تحلیلی از محمد نوریزاد درباره تاثیر اتفاقات پس از ا نتخابات بر آینده دولت احمدینژاد.
صورت ظاهر میگوید بله. ایشان به تکمیل کابینه خود خواهد پرداخت و با وزرای جدید، به سمت چهار سال پیش رو خیز خواهد برداشت. اما این فقط صورت ظاهر است.
من آقای احمدی نژاد را بخاطر آزادگیاش، بهخاطر ذات مطلوب سفرهای استانیاش، بهخاطر شجاعتش میستودم. و صد البته از او بخاطر ساده لوح بودنش، بهخاطر نامتعادل بودنش، بهخاطر عوامفریبیهایش، بهخاطر نخبه گریزیاش، و بهخاطر به باد دادن فرصتها و سرمایههای بیبدیل این ملک، رنجور بودم. انتخابات اخیر اما برای آقای احمدی نژاد دخمهها و درههایی تدارک دید که شخص ایشان نمیتواند فارغ از این دخمهها و درهها سر به کار متداول خود فرو برد و به کارکرد دیرین خود سرگرم باشد.
این چهار سال به لحاظ ماهیتی با چهار سال ابتدایی ریاستجمهوری وی تفاوتهای بنیادین دارد. دراین چهارسال، آقای احمدینژاد اگر به گوشهای خود پنبه هم فرو کند نمیتواند خواب راحت داشته باشد. دولت آقای احمدینژاد درست زیرپای آتشفشانی خانه کرده است که عنقریب فوران خواهد کرد.
خستگیهای فراوان کاری چهارسال اول ریاستجمهوری آقای احمدینژاد اگر طعمی از خدمت و رضایت حقتعالی داشت، خستگیهای این چهارسال دوم استخوانسوز خواهد بود. نه تنها طعم خوشی با او نیست بلکه مزه گس نالههای مردم روحش را خواهد خراشید.
اگر شخص آقای احمدینژاد را عامل حادثههای خونین بعد از انتخابات ندانیم حتما شخص وی را مطلع لحظه به لحظه این فجایع خواهیم دانست. در قرآن ما، شخص مطلع و لب فرو بسته، هیچ تفاوتی با عاملین یک مظلمه ندارد. آقای احمدینژاد، نشست و اجازه داد وزارت اطلاعات زیردستش، درست پیش چشمش آن کند که دیدیم. و دستگاه قضایی مجاورش، آن کند که دیدیم. وسپاه و نیروی انتظامی و بسیج نیز.
آقای احمدی نژاد بازهم سخنرانی خواهد کرد. بازهم برای آمریکا خط ونشان خواهد کشید. بازهم برای دنیا و اداره جهان پیشقدم خواهد شد. اما مردم، تنها به نظاره اوخواهند نشست. دانشگاهها با او همراه نبودند، بیش از پیش تنهایش خواهند گذارد.
مردم به سخنرانیهای او لبخند خواهند زد. کارهای او را دنبال خواهند کرد اما برای عرق ریزان او وقعی نخواهند نهاد. و شبها، از فرط خستگی به رختخواب خواهد رفت اما هرگز نخواهد توانست به قدر یک ساعت چشم برهم بگذارد. نه صدای سوزناک نالههای مادران فرزند ازدست داده، و نوعروسان همسراز دست داده، و مادران جوان از دست داده، به او اجازه بی خیالی خواهد داد و نه فریاد های گاه و بیگاه الله اکبر مردم.
این مردم داغدارند. غرورشان زخمی شده. به صورتشان آب دهان انداختهاند. تا مادامی که غرور این مردم ترمیم نشود، و تا مادامی که برداغ آنان مرهم نهاده نشود، و تاهنگامی که حقشان اعاده نشود، این نالههای پرسوز، و این الله اکبرهای گاه و بیگاه ادامه خواهد داشت. زنان و مادران ما از زینب کبرای کربلا آموختهاند که برای تازه ماندن یک خون، باید مدام مظلومیت و داغ آن را به رخ کشید. تاریخ با همه حادثههایی که درسینه دارد، خود، فراموشکار بزرگی است. زنان و مردان ما از کربلا نیک آموختهاند که برای گداختگی یک داغ چه باید بکنند. بههمین دلیل من میگویم دولت آقای احمدی نژاد نمیتواند نسبت به این همه سوز و غرورهای شکسته بیتفاوت باشد. چرا که با گذشت هرروز، این شکستگی غرور با زخم تازهتری همراه خواهد شد.
آقای احمدی نژاد نمیتواند بی حضور مردم به حمل این امانت بزرگ موفق شود. هر بیتوجهی از طرف آقای احمدی نژاد و سایر دستگاهها به خواستههای مردم، آنان را به اندرون نفرت مردم خواهد راند . آقای احمدی نژاد ممکن است با رایی که آورده حق این را داشته باشد که برای چهار سال آینده رییس جمهور این سرزمین باشد، اما بخاطر مشارکت و سکوت مستقیمش در کشتار جوانان مردم و توهین به آنان و شکستن غرورشان، نمیتواند نسبت به این همه لطمه بیتفاوت باشد. اگر کشور ما چین کمونیست بود، شاید میتوانست بعد از کشتار چهارهزار نفر درصبح یک روز، بساط مخالفین را درهم بپیچد و در بعدازظهر همان روز سخن از پیروزی بگوید و همه نیز بپذیرند. اما اینجا ایران است. ایرانی که هم جمهوریتش ملاک است وهم مسلمانیاش. بله، اسم اسلام را از عنوان این نظام بردارند و همه ما بگوییم حالا شد! بروید هرچه که خواستید و اراده کردید انجام بدهید. اما تا مادامی که نامی از مسلمانی با این نظام است، هم مسئولان در پیشگاه مردم و خدای متعال مسئولند، هم بیتفاوتی هرساعتشان به فاجعههای بعدی نزدیکتر میشود.
فرض کنیم این نظام دراختیار امام زمان بود و در پیشگاه ایشان قرار بود انتخاباتی صورت بگیرد. آیا با ظهور اولین اعتراضها، حضرت همان میکرد که دستگاههای قضایی و انتظامی ما با مردم ما کردند؟ حتما نه. پس مسئولان ما در این امتحان ساده نمره قبولی نیاوردند. و همه میدانند که با کسی که نمره قبولی نیاورده چه باید کرد!
اما من برای این راه طی شده، و برای ترمیم این لطمههای بزرگ، راه چارهای اندیشیدهام. این که مسئولان ما، بطور دستهجمعی، از داغ دیدگان رسما عذرخواهی کنند. ما طبق قانون، و طبق مقررات راهنمایی و رانندگی، فرد تصادف کرده و مقصر را وادار میکنیم که دیه مضروب را بپردازد. چگونه است که فرزند مردم را میکشیم و از روی خون او عبور میکنیم؟ اینها، نشانههای فتنه است. اگر دیه روحی و روانی و مادی این خونها مسترد نشود، این خونها تروتازه خواهند ماند و به انتشار نفرت خواهند پرداخت. بعد از استرداد دیه خونهای ریخته شده، باید حق اجتماعی مردم نیز اعاده شود. دستگاههای یک نظام نمیتوانند به سمت آقای احمدی نژاد متمایل باشند و از آنها انتظار عدل و انصاف داشت. باید صبورانه رخ به رخ این مردم نشست و حق شان را تثبیت کرد. مردم ما اگر باور کنند و بپذیرند که حق در سوی دیگر است، سرتمکین فرود میآورند. اگر از جراحتهای روانی و شکاف هولناک اجتماعی پدید آمده درهراسیم، باید به این امهات تن دردهیم. اگرنه که باش تا صبح دولتت بدمد.
The home loans seem to be important for guys, which want to organize their organization. By the way, that is very easy to get a term loan.