بدون آن که بخواهیم درباره محتوای سخنان ایمن الظواهری قضاوتی کرده باشیم و با عبارتهای کلیشهای وی را به دیوانگی متهم کنیم، میتوان سخنان وی را نشانهای از وجود یک نگرانی عمیق در سطح وسیعتر تلقی کنیم.
فرد شماره دو سازمان القاعده در هفتمین سالگشت حملات یازده سپتامبر یک نوار ویدیویی منتشر کرد و در آن مقامهای ایرانی را به همکاری با آمریکا متهم کرد.
هرچند ایمن الظواهری که از لحاظ سازمانی مرد شماره دو سازمان القاعده محسوب میشود، اما به لحاظ تسلط وی بر متون نظری و شرعی از لحاظ رده فتوادهی نفر نخست آن است.
از این منظر سخنان وی درباره وسعت جبهه جنگ القاعده و لزوم هدف قرار دادن آنچه وی «پیمان ایرانی- صلیبی» نامیده است برای تحریک احساسات طرفداران سنی این سازمان علیه ایران شیعی میتواند بسیار مهم باشد.
از سوی دیگر به موازات انتشار نوار سخنان الظواهری علیه ایران، شیخ یوسف قرضاوی از علمای سلفی گفته است که ایران وشیعیان در صدد غلبه بر اهل سنت بوده و متاسفانه آنها در این راه از امکانات مالی وسازماندهی خوبی برخوردار هستند.
همزمانی این اظهارات از سوی علمای وهابی و سلفی با سخنان ظواهری نشان می دهد که جریان افراطی وهابی از سوی ایران احساس خطر کرده و این احساس خطر را در قالب عبارتهایی چون اتحاد با صلیبیها یا «خطر شیعه» بیان میکند.
سیاست ایران در عراق و واکنش به آن
با وجود آن که چنین انگارههای مفهومی و تصویر نمودن مسائل و بحرانهای عمیق ژئوپلیتیک و اقتصادی خاورمیانه در قالب مذهبی یا قومی بیاساس و خطا است، باید توجه داشت که برخی سیاست خارجی ایران در ایجاد چنین تصورات و انگارههایی دخیل بوده است.
در این میان نمیتوان گفت این انگارهها لزوما محدود به گروههای افراطی سنی بوده و اهل سنت در برخی کشورها چون عراق از آن به دور هستند و دلیل آن را میتوان در سخنان الظواهری جست.
همانطور که الظواهری به روشنی در سخنانش اشاره کرده است، ایران با آمریکا در عراق و افغانستان همکاری دارد و به نظر میرسد که در چند ماه گذشته رایزنی و تلاش موازی دو کشور باعث بهبود چشمگیر شرایط امنیتی عراق شده است.
این بهبود به قیمت تضعیف شدید سازمان القاعده در عراق تمام شده و بر نارضایتی آن از جمهوری اسلامی افزوده است.
رنگ مذهبی سیاست خارجی ایران در عراق
این نظر در میان اهل سنت عراق مطرح است که دولت شیعه عراق با ایران و آمریکا دست به دست هم داده و برای تضعیف اقلیت سنی این کشور همکاری میکند.
جمهوری اسلامی با وجود آن که در سایر ابعاد سیاست خارجی خود و خصوصا در رابطه با موضوع محوری فلسطین و در لبنان سعی کرده است که خارج از قاعدههای مذهبی متعارف عمل کند و چه بسا بیشترین متحدان خود را از میان اهل سنت جذب کرده باشد، اما در عراق نتوانسته است چنین عمل کند.
نحوه عملکرد دستگاه سیاست خارجی ایران در عراق به گونهای بوده که حساسیت اهل سنت و نیروهای افراط را برانگیخته است، بهطوری که بیشتر از آن که این فعالیتها در عراق وجهه ضد اشغال و مقاومت بگیرد، وجهه مذهبی به خود گرفته است.
از این رو باید گفت که همکاری با آمریکا در عراق برای ترسیم ساختار سیاسی و امنیتی آینده آن تبدیل به پاشنه آشیل روابط ایران با نیروهای سنی منطقه شده است.
هزینه همکاری با آمریکا در افکار عمومی همسایگان
موضعگیریهایی چون سخنان ایمن الظواهری هزینههای اولیه چنین اشتباهی در همکاری با آمریکا در عراق به شمار میرود.
به همین دلیل به همان اندازه که وجهه ایران در افکار عمومی جهان عرب به دلیل نقش آن در کمک به مقاومت لبنانی و فلسطینی در سالهای گذشته ارتقا یافته، به همان اندازه به دلیل سیاستهای اشتباه در عراق و همراهی با «اشغالگران» ضربهپذیر شده است.
این در حالی است که با توجه به وجود نشانههای جدی در گشایش در سیاست در آمریکا دربرابر ایران و احتمال رسیدن به یک مصالحه منطقهای در آینده نزدیک، نفوذ ایران و شیعیان به طور طبیعی به زیان نفوذ عربستان که محور سنی جهان اسلام است افزایش یافته است.
این مساله به نگرانی عربستان و حتی جریانهای میانهرو سنی مانند اخوانالمسلمین انجامیده که شاید جمهوری اسلامی همانگونه که مرد شماره دو القاعده هشدار داده است، با آمریکا بر سر تقسیم قدرت در خاورمیانه به تفاهم رسیده باشد.
به هر صورت، بدون آن که بخواهیم درباره محتوای سخنان ایمن الظواهری قضاوتی کرده باشیم و با عبارتهای کلیشهای وی را به دیوانگی متهم کنیم، میتوان سخنان وی را نشانهای از وجود یک نگرانی عمیق در سطح وسیعتر تلقی کنیم.
این نگرانی به معنای آن نيست که اعتبار جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان اسلام رو به کاهش است، اما تناقضی که در سیاست کشور در عراق و افغانستان از یکسو و در لبنان و فلسطین از سوی دیگر به چشم میخورد، میتواند آغازی برای بیاعتباری باشد.