زمانی انتخاب وزیر زن، رویایی زنانه در این دنیای بشدت مردانه تلقی می شد. نه فقط انتخاب وزیر زن ، که هر مدیر و صاحب منصبی که از بین زنان انتخاب می شد، گویی همه زنان را یک گام بلند به سمت هدف نزدیک کرده است. هدف، نه گرفتن پست و سمت بود، بلکه احقاق حقی تاریخی بود که سالها از زنان کشور ما به حیث زن بودن و به بهانه های واهی دریغ شده بود.
1-زمانی انتخاب وزیر زن، رویایی زنانه در این دنیای بشدت مردانه تلقی می شد. نه فقط انتخاب وزیر زن ، که هر مدیر و صاحب منصبی که از بین زنان انتخاب می شد، گویی همه زنان را یک گام بلند به سمت هدف نزدیک کرده است. هدف، نه گرفتن پست و سمت بود، بلکه احقاق حقی تاریخی بود که سالها از زنان کشور ما به حیث زن بودن و به بهانه های واهی دریغ شده بود.
2-انتخابات دهم ریاست جمهوری ، عرصه ای برای بیان مطالبات همه گروهها بود و در این میان، زنان پیشتاز میدان بودند. کاندیداها هم به تناسب اعتقاد و باور خود، به بیان برنامه های پیشنهادی مشغول. در بین کاندیداهای اربعه، تنها کاندیدایی که برنامه ای مدون برای زنان نداشت، رییس جمهور نهم بود، که در دوران ریاستش نیز برنامه مشخص برای رفع تبغیض نداشت، حتی نشانه های متعددی از ضد زن بودن هم در عمل ارائه کرد.
3-در فضای پرالتهاب پس از انتخابات، احمدی نژاد که طی این چهار ساله همواره تیتر بوده و از تیتر بودن خود نیز بشدت خرسند است، با انتخاب 3 وزیر زن، اقدام به عملی کرد که اگر کشور در شرایط عادی قرار داشت، تیتر ساز و مایه مباهات بود. ولی انتخابات پر مسئله دهم ریاست جمهوری و اتفاقات تاسف بار پس از آن، که پیش و بیش از همه دل زنان و دختران را به درد آورده، باعث شد که داعیه داران اصلی این قضیه، یعنی فعالان جنبش زنان کمترین واکنش ممکن را نسبت به این انتخابها داشته باشند. آخرچگونه ممکن است انتخابی که خود پر ازمسئله و التهاب بوده، گزینه هایش برای وزارت بدون مسئله باشد؟
4-وزیر شدن در چنین شرایطی نه برای مردان، بلکه به طریق اولی برای زنان که برای نخستین بار پس از انقلاب در معرض انتخاب و رای اعتماد قرار می گیرند، افتخاری ندارد. ضمن اینکه، انتخاب افرادی که پیشاپیش احتمال عدم رای اعتماد مجلس به آنها قابل پیش بینی ست، به منزله انداختن توپ مخالفت با زنان در زمین مجلس است.