتراح مبارك بود.
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۹:۵۹ | کد خبر: 43677

دیروز دو مؤمن فصیح و صریح از حق و عدل و بی‌پروایی در اجرای آن گفتند. دستگاه عدالت و اجرا اگر بر این پیمان الهی و مشترك كه نقطه ممتاز نظام اسلامی است، گام بر ندارند، همانی خواهند بود كه سربار جامعه این ولی‌نعمتان خویش خواهند شد و خیری برای آنان نخواهند داشت و اگر بایستند، البته تیرهای بلا به پرتاب آغاز خواهد شد تا جایی كه گروهی از یاران خود آنان، سرزنش‌شان كنند كه با سخن از «عدالت»، امنیت و آرامش ما را به هم ریختید و قانون‌شكنان عدالت‌گریز را به خیابان‌ها ریختید، پرده دریدید و حرمت انقلاب!! شكستید!! و چه بسا كه نستجیر بالله... بخوانندتان كه حریم حریمداران! را هتك كرده‌اید. احمدی‌نژاد كه تجربه بیشتری از لاریجانی داشت، به او و به خود وعده شهادت داد ولی لاریجانی به «مردانگی و صبر» امید بسته است.

آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه در نطق آغازین مسئولیت خطیر خود كلماتی ایراد نمود كه در كلمه پنجم چنین تصریح كرد:
«بعد نظارتی در دستگاه قضایی كشور، امر بسیار مهمی است كه همه بدان اذعان دارند این نظارت هم به نظارت درونی دستگاه مربوط می‌شود و هم نظارت بیرونی نسبت به قوه مجریه و سایر قوا. اگر تخلف یا فسادی از قاضی یا مسئولی دیده شود، چهره كل دستگاه ذی‌ربط مخدوش می‌گردد. همه مسئولیم در بهبود این وضع تلاش كنیم. هیچ‌كس نباید جرأت كند و به خود حق دهد برخلاف قانون حكم كند و حقوق شهروندان را ضایع نماید و آرامش و امنیت آنان را سلب كند. چنین كسانی باید بدانند كه دیر یا زود به محكمه عدل فراخوانده می‌شوند و حق مظلومان از آنان ستانده می‌شود. بنده در همین جا اعلام می‌دارم كه در این راستا نسبت به احدی گذشت نخواهم كرد و بعون الله تعالی خاطیان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.»

دكتر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور نیز در این مراسم در فرازی از سخنان خود با عطف توجه به این كلام چنین گفت: «از این‌كه ایشان در صحبت‌های خود اعلام كردند كه برای اجرای عدالت هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند بسیار خوشحال شدم. این موضوع میثاق و عهدی است كه همه ما با انقلاب، اسلام، ولایت و رهبری بسته‌ایم. من اتخاذ چنین موضعی را از سوی ایشان تبریك می‌گویم.»

«باید دست به دست هم مفاسد، تجاوز به حقوق عمومی و نیز به وضعیت كسانی كه فرهنگ قانون‌شكنی را در جامعه نهادینه می‌كنند و البته با حفظ احترام مورد رسیدگی قرار دهیم و بدانیم كه این سنت الهی است كه برای یك حكومت با عدم اجرای عدالت و فراگیری ظلم امكان بقا وجود ندارد.»

«دولت در اجرای عدالت كمك و پشتیبان قوه قضائیه است. البته اجرای عدالت دشوار است چرا كه بلافاصله سفارش‌ها، فشارها و فضاسازی‌ها آغاز می‌شود و این‌كه گفته می‌شود قاضی باید دارای ویژگی‌های برجسته باشد به خاطر این است كه تحت تأثیر‌ چنین فشارهایی قرار نگیرد البته خوشبختانه قضات مؤمن، شجاع و دلسوز در مجموعه دستگاه قضایی فراوان هستند.
والله می‌ارزد كه انسان در یك موضعی یك حكم خدا را براساس عدالت اجرا كند و جانش را در آن راه بگذارد چنین اقدامی بهتر از آن است كه صد سال در بالاترین مناصب حكومتی باشد اما جامعه از او انتظار عدالت نداشته باشد.»

آنچه در این مراسم اتفاق افتاد زیباترین نقطه وصل اركان حكومت بود: رئیس قوه قضائیه گفت: «بعون الله تعالی خاطیان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.»

و رئیس قوه مجریه پاسخ داد: «والله می‌ارزد كه انسان در یك موضعی یك حكم خدا را براساس عدالت اجرا كند و جانش را در آن راه بگذارد.» این یك اقتراح مبارك بود.

از این كلمات برمی‌آید كه جامعه تشنه عدالت است. و همگان این نیاز حیاتی را دریافته‌اند. این خلأ در سطوح پائین جامعه نیست. در بالاها است. ایشان چه كسانی هستند كه رئیس قوه قضائیه در فراز دیگری از نطق خود می‌گوید: «مرد می‌خواهد و صبر». و احمدی‌نژاد فراتر می‌رود و می‌گوید:«جان باید داد.» اجرای حكم خدا، تا حد جان باختن پیش می‌رود و البته والا و ارزشمند است.

مبادله این كلمات این آیه قرآن را تداعی می‌كرد:
«ضرب الله مثلا رجلین احدهما ابكم لایقدر علی شیء و هو كل علی مولاه اینما یوجهه لایات بخیر هل یستوی هو و من یأمر بالعدل و هو علی صراط مستقیم»
«نحل 76»

خداوند درباره دو نفر مثل می‌زند: یكی از آن دو گنگ مادرزاد است و قادر بر كاری نیست و از هر لحاظ سربار اربابش می‌باشد. چنان‌كه او را دنبال هر كار و مأموریتی بفرستد خدمت مفیدی انجام نمی‌دهد. آیا چنین شخصی با آن‌كس كه [بیان و زبان فصیح دارد] و در قضاوت به قسط و عدل حكم می‌كند و بر راه راست مستقر است، برابرند؟

دیروز دو مؤمن فصیح و صریح از حق و عدل و بی‌پروایی در اجرای آن گفتند. دستگاه عدالت و اجرا اگر بر این پیمان الهی و مشترك كه نقطه ممتاز نظام اسلامی است، گام بر ندارند، همانی خواهند بود كه سربار جامعه این ولی‌نعمتان خویش خواهند شد و خیری برای آنان نخواهند داشت و اگر بایستند، البته تیرهای بلا به پرتاب آغاز خواهد شد تا جایی كه گروهی از یاران خود آنان، سرزنش‌شان كنند كه با سخن از «عدالت»، امنیت و آرامش ما را به هم ریختید و قانون‌شكنان عدالت‌گریز را به خیابان‌ها ریختید، پرده دریدید و حرمت انقلاب!! شكستید!! و چه بسا كه نستجیر بالله... بخوانندتان كه حریم حریمداران! را هتك كرده‌اید. احمدی‌نژاد كه تجربه بیشتری از لاریجانی داشت، به او و به خود وعده شهادت داد ولی لاریجانی به «مردانگی و صبر» امید بسته است.
اگر این میثاق مبارك كه كلام پنجم، سخن لاریجانی بود، ولی در حقیقت كلام اول و آخر است میان رئیسان قوم یعنی احمدی‌نژاد و لاریجانی به‌سر آید، جلوه زیبای رحمت رحمانی بر فراز آسمان سرخ این میهن و ملت جاودانه خواهد شد، روزش به مهر عدالت و شبش به مهتاب جمال حق تابنده خواهد ماند و این جلوه جامعه مهدوی است كه آرزویش همیشه مطلع كلام احمدی‌نژاد است كه:

«اللهم عجل لولیك الفرج»

مبارك باد چنین عهدی!
تا روزی كه خورشید حق «مهدوی» بر آدم و عالم بدرخشد.
دیر مباد چنین روزی!
 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی