علیرغم عدم توجه بسیاری از والدین به اهمیت پاسخگویی به پرسشهای کودکان، تحقیق حاضر نشان میدهد که آنها تلاش میکنند تا با طرح پرسشهای مکرر و متفاوت به عمق مسایل پی ببرند
یافته مطالعه جدیدی که به بررسی علت پرسش کودکان درباره «چرایی» امور پرداخته است نشان میدهد که کودکان دارای انگیزه جستوجوی فعالانه در محیط زندگی خود هستند و تلاش میکنند تا به عمق مسائل دست پیدا کنند.
این پژوهش که بهوسیله محققان دانشگاه میشیگان انجام شده و در شماره دو ماهه آخر سال 2009 مجله «رشد کودک» به چاپ رسیدهاست شامل دو مطالعه روی کودکان 2 تا 5 ساله است.
این مطالعات به بررسی سوالات «چگونه» و «چرا»ی کودکان، درخواست آنها برای دریافت اطلاعات توضیحی و نیز واکنشهای کودکان به پرسشهای بزرگترها میپردازند.
محققان در مطالعه اول نسخههای مفصل شش مکالمه روزمره کودکان 2 تا 4 ساله را با بزرگترها، خواهر و برادرها و مهمانهایی که وارد خانه آنها میشوند بررسی کردند.
در مطالعه دوم، پژوهشگران با استفاده از اسباببازی، کتاب داستان، و فیلم ویدئویی شرایطی برای کودکان 3 تا 5 ساله فراهم کردند تا آنها به پرسش کردن برانگیخته شوند و سپس مکالمات 42 کودک پیشدبستانی را به این شیوه جمعآوری نمودند.
مطالعه چگونگی واکنش کودکان به پاسخ پرسشهای خود از سوی دیگران نشان داد که کودکان به وسیله تمایل به شنیدن توضیح برانگیخته میشوند و وقتی پاسخ توضیحی به پرسشهای خود دریافت میکنند بیشتر راضی هستند تا زمانیکه چنین پاسخی دریافت نمیکنند.
در هر دو مطالعه وقتی کودکان پیشدبستانی پاسخ توضیحی دریافت میکردند به نظر راضی میرسیدند به این معنا که موافق پاسخ دریافتی بودند و یا پرسش جدید دیگری را متعاقباً مطرح میکردند. اما وقتی آنها پاسخهایی دریافت میکردند که توضیحی نبود بهنظر ناراحت میرسیدند و بیشتر به تکرار پرسشهای اولیه خود میپرداختند یا سعی میکردند توضیح جایگزینی برای خود بیابند.
پژوهشگران مینویسند: مطالعه گفت و شنود کودکان با دیگران و واکنش آنها به انواع متفاوت اطلاعاتی که از بزرگترها در پاسخ به پرسشهای خود میگیرند تایید میکند که کودکان کوچک دارای انگیزه جستوجوی فعالانه توضیح برای مسائل مختلف هستند.
آنها براین باورند که کودکان از راهبردهای خاص درمکالمه خود استفاده میکنند تا اطلاعات توضیحی بدست آورند. وقتی کودکان پیشدبستانی پرسشهایی درباره «چرایی» چیزها یا وقایع مطرح میکنند فقط درصدد نیستند که مکالمه را طولانی سازند بلکه تلاش میکنند تا به عمق مسائل دست پیدا کنند.
اگرچه تعداد افراد نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر امکان تعمیم نتایج را به همه کودکان فراهم نمیسازد اما یافتهها به روشنی نشان میدهند که کودکان از سن 2 سالگی فعالانه در فرایند یادگیری درباره دنیای اطراف خود سهیم میشوند.
کنجکاوی نقش بسیار مهمی در زندگی کودکان پیشدبستانی دارد ولی بسیاری اوقات شاهد مادران یا پدرانی هستیم که در مقابل پرسشهای بیشمار کودکان نه تنها پاسخ درست و مناسب نمیدهند بلکه با نگاه و لحن تمسخر یا تحقیرآمیز، سوالات آنها را بیتناسب با سن خوانده و موجب رنجش و ناخوشی آنها می شوند. این امر نهتنها به گسترش فهم کودکان آسیب جدی میرساند بلکه اعتماد به نفس آنها را هدف قرارداده و آنها را در مقابل خویش بیمنزلت نشان میدهد.
نتایج این پژوهش زنگ خطری است برای والدینی که پرسشهای چرایی و چگونگی کودک خود را بیاهمیت پنداشته و نادیده میگیرند. در حالیکه پاسخ دقیق و مناسب و متناسب با فهم کودک به او فرصت میدهد تا توضیحات ارائه شده را مبنای پرسشهای دیگر قرار داده و در طول زمان پایه اطلاعاتی نیرومندی برای خود فراهم کند. این امر به نوبه خود به استحکام اعتماد به نفس کودک نیز یاری میرساند.