محمد نوریزاد، فیلمنامهنویس، کارگردان و روزنامهنگار منتقد دولت بار دیگر با نوشتن نامهای سرگشاده به آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به انتقاد از او پرداخت.
او که پیشتر پس از نوشتن نامههای انتقادی به آیتالله خامنهای دستگیر شده بود و دو سال گذشته را در زندان به سر میبرد، در نهمین نامه خود به رهبر ایران، به مواردی از جمله گسترش فضای امنیتی، ترس گسترده مراجع و مقامات و وجود شبکههای فساد مالی در سپاه پرداخته و یادآور شده که با ایجاد ترس، سانسور و زندان نمیتوان بر مردم حکومت کرد.
در بخشی از این نامه با اشاره به گسترش ترس در میان مقامات آمده است: «فضای تلخ امنيتیای که متاسفانه تحت مديريت ما و شما به جان جامعه در افتاده، مدير، استاد، دانشجو، روحانی و مرجع و باسواد و بیسواد نمیشناسد. همه را از هم ترسانده است.»
او که در این نامه، با آوردن چندین مثال به ترس حاکم بر جامعه و میان شخصیتهای مذهبی و سیاسی اشاره کرده در مثالی دیگر نوشته است که در دیداری با يکی از بزرگان صاحب نام نظام، وقتی ترس را ديده که همچون تن پوشی بر تن اين او قالب بسته است و الفاظ بريده بريده، نای جاری شدن از زبان این شخص را ندارند، از او پرسیده است که چرا نبايد ذرهای از شجاعت اجداد او را در وی ببیند.
این فیلمساز خطاب به آیتالله خامنهای، رهبر ایران نوشته است که راه ترساندن مردم و برجستگان جامعه اگر میتوانست چارهسازی کند، شوروی سابق هنوز برقرار بود.
آقای نوریزاد در بخشی از نامه خود با اشاره به نزدیک بودن انتخابات مجلس، نوشته است که این درست نیست که پس از ۳۰ سال که شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر دادیم، حال به جایی رسیده باشیم که هر سه اینها را در خاک ببینیم.
او به وجود فساد گسترده در سپاه و آن دسته از سپاهیان باقی مانده در قدرت که اطراف رهبری را احاطه کردهاند، اشاره کرده و خطاب به آقای خامنهای نوشته است: این سپاهیان که کام آنها به «چرب و شیرین قاچاق هزار جور کالا و دلارهای نفتی و غیر نفتی آلوده است، بر بالای مسندهای و منصبهای سرزمین ما قفل بستهاند و...به ظاهر مطیع اوامر شما هستند، اما اگر زبانم لال یک روز سر بر زمین بگذارید، فردای آن روز همین پاسداران سیریناپذیر پوست از تن ایران وایرانی میکنند».
این فیلمنامهنویس منتقد دولت در بخش دیگری از نامه خود به «شجاعت مثال زدنی» رهبر ایران در گذشته اشاره کرده و یادآور شده که از این شجاعت در کهن سالی آیتالله خامنهای خبری نیست.
او از جمله به انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس دولت دهم اشاره کرده و این نکته را یادآور شده که حمایتهای رهبری در سالهای کهنسالی برای انتخاب «فرد نالایقی» چون آقای احمدینژاد احتمالا برای این بوده که «این غلام حلقه به گوش» عصای کهنسالی رهبری باشد.
آقای نوریزاد در ادامه نوشته است: «غافل از اینکه این غلام حلقه به گوش، آن سوتر از تمایلات شخص شما، حاجتهایی را برای خود رصد میکرده است... و شما ناگزیر و دل چرکین، باید جنازه این رئیس جمهوری دغلکار را تا پایان دورهاش به دوش بکشید».
به گفته او این رئیس جمهوری با «زیرکی به اختفای اسرار شما دست برده و اسناد غیر قابل انکاری هم از خاطاکاری برادران قاچاقچی و دوستان شما در وزارت اطلاعات دارد که اگر به ترکیب او دست بزنید، به ترکیب اطرافیان شما دست می زند».
«محرمانهای برای رهبرم»
این روزنامهنگار منتقد دولت، در بخش دیگری از نامه خود به آقای خامنهای از هجوم ۱۸ مامور اطلاعاتی سپاه به خانه خود خبر داده است.
او در این نامه نوشته است که مشغول ساختن فیلمی با عنوان «محرمانه برای رهبرم» بوده است؛ فیلمی که در تلاش شده فضای سلولهای انفرادی و بازجویی را برای آقای خامنهای به تصویر بکشد.
اما به گفته آقای نوریزاد ماموران امنیتی به خانه او وارد شده و وسایل کار و امکانات حرفهای و تصاویر ضبط شده او را باز کرده و بردهاند؛ «انگار غنیمتی از یک حرامی سرگردنه گرفته باشند».
او نوشته است: ماموران ظاهرا به اندازه خود، من را خام و ناپخته انگاشتهاند زیرا نمیدانستند آنچه از من ربودهاند، تمامی فیلمهای گرفته شده نیست و من نسخه بسیار کاملی از آن را با خود دارم.
این روزنامهنگار منتقد دولت تاکید کرده که اگر یکصد بار دیگر راه او را سد کنند، باز هم دست از کار نمیکشد و چه از داخل زندان و چه بیرون آن، کار خود را ادامه خواهد داد.
آقای نوریزاد، در بخش دیگری از نامه خود به «نامه محرمانه»ای اشاره کرده که او از زندان خطاب به آقای خامنهای نوشته است. نامهای که به گفته او موجب شده که رهبر ایران پس از مطالعه آن دستور آزادی آقای نوریزاد را صادر کند.
آقای نوریزاد ادامه داده است: «برای شما نوشتم که همین بازجویان امام زمانی، خودِ مرا زدهاند و به ناموسم فحشهای رکیک دادهاند. و قاضیان مرعوبِ دستگاه قضا در خندهدارترین احکام سه دقیقهای و ۱۰دقیقهای برایم پروندهسازی کردهاند و افزون بر سه سالونیم قبلی، برایم دوسال دیگر زندان بریدهاند».
او در توصیف فضای امنیتی و فشارهایی که در زندان بر او رفته است خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: «من از داخل زندان اوین برای شما خبرمیرسانم که هیولاهایی در قامت سربازان گمنام امام زمان با متهمان سیاسی چه میکنند».
او در پایان نامه خود به رهبر ایران نوشته است که وقت آن رسیده که «در گام نخست، پاسدارانِ فربه از مالِ حرام را به جایگاه واقعی خود که پادگانها و مواقف نگاهبانی است، باز فرستیم، زندانیان سیاسی و رقبای سیاسیِ خود را آزاد کنیم و از انتقاد نهراسیم و آن سوتر از خود و خویشانِ خود، برای دیگران نیز حق حیات قائل شویم».
محمد نوریزاد از نویسندگان پیشین روزنامه کیهان است که پیشتر از حامیان پرشور رهبر جمهوری اسلامی و ازمخالف سرسخت جریان اصلاحطلبی بود.
او در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دنبال اعتراض به سرکوب مخالفان دولت و نوشتن نامههای انتقادی خطاب به علی خامنهای، آذر ماه ۱۳۸۹ دستگیر شد.
آقای نوریزاد سپس به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، توهین به رهبری، رئیس جمهوری، رئیس قوه قضائیه و امام جمعه مشهد محاکمه شد و فرودین ۱۳۸۹ دادگاه انقلاب اسلامی او را به سه سالونیم زندان و تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم کرد.
او در مدتی که در زندان به سر میبرد بارها در اعتراض به شرایط و جو خفقانآور زندان، دست به اعتصاب غذا زد و در نهایت نیز از میانه اردیبهشت ۱۳۹۰ پس از تحمل ۱۹۰ روز حبس و ۷۰ روز انفرادی به قید وثیقه به مرخصی آمد.