در صنعت و فناوری هستهای مهمترین اصول، حق و تکلیف است. من بنا بر وقایعی که از گذشته رخ داده، تا امروز هرچه را که دیدهام، نشان میدهد غرب از ما فقط تکلیفمان را میخواهد و حق ما را نادیده گرفته است. لااقل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بنده ندیدهام غربیها برای حقوق ما ارزشی قائل باشند.
در صنعت و فناوری هستهای مهمترین اصول، حق و تکلیف است. به «حق» میگویند Right و به «تکلیف» میگویند Obligation. من بنا بر وقایعی که از گذشته رخ داده، تا امروز هرچه را که دیدهام، نشان میدهد غرب از ما فقط تکلیفمان را میخواهد و حق ما را نادیده گرفته است. لااقل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بنده ندیدهام غربیها برای حقوق ما ارزشی قائل باشند. برای اثبات این ادعا نیز مثالهایی را ذکر میکنم:
1 - بنا بر قرارداد رسمی آلمانها قرار بود ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر را انجام داده و به اتمام برسانند اما بعد از پیروزی انقلاب آلمانیها آمدند و گفتند «نه»، چرا؟ چون که آمریکا گفته «نه»! و بدین شکل یکی از پروژههای مهم کشور بدین شکل با اعمال فشار از سوی آمریکا، سرنوشتی یافت که همه از آن باخبریم. هنوز که هنوز است این نیروگاه به مدار تولید برق کشور وصل نشده است.
2 - فرانسه نیز با ما برای یک نیروگاه قرارداد داشت اما خوب خاطرم هست که همان اوایل انقلاب به دفترم آمدند و سه تا جعبه کلید را در دفتر بنده گذاشتند و رفتند. آنها هم گفتند که ما نمیتوانیم ادامه کار را انجام دهیم.
3 - ما سهامدار ده درصد از سهام کارخانه غنیسازی ارودیف که بزرگترین تولیدکننده اورانیوم غنیشده در دنیاست هستیم. اما تاکنون فرانسویها حتی یک گرم اورانیوم غنیشده در اختیار ما قرار ندادهاند.
4 - اگر تاریخ را فراموش نکرده باشم حدود 25 سال قبل بود که ما در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتیم منطقه خاورمیانه باید عاری از سلاح اتمی باشد. این موضوع را سالهای بعد هم تکرار کردیم.
مجموعه این مسائل باعث شده تا ما امروز برویم به سمت ساخت کارخانههای غنیسازی برای نیروگاههای اتمی، تولید انرژی که در حال ساخت آن هستیم. کارخانه و تأسیسات غنیسازی برای نیروگاههای اتمی مانند پالایشگاهی هستند که از نفت، فراوردههای مختلفی نظیر بنزین و غیره تولید میکنند. این تأسیسات اورانیوم را برای استفاده در نیروگاههایی نظیر نیروگاه اتمی بوشهر غنیسازی وآماده استفاده میکنند.
درباره دومین مرکز غنیسازی که ایران به تازگی خبر آنرا به مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است، در جریان هستیم که مقامات تأکید کردهاند درهایش به روی آژانس و بازرسانش باز است. علاوه بر آن دوربینهای نظارتی هم دارند. لذا به خوبی میتوانند کنترل اوضاع را در دست داشته باشند و حتی در صورتیکه درصد غنیسازی از 5 درصد بالاتر رفت؛ بیایند و مانع ادامه کار شوند. اما نکته قابل توجه آن است که آنها حق ندارند از حالا که فقط کار ساخت این کارخانه شروع شده جلوی کار ما را بگیرند.
آیا چنین اطلاع دادن به این معنا نیست که ما نه تنها از قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی تخطی و تخلف نکردهایم بلکه بیشتر از حد نیاز متعهد به قوانین بودهایم؟ تأکید ما بر اینکه بازرسان آژانس میتوانند و اجازه دارند از این مرکز نیز بازدید کنند چه معنایی میتواند داشته باشد؟ طبق قوانین آژانس، ششماه قبل از اینکه گاز به دستگاهها دمیده شود، باید به آژانس اطلاع داد. برای مرکز قم که ما یک سال و نیم جلوتر از آن زمان، آژانس را در جریان کار قرار دادهایم. پس این فضاسازیها برای چیست؟
کشورهای غربی دنبال آن هستند که با اعمال فشار علیه ایران، ما را وادار کنند عضو معاهده 2+93 یا همان پروتکل الحاقی شویم اما پیوستن به این پروتکل خلاف منافع و حقوق ماست. هر کشوری آنرا امضا کند در حق ملتش ظلم کرده است. درحال حاضر بیش از 30 کشور از جمله ایران 2+93 را امضا نکردهاند. جالب آنکه خود آمریکا هم یکی از این کشورهاست و تاکنون آنرا امضا نکرده است. آمریکا در حالی قصد دارد ایران را وادار به امضای 2+93 کند که خود از پذیرش آن خودداری میکند. لذا هروقت آمریکا خودش پای امضای این معاهده نشست از ما هم بخواهد امضایش کنیم.
نکته دیگر آنکه کشورهای غربی هیچگاه نگذاشتند پنج سال قبل ایران هم عضو پروژه«I T E R» در فرانسه شود. این پروژه در فرانسه در حال ساخت است و ما هم از بیست سال پیش به طور غیرمستقیم عضو آن بودهایم اما نگذاشتهاند که حضور داشته باشیم. این یعنی اینکه غرب نمیخواهد ایران در این پروژه که نه غنیسازی دارد و نه اورانیوم، بلکه پروژه سوخت پاک هیدروژنی است، شریک باشد.
بنابر آنچه گفته شد برخورد غرب با ما دوگانه است. ما یکی از امضاکنندگان پیمان کی یو تو هستیم. ما طرفدار حفظ محیط زیست هستیم. به همین دلیل معتقدم باید از منابع مختلف انرژی بهره ببریم که یکی از آنها نیروگاههای اتمی است که برای سلامت محیط زیست حدود 98 بار سالمتر از نیروگاههای فسیلی است.
اما غرب به رغم آنکه به تمام این حقایق آگاه است قصد دارد تا در این مسیر مانعتراشی کند. بخصوص که این روزها فکر میکند چون ایران دچار دعوای درون خانوادگی شده و دولت ممکن است مشکل داشته باشد، لذا میتواند حتی درباره مرکز جدید غنیسازی فضاسازی کند. اما باید به آنها این نکته را متذکر شد که شاید گروههای مختلف سیاسی ایران در برخی مسائل اختلاف نظر داشته باشند اما درباره اتم باهم اختلاف عقیده ندارند. البته معتقدم اعلام این خبراز سوی ایران درآستانه نشست مهم ژنو زمان مناسبی نبود. در واقع دولت میتوانست با درایت بیشتری رفتار کند. با این حال امروزه بیش از سی مرکز غنیسازی به روش سانتریفیوژ در دنیا در حال کار است که بزرگترین آنها در هلند است و چندتای دیگرش در اروپاست، چطور میشود که فقط ایران را ملامت میکنند؟ این سؤالی است که جامعه بینالملل باید به آن جواب دهد.
در صنعت فناوری هسته ای مهمترین اصل مسئولیت است resonsibility مقاماتی که غیر از ریا کاری و تقلب کار دیگری بلد نیستند هیچ مسئولیتی در قبال بشریت نخواهند داشت. مسئولیت شرعی تمام ایرانیان و بخصوص دست اندر کاران صنعت هسته ای این است که تا زمانی که ایران دولت مشروع ندارد تآسیسات هسته ای را تعطیل کنند.
معلوم نیست این اقا کی هستند و از کجا از طرف همه مردم پیام می دهند. در مملکتی که پس از چندین سال اتومبیل سازی ماشین صفر اتش می گیرد نیروگه اتمی جز به چرنوبیل ختم نمیشود.
کاملا و صد درصد درست گفته اند، لطفا مردم توجه کنند و در حال حاضر با وجود ناملایمات اختلافات را کنار بگذارند تا دولت در برابر خارجیها تضعیف نشود. این یک قضیه تاریخیست و لازم است این نسل از آن سربلند بیرون بیاید.