مهدی کلهر مشاور محمود احمدینژاد درباره دلایل تقاضای پناهندگی دخترش «نرگس کلهر» از دولت آلمان ابراز بیاطلاعی کرد.
مهدی کلهر مشاور محمود احمدینژاد درباره تقاضای پناهندگی دخترش «نرگس کلهر» از دولت آلمان گفت: این امر نشان از آزادی است که در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، اما اینکه رسانهها به این امر دامن میزنند مهمترین نشانه جوسازی و علاقمندی آنها به تخریب چهره مسوولین کشور است.
نرگس کلهر که با فیلمی به نام «خیش» در جشنواره حقوق بشر نورنبرگ آلمان حضور یافته است طی مصاحبههایی که با رسانهها انجام داد اعلام کرد که بیش از یک سال است از پدر خود خبری ندارد و پس از جدایی مادرش از وی زندگی با مادر خود را برگزیده است.
«خیش» در فیلم کلهر نام دستگاه شکنجهای است که با آن گناه زندانیان بر روی بدن آنها حک میشود و قصه فیلم از رمانی به قلم فرانتس کافکا اقتباس شده است.
نرگس کلهر بخشی از رمان کافکا را برگزیده و آن را با تاریخ زندان در ایران پیوند زده است و روایتی را به تصویر میکشد که در پایان آن دستگاه شکنجه متوقف و سپس نابود میشود.
مهدی کلهر با ابراز بیخبری از اثر نرگس کلهر خاطر نشان میکند که وی زمانی که موضوع سفر دخترش در رسانهها مطرح شده است از این سفر مطلع شده است.
مشاور احمدینژاد میگوید: نرگس 25 سال سن دارد و مادر او به دلیل اینکه من با آقای احمدینژاد در همان سالها (84) همکاری میکردم درخواست طلاق کرد و این امر نیز محقق شد.
به گفته کلهر همسر سابقش امروز از مخالفان احمدینژاد است و در حال حاضر در دانشکده صدا و سیما تدریس میکند.
وی اشاره میکند که طبق اعتقادی که داشته و دارد برای هیچ یک از فرزندانش از رانت استفاده نکرده است. پس این موضوع که دخترش پارچه سبزی به دست خود بسته و با رسانههای غربی مصاحبه کرده را تنها به خود او مربوط میداند و درباره دلایلی که موجب شده است وی از کشوری درخواست پناهندگی کند اظهار بیاطلاعی میکند.
کلهر در حالی که عنوان میکند نرگس را هنوز فرزند خود میداند میگوید: گمان میکنم که او توسط دشمنان مملکت اغفال و نقش ابزار تبلیغاتی آنها را ایفا کرده است.
وی میافزاید: به عنوان یک پدر به او نصیحت میکنم ابزار دشمن علیه کشورش
نشود و راهی را نرود که بازگشتی در آن وجود ندارد.
گفتنی است نرگس کلهر، کارگردان در مصاحبههای خود عنوان کرده است که روایتی که فیلم او میخواهد بیان کند داستان انسانهایی است که بدون هیچ گناهی محکوم به زجر کشیدن هستند.
وی مفهوم زجر کشیدن را در دورهای تعریف میکند که جوانان هم نسل او در آن به دنیا آمده، بزرگ شده، در آن زندگی کردهاند و دیگر نمیخواهند دیگران موقعیتهای سخت را بر آنها تحمیل کنند.
او در پاسخ به حنا مخملباف که از رابطه او با پدرش میپرسد دیدگاه خود را درباره روابط انسانی مطرح کرده و عنوان میکند که زمانی فرا میرسد که راه انسانها از هم جدا میشود.